چگونه بفهمیم زامبی هستیم یا نه؟!

سادس/گلستان یکی از محوری ترین سوالهایی که امروز باید از خود بپرسیم این است که چگونه بفهمیم راگبی هستیم یا نه؟

این سوال شاید در ابتدا مسخره به نظر برسد. معلوم است که ما زامبی نیستیم! اما اگر یک فرد کنجکاو و جسور از ما بپرسد از کجا معلوم که زامبی نشده باشیم؟ مگر زامبی ها خودشان می فهمند که زامبی شده اند! در این صورت مضحک بودن ابتدایی این سوال کمتر می شود و بیشتر جلب توجه می کند.

ممکن است در پاسخ بگویید؛ خب معلوم است، زامبی ها چهره شان تغییر میکند و نوع راه رفتن و حرکاتشان با انسان معمولی فرق میکند، اما پرسشگر کنجکاو در جواب می گوید: “آیا ممکن نیست که نوعی ویروس ساخته شود که انسان ها را تبدیل به زامبی کند اما ظاهر آنها را تغییر ندهد؟”

باز هم ممکن است جواب بدهید که یک زامبی در صورتی زامبی می شود که ویروسی عجیب در خون او وارد شود و کل سیستم بدنی و ذهنی او را دچار آسیب کند، اما چنین ویروسی در بدن من که وارد نشده است.

اما رفیق متفکرتر شما احتمالا چنین پاسخ می دهد: “مگر ویروس فقط ممکن است به همان صورتی که فیلم ها نشان می دهند از طریق گاز گرفتن یک زامبی دیگر وارد بدن ما شود؟ ممکن است ویروسی جدید و بسیار پیشرفته ساخته شده باشد که از طریق چشم و گوش یا با دیدن یک فیلم یا کلیپ یا خواندن یک مطلب به ظاهر علمی وارد مغز ما شده و کار خودش را بکند!”

کم کم معلوم می شود که پاسخ سوال به آن آسانی که در ابتدا به نظر می رسید نیست! حالا که فهمیدیم نه ظاهر زامبی می تواند در تعیین زامبی بودن یا نبودن یک موجود معیار اصلی باشد و نه حتما باید توسط یک زامبی دیگر گاز گرفته شده باشیم تا تبدیل به زامبی شویم، پس باید دید تفاوت اصلی زامبی با انسان عادی در چیست. انگار باید کمی دقیقتر شویم و درباره خصوصیات اصلی زامبی بیشتر فکر کنیم.

با کمی همفکری احتمالا بتوانیم ویژگی های اصلی و تعیین کننده ی زامبی را پیدا کنیم:

اول از همه خشونت و وحشی گری زامبی جلب توجه می کند. یک زامبی قطعا موجودی خشن است و اگر خشن نباشد احتمالا زامبی نیست. پس خشونت اولین ویژگی زامبی است. برای زامبی مهم نیست چه کسی یا چه چیزی در مقابلش است. زامبی ها از هرجا رد شوند، در پشت سر آنها جز ویرانی و آتش نخواهید دید!

ویژگی دوم زامبی این است که به هرکسی که شبیهش نباشد بی محابا حمله می کند! مهم نیست آن فرد قصد دشمنی داشته باشد یا نه. از نظر زامبی، هرکس که زامبی نباشد گناهکار است و باید مجازات شود. جالب است که خود زامبی هم تا لحظه ای قبل از زامبی شدن، یک انسان عادی است. اما لحظه¬ای پس از ورود ویروسی که ممکن است از هرجایی به درونش راه یابد، تغییری ناخواسته و احیانا ناخوداگاه در خود احساس می کند که او را وادار به کارهایی می کند که تا پیش از این به احتمال زیاد از آنها تنفر داشته است!

ویژگی سوم زامبی که بعد از اندکی دقت روشن می شود این است که یک زامبی اهل فکر کردن نیست. زامبی به نوعی سیستم درونی مجهز است که به صورت غریزی احساسات او را علیه افراد متفاوت تحریک می کند و او را بدون لحظه ای تفکر، به سوی حمله به دیگران سوق می دهد. همچنین ممکن است زامبی ها یک رئیس داشته باشند که هرچه او بگوید بدون هیچ سوالی، به حرفش عمل کنند. برای آنها حتی سوال نمی شود که چه شد که این فرد رئیس ما شد و چرا حق دارد به ما بگوید چه کنیم و اساساً آیا این فرد برای مصلحت ما فرمان می دهد یا صرفاً به دنبال آشوب و افزایش زامبی های تحت فرمانش است. بارها در فیلم ها دیده ایم که یک زامبی حتی به جان خودش هم فکر نمی کند و حاضر است برای عمل به دستور رئیسش، دست به کاری بزند که خودش را هم از بین ببرد.

اما ویژگی چهارم زامبی هم بسیار مهم و جالب است. زامبی اهل گفتگو نیست! اگر یک انسان عادی به یک زامبی برسد و بخواهد با او گفتگو کند و او را نسبت به راه اشتباهی که در پیش گرفته آگاه کند، احتمالا زامبی با یک گاز وحشیانه پاسخ او را خواهد داد!

پس ویژگی های اصلی زامبی که او را از انسان عادی جدا می کند اینهاست: خشونت و آشوب، تحمل نکردن افراد متفاوت، فکر نکردن، چشم و گوش بسته پذیرفتن حرفهای رئیس و نهایتاً اهل گفتگو نبودن. نیاز به دقت ندارد که بفهمیم این ویژگی ها تا چه حد ممکن است در انسان های با ظاهر طبیعی نیز وجود داشته باشند. حالا می فهمیم که رفیق کنجکاومان چندان هم در سوالی که ذهنش را درگیر کرده بود، به بیراهه نرفته است!

شاید بسیاری از افرادی که این روزها در جامعه می بینیم تمامی یا اکثر ویژگی های یک زامبی را در خود داشته باشند و همانند یک زامبی خوب، هرگز به خود اجازه ندهند که در خودشان کمی تفکر کنند تا بفهمند آیا واقعا زامبی نشده اند؟

ظاهراً در فیلم ها برای انسانی که تبدیل به زامبی می شود، هیچ راه معالجه ای وجود ندارد و صرفاً باید آنها را از بین برد! اما در دنیای واقعی یک تفاوت مهم میان انسان های دارای ویژگی زامبی با زامبی های واقعی وجود دارد و تنها چیزی است که ظاهراً می تواند به عنوان پادزهری برای ویروس زامبی کننده عمل کند و آن قدرت تفکر است.

آری یک زامبی واقعی هرگز نمی تواند فکر کند و بفهمد که زامبی است؛ اما یک انسان می تواند با قدرت اندیشه و خودانتقادی و البته با چاشنی کردن کمی انصاف، در خودش اندکی تأمل کند و بفهمد که تا زامبی شدن واقعی فاصله ای جز تغییر ظاهر و قیافه ندارد! این تفکر و خودانتقادی، قدرتی است که تا حدی اکتسابی است و با تمرین و تلاش تا حدی می توان آن را در خود زنده کرد؛ اما یادمان باشد که این قدرت هیچ ربطی به تحصیلات و نخبگی ندارد. همانطور که ویروس زامبی کننده نیز برای نخبگی هیچ احترامی قائل نیست و بین باسواد و بی سواد تبعیض قائل نمی شود! آری تنها در صورت احیای این قدرت نیمه جان در وجود انسان زامبی شده است که می توان به بازگشت او به انسانیت خود امید داشت…

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *