سید و سالار شهیدان پيامهاي شفابخشش را همهساله بر بالهاي سرخ شهادت مينويسد و پيكهاي رهايي را بر موجهاي محرم و عاشورا سوار ميكند. در آن نيمروز سرخ در صحراي آتشگون كربلا، قيام قيامت در خون نشست و نواي حق حسين(ع) در تاريخ ماندگار شد و جاودانه ماند.
حماسه ماندگار عاشورا و تاثیر بیبدیل آن بر مسیر آزادیخواهی در طول تاریخ، از آن دست حوادث تاریخی است که هرگز در قالب یک دین و آیین نمیگنجد و آزاداندیشان و متفکران اقصی نقاط عالم آن را بررسی و بر حقانیت چنین واقعه حیاتبخشی برای اسلام و آزادیخواهی در جهان، سر تعظیم فرود میآورند.
نظر برخی بزرگان و سیاستمداران و اندیشمندان غیرشیعه درباره حضرت امام حسین و عاشورا تاکیدی است بر حقانیت نهضت حسینی که در گستره تاریخ جاودانه مانده و خواهد ماند:
مهاتما گاندی، رهبر استقلال هند درباره قیام سیدالشهدا میگوید: من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را بدقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.
محمدعلی جناح رهبر بزرگ پاکستان معتقد است: هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین(ع) از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروی نمایند.
چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی مینویسد: اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
ادوارد براون مستشرق معروف انگلیسی این سوال را مطرح میکند که: آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
توماس ماساریک اولین رئیس جمهور چکسلواکی میگوید: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح(ع) مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین(ع) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین (ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
ماربین خاورشناس آلمانی نیز معتقد است: حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هرچه ظاهراً عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
خانم بنت الشاطی نویسنده و مفسر مصری نیز درباره شیرزن کربلا مینویسد:زینب، خواهر حسین بن علی (ع) لذت پیروزی را در کام ابنزیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت، در همه حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
عباس محمود عقاد نویسنده و ادیب مصری درباره قیام سیدالشهدا اظهار می دارد: جنبش حسین(ع)، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است… دولت اموی پس از این جنبش، به قدر یک عمر انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت سال و اندی نگذشت.
آنتوان بارا نويسنده مسيحي كتاب «حسين در انديشه مسيحيت» اینگونه مینگارد: اگر حسین(ع) از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمیافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا مینمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیت فرا میخواندیم.
ادوارد گیبون تاریخنگار انگلیسی نیز مینویسد: با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هموطن نیستیم، مع ذلک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (ع) تحمل نموده، احساسات سنگیندلترین خواننده را برمیانگیزد، چندان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود مییابد.
سرپرس سایکس خاورشناس انگلیسی نیز معتقد است: حقیقتاً آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند، به درجهای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی آن را شنید، بیاختیار زبان به تحسین و آفرین گشود، این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
عبدالحمید جوده السخار نویسنده مصری مینویسد: حسین (ع) نمیتوانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد، زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحه میگذاشت؛ ارکان ظلم و طغیان را محکم میکرد و بر فرمانروایی باطل تمکین مینمود. اما حسین(ع) به اینها راضی نمیشد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
توماس کارلایل خاورشناس مشهور انگلیسی نیز معتقد است: بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود اهمیتی ندارد. پیروزی حسین (ع) با وجود اقلیتی که داشت موجب شگفتی من است.