وی گفت: یكی از دوستانم به نام مجید كه بچه محل هستیم چند روزی است كه مدام برای من و خانوادهام مزاحمت ایجاد میكند. از وقتی متوجه شده كه من معتاد شدهام و تریاك مصرف میكنم، میخواهد مرا ترك بدهد. حتی به زور مرا به كمپ برد اما خانوادهام از او خواستند كه در زندگی من دخالت نكند.
با این حال وقت و بیوقت و در نیمههای شب به من زنگ میزند یا در تلگرام پیام میفرستد و از آنجا كه خودش معتاد به شیشه است، احساس میكنم بهخاطر توهم شیشه دست به این كارها میزند. با این شكایت، مأموران سراغ مجید رفتند و او به اتهام مزاحمت به كلانتری منتقل شد.
او اما در تحقیقات راز سرقتهای سریالی با همدستی شاكی را فاش كرد و گفت: من و اشكان (شاكی) با هم دوست بودیم. هردو در یك محل زندگی میكنیم و ورزشكار بودیم اما متأسفانه در دام اعتیاد گرفتار و مجبور شدیم برای تهیه پول مواد سرقت كنیم. اما بر سر تقسیم اموال مسروقه با هم درگیر شدیم. من چندبار به او زنگ زدم البته بهخاطر رفاقتمان بود نه اموال مسروقه اما با هم درگیر شدیم و او به اتهام مزاحمت از من شكایت كرد.
وقتی این حقیقت افشا شد، مأموران اشكان را هم دستگیر كردند و هردو برای انجام تحقیقات پیش روی قاضی نصرتی بازپرس دادسرای ویژه سرقت قرار گرفتند. دربررسیها مشخص شد كه یكی از این دو جوان ورزشكار پیش از اعتیاد فوتبالیست بوده و حتی در یكی از باشگاههای مطرح كشور و در رده نوجوانان نیز بازی میكرده و دیگری هم بدنساز بوده و پرورش اندام كار میكرده است. آنها در اعترافات خود به سرقت از ۹خانه در جنوب پایتخت اعتراف كردند و با قرار قانونی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند.
از بدنسازی تا سرقت
مجید نخستین متهم پرونده است؛ فردی كه میگوید مواد مخدر زندگیاش را نابود كرد.
سابقه داری؟
سال۹۲ به اتهام درگیری دستگیر شدم، مدتی در حبس بودم و بعد آزاد شدم.
چطور تصمیم به سرقت گرفتی؟
هم معتاد به شیشه شدم و هم مادرم بیمار شده بود. برای تأمین هزینهها نیاز به پول داشتم. برای همین تصمیم به سرقت از خانهها گرفتم. با همدستی دوستم اشكان به مقابل خانهها در جنوب تهران میرفتیم. زنگ هرخانهای كه لامپ آن خاموش بود را میزدیم اگركسی باز نمیكرد از طریق بالكن وارد خانه میشدم و اموال قیمتی مثل طلا، پول، دوربین، قالیچه ابریشمی، السیدی و… را سرقت میكردم.
به چند خانه دستبرد زدی؟
۹خانه و همه اموال مسروقه را در شوش فروختم.
چرا با اشكان درگیر بودی؟
او در برخی سرقتها همراهم بود و سهمش را میخواست. من پول كمی به او پرداخت كردم اما اعتراض داشت كه سهمش كم است. بعد تهدید كرد كه از من به اتهام مزاحمت شكایت میكند اما اشتباه كرد پای خودش هم گیر شد.
شغلت چیست؟
در موتورسازی كار میكردم اما پول خوبی در نمیآوردم. مدتی هم پرورش اندام كار كردم و مربی بدنسازی بودم اما مواد همه زندگیام را نابود كرد و آنقدر لاغر شدم كه هركس مرا میدید میپرسید معتاد شدهای كه این همه وزن كمكردهای؟ شاید باورنكنید اما شیشه باعث شد كه در مدتی كوتاه ۲۵كیلو وزن از دست بدهم.
زندان میروم مرد برمیگردم!
اشكان دومین متهم پرونده است. او پیش از این فوتبالیست بود و نخستینباری است كه دستگیر شده است.
چـه شـد كه فوتبالیست حرفهای شد سارق معتاد؟
راستش من تصادف كردم و پاهایم را پلاتین گذاشتند. پس از آن یكی از پاهایم كوتاهتر از پای دیگرم شد. همین باعث شد كه افسرده شوم و برای اینكه كمی به آرامش برسم تریاك مصرف میكردم. مواد زندگیام را نابود كرد و دیگر از آن ورزشكار حرفهای خبری نبود. من مدرك قهرمانی دارم و در تیمهای سرشناس بازی كردم. حتی توپ طلا هم دارم اما خودم با دستان خودم زندگیام را نابود كردم.
چرا با مجید درگیر بودی؟
اصلا موضوع سهم دروغ است. من در ۳سرقت همراه مجید بودم كه در این سرقتها سوار موتور در اطراف خانهها نگهبانی میدادم و هیچ پولی از او نگرفتم. باور كنید بهخاطر مزاحمتهایش بود كه از او شكایت كردم. آنقدر شیشه كشیده كه توهم زده و مدام مزاحمم میشد و برای همین از او شكایت كردم! حالا هم ترسی از زندان ندارم. چون اینطوری مواد را ترك میكنم و قدر زندگیام را بیشتر میدانم و مرد برمیگردم.