چرا اشتغال زن ایرانی مهم است؟

 مسئله “اشتغال زنان” به علت تبلیغات و فضاسازی‌های پرحجم صورت گرفته در جامعه ایرانی از حساسیت‌های بسیاری برخوردار است. زنان ایرانی از طرفی نسبت به موج فمنیسم …
به گزارش سادس به نقل ازرویکرد امیرحسن سقا: مسئله “اشتغال زنان” به علت تبلیغات و فضاسازی‌های  پرحجم صورت گرفته در جامعه ایرانی از حساسیت‌های بسیاری برخوردار است. زنان ایرانی از طرفی نسبت به موج فمنیسم و ادعاهای ضد زن پیرامون آن درخصوص “نفی خانواده” و وظایف همسری و مادری بیگانه هستند و از طرف دیگر به علت نقص برخی از قوانین حقوقی در مرحله اجرا، “استقلال مالی” را نوش داروی دردهای تحمیلی به خانواده ایرانی برمی شمارند.

حتی موج فراگیر رغبت زنان در دهه اخیر به تحصیلات عالی نیز، بعضاً بیش از آن که ناشی از علاقه روزافزون زنان به لفظ علم آموزی باشد برآمده از احساس نیاز به  ارتقاء رتبه اجتماعی برآورد می‌شود که خود عارضه جانبی خسارت‌های موردی حاصل از فقدان استقلال مالی در خانواده ایرانی ارزیابی می‌شود.
زن ایرانی برای دریافت نفقه و مهریه و وجوه شرعی خود بعضاً به علت تربیت جامعه مردانه ایرانی با مشکلات جدی مواجه است. هر چند درصد بالایی از زنان با مشکلات حقوقی در استیفای وجوه شرعی خود مواجه نیستند اما میزان تاثیرگذاری حوادث خانوادگی بر جامعه زنان دست کم در سال‌های اخیر زیاد بوده است. بسیاری از مشکلات خانوادگی بروز یافته در این حوزه، غیرمرتبط با احکام و قوانین مترقی اسلامی و ناشی از تربیت ناصحیح زوجین، ضعف شدید در مهارت‌های زندگی مشترک، ناآشنایی مردان به حقوق قانونی همسر و مواردی از این قبیل است.

البته از تأثیر فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی و خارجی در بزرگنمایی حوادث خانوادگی و نقش تبلیغات و تهاجمات فرهنگی وسیع به جامعه با هدف تزلزل پایه‌های “خانواده ایرانی” به واسطه ترویج مؤلفه های زندگی لذت جویانه، مادی و فردگرایانه عصر مدرنیته نیز نباید غافل شد.

به طور مثال حتی در افکار مسئولان حوزه زنان نیز کماکان تأثیر مؤلفه های زندگی ضد خانواده اما ایده آل غربی و حتی با تعاریف غیر ایرانی و ضد اسلامی از “زن” قابل ردیابی است.

مسئولین غرب زده
آماردهی مدیران دولتی در حوزه اشتغال زنان با معیارهای سازمان‌های بین المللی بر اساس مؤلفه های برآمده از “برابری جنسیتی” صورت می‌گیرد و تلاش برای برابری میزان اشتغال زنان و مردان بدون توجه به الگوهای بومی خانواده ایرانی- اسلامی حداکثری شده است و کماکان عضویت در کنوانسیون‌ها و برنامه‌های بین المللی با موضوع تلاش برای “رفع تبعیض علیه زنان” بر اساس شعارهای ضد زن و خانواده ستیز غربی به شکل رسمی در دولت‌ها ادامه دارد!
این در حالی است که به طور مثال در خود کشورهای حوزه بلوک غرب، به واسطه تغییر رویه حاصل از آشکار شدن مخاطرات عمل به دستورات خانواده ستیز کنوانسیون‌های مذکور، حرکت به سمت اصلاح مسیر با اعمال مشوق‌های مالی به زنان شاغل برای گذراندن ساعات بیشتر با کودکان و همسر در خانواده از سال‌ها پیش آغاز شده است.

غرب، غربی عمل نمی‌کند!
انگلیس و ژاپن و کانادا به منظور افزایش نرخ رشد جمعیت و حمایت از کانون خانواده، به زوجینی که نصف ساعات اشتغال روزانه را به مراقبت از کودکانشان در منزل اختصاص دهند، حقوق کامل، همراه با مزایای اضافی اعطا می‌کنند. سیاست گسترش مهدهای کودک با تبلیغات وسیع برای حضور والدین در کانون خانواده و صرف وقت برای تربیت کودکان در آلمان برعکس ایران متوقف شده و در فرانسه کمک هزینه تربیتی به پدران و مادران شاغل برای کاهش ساعات حضور فرزندان در مهدکودک پرداخت می‌گردد. برعکس کشور ما، دانشگاه‌های غربی مملو از دانشجویان شرقی است و تبلیغات وسیعی برای اشتغال زنان و تحصیلات عالی آن ها در محیط‌های آکادمیک صورت نمی‌گیرد. در مقابل کارگاه‌های خانواده سالم و کارآفرینی اینترنتی و اشتغال در منزل رونق زیادی یافته‌اند.

شغل اصلی همسر رئیس جمهور آمریکا “تربیت فرزندان” و “خانه داری” است. میشل اوباما ایام فراغت خود را به کاشت و برداشت سبزیجات در باغچه پشتی کاخ سفید اختصاص می‌دهد و رموز پرورش سبزیجات خانگی ارگانیک و تأثیر تغذیه فرزندان با محصولات طبیعی را با انتشار کتاب و فیلم و عکس در شبکه‌های اجتماعی با زنان آمریکایی در میان می‌گذارد. حتی در کنگره اروپا تصویر زنی ایتالیایی که در کل دوران ۴ ساله نمایندگی مجلس فرزندش را در محیط کار از خود جدا نکرد به آگهی رسمی و ضدفمنیستی برای تقویت حس مادری توام با حمایت همه جانبه از سیاست فرزندآوری مادران شاغل  تبدیل شده است.
جامعه شناسان غربی و شرقی به این نتیجه رسیده‌اند که تاکید بر اشتغال مساوی زن و مرد موجبات بیکار شدن مردان در جوامع را فراهم می‌سازد که خود این موضوع مخاطراتی همچون بالا رفتن سن ازدواج، رشد اعتیاد، بزه و آسیب‌های اجتماعی دامنه دار را به همراه خواهد آورد. علاوه بر آن بالا رفتن سن ازدواج، خود منجر به افزایش فساد اخلاقی و افزایش طلاق می‌شود که در نهایت این امر بحران‌هایی را به وجود می‌آورد که تمام پیکره یک نظام را متزلزل می‌کند.

نسخه غربی برای زن مسلمان  شرقی!
نتیجه این سیکل معیوب را هم اکنون با برهم خوردن تعادل نرخ تحصیل دختران و پسران در دانشگاه‌های کشور شاهد هستیم. نتیجه بی توجهی حاکمیت به افزایش بالاتر از ۶۰ درصدی میزان زنان تحصیل کرده که اتفاقاً بیش از ۸۵ درصد آنها پس از پایان دوران تحصیل “شاغل” نشده‌اند، فلج شدن چرخ اقتصاد کشور، افزایش سن ازدواج، بالا رفتن آمار تجرد قطعی دختران و پسران و پایین آمدن نرخ رشد فرزندآوری است.
بالا رفتن آمار تجرد قطعی دختران تحصیل کرده به تدریج موجب می‌شود میل زنان نسل آینده به تحصیل در رشته‌های زنانه‌ای همچون پزشکی و معلمی کاهش یابد و در نتیجه نیازهای جامعه در حوزه‌هایی که اشتغال زنان در آنها اولویت دارد نیز برآورده نشود.

در نگاه مترقی و روشن امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب به مقوله “زن” هیچ رگه‌ای از تحجر مبنی بر نفی اشتغال و تحصیل زنان دیده نمی‌شود اما قویاً سیاست “برابری جنسیتی” را رد می‌کنند. رهبر انقلاب درخصوص تز «برابری جنسیتی غرب» می‌گوید: “اگر می‌خواهیم نگاه ما به مسئله زن، «سالم، منطقی، دقیق و راهگشا» باشد باید از افکار غربی در مسائلی نظیر اشتغال و برابری جنسی کاملاً فاصله بگیریم.”
رهبر انقلاب درباره مسئله اشتغال بانون نیز معتقدند: ” به نظر من مسئله اصلی، مسئله خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانه‌داری برای بُروز استعدادها؛ [چیزی] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود – [برای] کسی که اهل این چیزها است – میدان برای این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است. مسئله اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلی نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّت هایشان مخالفتی ندارم، مادامی‌که با آن مسائل اصلی معارضه و تنافی پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است…نگاه کنند ببینند آن مشاغلی که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضی از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکی از کارها این است که آن تحصیلاتی را که به آن مشاغل منتهی می‌شود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضی‌ها جنجال می‌کنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همه‌جا بد نیست. تبعیض آنجایی که ضدّ عدالت باشد بد است.”

ما نیازمند تفکر و قانون انگاری مناسب برای فراهم آوردن محیطی مناسب، امن توام با تأمین نیازهای معیشتی زنان در فضای خانواده هستیم. اسلام وظیفه تأمین معاش زن را برعهده مرد قرار داده است. اگر زنان جامعه ایرانی در مسیر تأمین معیشت خود احساس ناامنی می‌کنند باید ریشه‌های چنین احساساتی شناسایی شود. اگر زنان جامعه ایرانی می‌اندیشند برای استیفای حقوق خود نیازمند تکیه زدن بر کرسی‌های مدیریتی هستند باید منشاء چنین تفکری معین شود. آیا در جامعه ایرانی نشانه‌هایی از تضییع حقوق زنان قابل مشاهده است یا چنین باوری برآمده از تبلیغات و هیجانات کاذب است؟ با رفع هر یک از موانع، حرکت به سمت دستیابی به نسخه ایده آل اشتغال زنان و شکل متعالی خانواده ایرانی میسر می‌شود. این مسیری دشوار و سرشار از بحث‌های داغ خواهد بود که میزان انطباق آن با آرمان‌های بلند آرمانشهر ایرانی- اسلامی مستتر در سرفصل‌های استخراج نشده علوم انسانی اسلامی است.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *