در بسياري از موارد والدين بهدليل داشتن حساسيت زياد در مورد موفقيت تحصيلي فرزندشان سعي ميکنند تا در خانه نقش يک معلم را تمام و کمال براي او ايفا کنند. گاهي ساعتها پا به پاي فرزندشان او را همراهي ميکنند تا تکاليفش را انجام دهد
پس از ورود فرزندان به مدرسه، پيشرفت و موفقيت تحصيلي آنها هم به دغدغههاي والدين اضافه ميشود. برخلاف برخي والدين که تصور ميکنند از اين به بعد وظيفه تربيتي آنها کمتر ميشود، برخي ديگر تمام هم و غمشان چگونگي تعامل با مدرسه و نحوه نظارت بر درس خواندن فرزندشان ميشود. اينکه چگونه ميتوانند در موفقيت تحصيلي فرزندشان نقش مؤثري داشته باشند و از عهده وظيفه پدر و مادري خودشان در اين زمينه هم بهنحو احسن بربيايند؛ جداي از اينکه معمولا حساسيت بيش از حد برخي از اين والدين به نتايج عکس و غيرقابل انتظاري ميانجامد.
روانشناسان و کارشناسان تربيتي معتقدند که والدين درصورتي ميتوانند در موفقيت تحصيلي فرزندانشان بهطور مؤثر نقش ايفا کنند که از شيوه تعامل با آنها در اين خصوص اطلاعات کافي داشته باشند. در اين شماره برخي از راهکارهاي مورد توجه روانشناسان ارائه ميشود.
تصوير مثبت از مدرسه برايش بسازيد
دنياي بچهها با ورودشان به مدرسه رنگ تازهاي ميگيرد. آنها به اجتماعي پا ميگذارند که در ساختن شخصيت و زندگي آيندهشان نقش بسزايي دارد. از اينرو لازم است که با ديد مثبت و شور و شوق وارد اين فضا شوند. گاهي برخي والدين با بيان خاطرات تلخي از دوران مدرسه و تحصيل خود يا با گفتن جملاتي چون «چند وقت ديگه ميره مدرسه، دردسرا شروع ميشه» يا «من که اصلا حاضر نيستم ديگه به زمان مدرسه و درس برگردم» و جملاتي از اين دست در برخي جمعها و در حضور کودک، ناخواسته سبب ميشوند که تصوير خوبي در ذهن فرزندشان نقش نبندد.
بهکار بردن جملات مثبتي که نشان دهنده علاقه پدر و مادر به دوران تحصيلشان است، بهطور غيرمستقيم به فرزندان کمک ميکند تا احساس مثبتي نسبت به مدرسه داشته باشند. البته بايد درنظر داشت که تعاريف اغراقآميز در اين زمينه نيز ميتواند نتيجه عکس داشته باشد، چراکه کودک با تصوير غيرواقعي وارد محيط شده و با ديدن اولين ناملايمات دچار سردرگمي ميشود.
معلمش نباشيد
در بسياري از موارد والدين بهدليل داشتن حساسيت زياد در مورد موفقيت تحصيلي فرزندشان سعي ميکنند تا در خانه نقش يک معلم را تمام و کمال براي او ايفا کنند. گاهي ساعتها پا به پاي فرزندشان او را همراهي ميکنند تا تکاليفش را انجام دهد. والدين نبايد نقش معلم را براي فرزندشان ايفا کنند.
کودک در مدرسه با معلمي که نقش آموزش او را برعهده دارد، به اندازه کافي ارتباط دارد؛ به همين دليل در خانه ترجيح ميدهد که از نقش حمايتي و عاطفي والدين برخوردار باشد؛ ضمن اينکه با اين شيوه او هميشه حتي تا سالهاي بالاتر دوران تحصيل براي انجام تکاليف و وظايف درسياش به والدينش متکي است. گاهي اين مسئله سبب کاهش ميزان احساس مسئوليت او در مقابل امور درسياش هم ميشود، چراکه هميشه يک ياريگر و حامي در کنار خود داشته که بتواند او را در انجام وظايف خاص خودش شريک کند.
نظارت سازنده و کافي
منظور اين نيست که نقش نظارتي نداشته باشيد، بلکه بايد او را در برنامهريزيهاي درسي و زمانبندي انجام تکاليفش ياري کنيد. براي موفقيت تحصيلي فرزندتان ايجاد قراردادهاي توافقي ضروري است. کودک بايد ياد بگيرد که در زمان مشخص کار مشخصي انجام دهد تا به موفقيت برسد. اين قرارداد شامل جملاتي است مانند «در اين ساعت بايد کارهايت را انجام داده باشي»، «قبل از اينکه دوباره بهت سر بزنم، بايد برنامهاي بريزي و تکاليفت را نوشته باشي»، «قبل از پايان سه ماه، در اين درس بايد پيشرفت کرده باشي».
اجراي موارد اين قرارداد در کنار برخورداري از حمايتهاي مؤثر و کافي شما کمک ميکند تا کودک کنترل زمان را ياد بگيرد و کارش را بهطور سازنده و با انگيزه دنبال کند. اغلب بچهها وقتي عادت ميکنند که تکاليفشان را بهطور نامنظم انجام دهند، عاجز ميشوند؛ از اينرو بايد خيلي زود به آنها ريتم منظم کاري داد. وقتي کودک از مدرسه به خانه برميگردد، چه زماني بيشتر احساس راحتي ميکند تا تکاليفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علايق او و محدوديتهاي خانواده، يک ساعت مشخص را برايش تعيين کنيد. بهاينترتيب کودکي که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعدها نيز راحتتر ميتواند وقت بيشتري را بهطور منظم براي انجام تکاليف مدرسهاش اختصاص دهد.
بگوييد براي خودش درس ميخواند و بس
کودک از همان ابتداي ورود به مدرسه و شروع فرايند تحصيلش بايد هدف از درس خواندن و تحصيلش را بداند. اين وظيفه والدين است که به فرزندشان القا کنند که او براي خودش و ساختن زندگي آيندهاش درس ميخواند و هيچ منفعت يا ضرري در اين زمينه متوجه ديگران ازجمله والدين نيست. براي اينکه کودک براي درس خواندن انگيزه داشته باشد و احساس مسئوليت کند، بايد درک کند که براي پدر و مادرش درس نميخواند، بلکه اين کار را براي خودش انجام ميدهد تا به هدفي شخصي دست يابد.
همچنين او بايد قادر باشد تا بين زندگي کنونياش بهعنوان دانشآموز و زندگي آيندهاش بهعنوان فردي بزرگسال، ارتباط ايجاد کند و از کودکي برنامه يا رؤياي شغل آيندهاش را در ذهن بپروراند. وي ميافزايد: براي فرزندتان توضيح دهيد که درس و مشق اين سالها براي رسيدن به شغل مورد علاقه آيندهاش ضروري است. البته دقت داشته باشيد که فرزندتان تصور نکند که در اين زمينه تنها و بيياور است؛ بلکه بايد به او القا کنيد که همواره در راه رسيدن به اهداف تحصيلياش همراه و حامياش هستيد.
تعامل با مدرسه
تعامل والدين با اولياي مدرسه ازجمله معلم فرزندان، يکي از الزامات براي موفقيت تحصيلي دانشآموز است. نزديکترين مرجع استفاده از افراد متخصص براي حل مشکلات يادگيري دانشآموزان، آموزگاران و مشاوريني هستند که در مدرسه با فرزند شما کار ميکنند. با کمي نقشه و پيشبيني، اين امکان را بهدست خواهيد آورد که بهترين کمک را از آنان بگيريد. در اين راه منتظر پيشآمدن مشکل نشويد، باب آشنايي را باز کنيد، هر از گاهي با بهانه و بيبهانه به مدرسه فرزندتان برويد تا چند دقيقهاي با معلم و مسئولان مدرسه گفتوگو کنيد و تعامل منظم را در برنامه هميشگي خود داشته باشيد.