روایتی تلخ و صریح از مبارزه با «سرطان»
مادرم با صدای بلند به من اعتراض کرد که «چرا واسه دوتا تار موی ریختهشده کف اتاق، این همه سر و صدا میکنی؟ چرا واسه نامرتبی موهای دخترت غر میزنی؟» و بعد از گفتن این […]
مرجع خبرهای ویژه
مادرم با صدای بلند به من اعتراض کرد که «چرا واسه دوتا تار موی ریختهشده کف اتاق، این همه سر و صدا میکنی؟ چرا واسه نامرتبی موهای دخترت غر میزنی؟» و بعد از گفتن این […]