صنایع کوچک و بنگاه های تولیدی خرد، قربانی صنایع بزرگ کشور شده اند و همه ی توجهات به صنایع اصلی کشور معطوف شده است.
به گزارش سادس به نقل ازنکته آنلاین، غفلت از صنایع کوچک و توجه همه جانبه به صنایع بزرگ، درد این روزهای صنایع خرد و کوچک در کشور است.
ایران از صنایع متنوع و بزرگی برخوردار است که برخی از آنها به دلیل اهمیت و گستردگی به طور مستقیم در اختیار دولت قرار دارد.
به طور مثال صنعت نفت، پتروشیمی، خودرو سازی و … از جمله این صنایع هستند و دولتی محسوب میشوند هر چند که همیشه ادعاهایی برای مستقل بودن این صنایع وجود دارد اما واقعیت این است که صنایع بزرگی که از آنها نام برده شد به طور مستقیم و غیر مستقیم در اختیار دولت قرار دارد و نمونه بارز آن در صنایع فولاد کشور است که اسما خصوصی اما رسما وابسطه به دولت است.
تنها برخی از صنایع کوچک در اختیار بخش خصوصی است که البته آنها نیز با دخالتهای گاه و بی گاه دولت با مشکلات متعددی مواجه میشوند.
برخی از این دخالتها عبارت است از تنظیم بازار، قیمت گذاری، تعرفه واردات و صادرات و … که به بهانه حمایت از تولید کننده و مصرف کنندگان انجام میشود.
البته ناگفته نماند که حضور دولت در مواردی به سود بازار خواهد بود اما باید توجه داشت که این حضور به مفهوم دخالت و تصدی گری نباشد.
اما مشکل اصلی در بخش صنعت، توجه و اهمیت به صنایع بزرگ و غفلت از صنایع کوچک در کشور است. این در حالیست که این دو بخش صنعتی مکمل یکدیگر هستند و قطعا ضعف در صنایع کوچک باعث تضعیف ساختار اقتصادی کشور و صنایع بزرگ می شود.
صنایع کوچک مزایای فراوانی دارد که از مهمترین آنها می توان به فعال شدن بیشتر بخش خصوصی در عرصه اقتصاد، اشتغال زایی و همچنین کاهش بار دولت اشاره کرد که همه اینها در گروی توجه و رفع موانع تولید در این صنایع است.
قطعا دولت باید به فکر کوچک کردن خود باشد و یکی از بهترین راه ها حمایت و تقویت صنایع کوچک و مولد است.
دولت فربه یکی از معضلات و موانع اصلی در رقابت پذیری صنایع است و در چندین سال گذشته صنایع کشور زیر چتر دولت بوده اند و نتوانسته اند آن طور که باید پیشرفت کنند.
حمایتهای دولت از صنایع به صورت نامحدود منجر به عدم پیشرفت صنایع، عدم رقابت پذیری در بازارهای جهانی، کاهش کیفیت تولیدات میشود و حمایت باید محدود به زمان خاص، هدفمند و مشروط به بهبود کیفیت تولیدات باشد و در غیر این صورت، صنایع برای همیشه عقب مانده و فاقد معیارهای کیفی میمانند که این خود ضربه بزرگی به اقتصاد کشور وارد میکند.
دولت وظایفی در جامعه دارد و آنجا که بازار رقابتی و تولید کننده خصوصی قادر به فعالیت نیست، دولت باید وارد کار شود و تولید را در دست بگیرد اما اگر میزان فعالیتهای تولیدی دولت افزایش یابد و اصطلاحا تصدی گری دولت افزایش پیدا کند، سهم بازارهای رقابتی کاهش یافته و دولت تبدیل به انحصارگر بزرگ میشود.
در چنین شرایطی بخش خصوصی قادر به فعالیت نخواهد بود و کیفیت تولیدات کاهش مییابد در صورتی که میتوان با سپردن این بنگاهها به بخش خصوصی و حمایت از صنایع کوچک، کیفیت و کارایی را همزمان افزایش داد.
دولت به جای اینکه تنها به فکر حمایت و تصدی گری در صنایع بزرگ باشد باید کار را به بخش خصوصی در صنایع کوچک بسپارد و اجازه ندهد که این صنایع زیر چرخ های صنایع بزرگ محو و ناکارآمد شود.