حادثه عظيم عاشورا يکي از مهمترين تحولات تاريخ بشريت و يکي از رويدادهاي بينظير در تداوم خط رسالت پيامبران الهي است که بايد بهدرستي تجزيهوتحليل شود.
امام حسين(ع) و احياي دين
اسلام بهعنوان کاملترين دين داراي برنامههاي متنوع زندگي است و در احکام و دستورات خود تغييرات و دگرگونيهايي را پيشبيني کرده است. بههمينجهت اهرمهايي را براي پويايي خود درنظر گرفته است، بنابراين اگر اين تغيير و تحولات بيرون از حوزه دين بر آن تحميل گردد، بدعت و تحريف شناخته ميشود. واژه بدعت بهمعناي نسبت دادن عقايد و ديدگاههاي جديد به دين است که با مباني قرآن و سنت معصومين(ع) سازگاري ندارد.
امام حسين(ع) ظهور بدعتها و رواج تحريفات را يکي از مهمترين عوامل آسيبزا در قلمرو امامت ميدانست و معتقد بود که حکومت اموي موجب پديد آمدن بدعتهايي در دين شده است و با تقويت آنها جامعه مسلمين را به مخاطره انداخته است. زماني که پايه و اساس دين اسلام بهدست نبي مکرم اسلام(ص) بنيان نهاده شد، بنياميه مخالفت با آن حضرت و دين نوپاي او را آغاز کردند، اما با مقاومت پيامبر(ص) و يارانش آنان تسليم شدند و به اسلام گرويدند، ولي منتظر فرصتي بودند تا دوباره به جايگاه خود برگردند. اين فرصت با به خلافت رسيدن عثمان فراهم شد. بدعت در دين يکي از حرکتهاي تبليغي امويان بود. از نيمهدوم دوران خلافت خليفه سوم تا پايان دوران حکومت معاويه بهتدريج بسياري از اصول و ارزشهاي اسلام تعطيل شد و بدعتهايي در دين پديدار گشت.
امربهمعروف و نهيازمنکر
در فرهنگ عاشورا، حاکميت ظلم يزيدي بزرگترين منکر اجتماعي است و مبارزه براي حاکم ساختن حق و قطع سلطه ستم، معروفي عظيم است. امربهمعروف و نهيازمنکر، از مهمترين فلسفههاي حماسه خونين کربلا است. سيدالشهدا(ع) در وصيتي که نوشته بهوضوح بر نقش امربهمعروف و نهيازمنکر در حرکت عاشورايي تأکيد شده است. اين تعبيرات، نشاندهنده عمق اين فريضه ديني است که در متن جهاد خونين هم جلوهگر ميشود و هم دامنه امربهمعروف و نهيازمنکر، از واجبات و محرمات جزئي و فرعي و فردي، حتي به قيام براي اقامه قسط و سرنگوني حکومت باطل و تغيير نظام فاسد اجتماعي گسترش مييابد.
امتناع از بيعت
دادههاي تاريخي نشان ميدهد امام حسين(ع) در برابر حکومت وقت دو راه بيشتر نداشت؛ يکي قيام و ديگري بيعت. نتيجه قيام، شهادت يا تشکيل حکومت بود و نتيجه بيعت، ذلت و نابودي اسلام. امام حسين(ع) قيام را انتخاب کرد و هدف خود را امربهمعروف و نهيازمنکر دانست و بارها از محو دين و ظهور بدعت سخن گفت و خطرات امويان را گوشزد کرد. ازسوي ديگر، همگان را نيز به قيام عليه يزيد و ستمگران فراخواند. نتيجه قيام امام حسين(ع) احياي اسلام، انقراض حکومت اموي و نهادينهکردن فرهنگ عزتمندي بود. امام حسين(ع) با شرکت در يک جنگ نابرابر به شهادت رسيد و اهلبيت(ع) او را به اسارت بردند، ولي به قول شهيد مطهري آن حضرت به اهداف خود دستيافت. اين درحالي است که اگر امام حسين(ع) با يزيد بيعت ميکرد، نهتنها به آرمانها و اهداف خود دست نمييافت؛ بلکه بيعت او آثار منفي متعددي را درپي داشت.
حکومت در نگاه امام حسين(ع)
حکومت در نگاه امام حسين(ع) بهترين وسيله براي جلب رضاي خدا و بهترين عامل براي زمينهسازي هدايت و رشد و تعالي بندگان او است و اگر اين حکومت به دست نااهلان بيفتد، نهتنها زمينه تعالي بندگان خدا از بين ميرود، بلکه زمينه حاکميت شيطان، جهل، کفر و شرک حاصل ميشود و امام حسين(ع) نميتواند نسبت به اين پيامدهاي مثبت و منفي بدون توجه باشد.
قيام براي تشکيل حکومت
اينکه آيا امام حسين(ع) ميدانست در کربلا شهيد خواهد شد يا آنکه غافلگير شد و در محاصره قرار گرفت، ميان نويسندگان بحث است؛ اما آنچه از روايات و اصول اعتقادي شيعه برميآيد، آن حضرت خبر داشت و آگاهانه شهادت را برگزيده بود. نهتنها در آغاز حرکت از مدينه و شب وداع با حرم پيامبر(ص) يا آغاز حرکت از مکه بهسوي سرزمين عراق، بلکه از سالها پيش خبر داشت و شهادت، عهدي ازسوي خدا و رسول با او بود. از بدو تولد آن حضرت، موضوع شهادتش در عاشورا مطرح بوده است، حتي در زمان انبياي پيشين نيز روشن بوده که امام حسين(ع)، فرزند پيامبر خاتم(ص) در کربلا شهيد خواهد شد؛ در اينباره احاديث فراوان است.
پيامهاي نهضت عاشورا
حادثه بزرگ عاشورا که رويارويي جبهه حق و باطل و درگيري خونين ميان سپاه ايمان و سپاه کفر پنهان و نفاق بود، گرچه در ظاهر به شهادت ياران حق انجاميد، اما ازنظر آموزندگي و عبرتگيري درسهاي نهفته و افتخارآفرين بسياري دارد، چراکه قافلهسالار شهيدان اين حرکت و نهضت بزرگ را با برنامهريزي دقيق و اجراي آن براساس معيارهاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) بهصورت دانشگاهي درآورد که ابعاد گوناگون دين مبين اسلام در آن تجلي يافته و براي مسلمانان و همه آزادگان و آزادي خواهان جهان الگوي انسان بودن، انسان زيستن، انسان مردن و به سعادت جاودانه رسيدن را ارائه داد. ميتوان گفت عاشورا تبيين عملي اسلام در عرصههاي گوناگون بود. امام حسين(ع) و يارانش در ميدان کوچکي که به گستره تاريخ بود، صحنههايي از بزرگي و بزرگواري و جلوههاي ايمان و يقين را به نمايش گذاشتند که هر انسان عاقلي را به کرنش واميدارد. او در سختترين شرايط نقش امامت را که تبيين مکتب و ترويج تعاليم دين و تصحيح باورهاي مردم و هدايت جامعه است، به بهترين صورت ايفا کرد و بهگونه مستقيم و غيرمستقيم به پيروان اسلام درس دينشناسي و دينداري داد. عاشورا مکتبي است که درسهاي اعتقادي و عملي و اخلاقي را به بهترين صورت ارائه ميدهد.
جاودانگي نهضت عاشورا
بيش از يکهزار و 300سال است که شيعيان هرساله در عزاي سرور و سالار شهيدان امام حسين(ع) بر سر و سينه ميزنند، نوحه ميسرايند و بر مصائب او اشک ماتم ميريزند. اين عزاداريها هرساله باشکوهتر برگزار شده و هيچگاه کمفروغ و بيرونق نگرديده است. مردم با شور و عشق و از روي جانودل در آن شرکت ميکنند و از بذل مال براي هرچه باشکوهتر برگزار شدن آن، دريغ نميورزند. نام امام حسين(ع) در قلبها حکشده است و ياد او، اشکهاي بيرياي مرد و زن و پير و جوان را جاري ميسازد. مردم کودکان خود را با مراسم عزاي امام حسين(ع) آشنا و آنها را با ياد و نام او بزرگ ميکنند. نهضت عاشورايي امام حسين(ع)، باانگيزه امربهمعروف و نهيازمنکر و براي نجات اسلام و مبارزه با طغيان بود. اهداف و آرمانهاي مقدس، چهرههاي متعالي و درخشان و انگيزههايي اجتماعي و سياسي داشت. آنهمه تشويق براي گريه بر سيدالشهدا(ع) و عزاداري براي سيد مظلومان نيز، براي زنده نگهداشتن اين مکتب جهاد و شهادت و حفظ ارزشها بود./