سرویس حوادث سادس: در یکی از این پروندهها اتفاق مربوط به یک زن و شوهر دندانپزشک بود، این زن و شوهر در گروه خاص خودشان با عنوان جامعه دندانپزشکان عضو بودند و فعالیت میکردند، آقا بسیار کنجکاوتر بود، میخواست از همه موضوعات سردرآورد و اطلاع بیشتری داشته باشد البته شاید میخواست ناشناخته باشد چون زمانیکه ما از او تحقیق میکردیم میگفت من اشتباهی کردم با یک همصنف خودم (دندانپزشک) ازدواج کردم، هیچ وقت آزادی عمل نداشتم و هر وقت کاری میکردم لو میرفتم، من با یک نام دیگر با نام مستعار «پریا» وارد گروه شدم و عکس یک دختر سی و چند ساله را در پروفایلم گذاشته بودم، با این اسم میآمدم، با افراد چت میکردم و مطلب میفرستادم.
این آقای دندانپزشک در این گروه و هنگام گشتوگذار به خانمی علاقهمند شده بود، در پیش خود گفته بود که این خانم میتواند گزینه خوبی باشد و بعد ارتباط، صحبت و درد و دل کردن با وی را آغاز کرده بود، این آقا چون با خانم خودش یک مدت مشکلاتی داشت و با مسائل و اتفاقاتی که در حوزه کاری خودشان آشنا بود، با همسر خودش نیز در این گروه دوست شده بود، بعد زنش یکسری عکسهای مشترک با شوهرش را برای وی (پریا) فرستاده و گفته بود من در عکس خانمی هستم که موهای خرمایی دارد، دکتریام را در لندن گرفتم و… .
سپس این آقا (پریا) با همسرش صمیمی شده و از او پرسیده بود ازدواج کردی؟ که همسرش گفته بود: «من با یک آدم عوضی ازدواج کردم، هم خسیس است و تعدادی دوستدختر دارد، سه، چهار مرتبه مچ او را گرفتم و… .
بعد از زنش پرسیده بود که تو چطوری؟ چه کار میکنی؟ که همسرش گفته بود: «من هم بالاخره زن و دندانپزشک هستم، برخی از بیماران من خوشتیپ و جوان، قد بلند هستند با آنها رفیق میشوم، پول از آنها نمیگیرم، من هم وقتی میبینم شوهرم به من خیانت میکند به هر حال برایم قضیه عادی شده است.
سرانجام این خانم به ارتباط با دو، سه دوستپسر اعتراف کرده و گفته بود: «یکی از آنها دانشجوی روانشناسی و خوشتیپ است من خیلی به او کمک میکنم، پدر و مادرش شهرستان هستند، وقتی من تنها هستم، میآید، به من سر میزند، شوهرم من که شب نمیآید، خیال میکند نمیفهمم، در صورتیکه با دوستدخترانش شب را سپری میکند.
بعد به شوهرش (پریا) میگوید: «با این پسر روابط جنسی خوبی داشتهام و…» سپس شوهرش (پریا) از زنش خواسته بود که عکس آن پسر را برایش بفرستد که این خانم به راحتی عکسهای دوستپسرش را برای شوهرش فرستاده و فکر کرده بود این شخص پریا است!
واقعاً اینها مواردی است که در دادگاهها داریم، این آقا علیه همسر خودش به اتهام رابطه نامشروع شکایت کرد و جالب است این خانم تا لحظه آخر نمیدانست از چه جایی این اتفاق افتاد، خانم در ابتدا منکر شد و بعد که اصالت تصاویر از طریق پلیس فتا تأیید شد.
این پروندهها ما را به سمت آسمانها و آن دنیا میبرد که در آن سرا چه میخواهد بگذرد؟ وقتی خداوند پرده اسرار را کنار میکشد و آدمها پی به چهره واقعی همدیگر میبرند چه اتفاقاتی میافتد و چه مسألی رخ میدهد؟
چیزی که با عنوان جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی صورت میگیرد، خصوصیت فضای مجازی است البته نمیخواهم بگویم اشخاصی که اهل این کار هستند، هوشیار شوند، خیر، ولی این ایراد این فضا است، اشخاص همدیگر را نمیبینند، خصوصیت فضای مجازی پوشیده و گمنام بودن آن است، انسانها در فضای مجازی مانند فضای حقیقی به هم اعتماد و با هم درد و دل میکنند، عکسها و فیلمهایشان را میفرستند، غافل از اینکه بعداً تمامی این موضوعات میتواند علیه خودشان استفاده شود.