داستانی از اخلاق ورزشی «علمدار لشکر۱۰»

کلهر رجز خواند و حریف طلبید. نادعلی گفت: «من با تو کشتی می‌گیرم.» کلهر گفت: «من حریف قوی می‌خواهم». کشتی شروع شد. به گزارش سادس، نادعلی رستمی‌ اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۷، در روستای باباسلمان از […]