دلايل عبادت

عبادت مانند تمامي دستورات الهي داراي دلايل و اسبابي است که به خاطر نزديکي ذهن مخاطبان به نمونه هايي از آن اشاره مي شود.

دليل اول
ماهيت خلقت انسان که يکي از عمده ترين اسباب آن عبادت پروردگار مي باشد و خداوند مي فرمايد:”و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون-الذاريات آيه 56″(ما بندگان را خلق نکرديم مگر براي عبادت)يعني تمامي انسان ها و تمامي اجنه براي عبادت پروردگار آفريده شده اند تا اينکه در سايه اين عبادت ها در مسير صحيح بندگي قرار گرفته و از هر گزندي در امان بمانند.
عبادت خداوند و تاکيد بر انجام آن به خاطر نياز حق تعالي به ستايش بندگان نيست و اصلاً او احتياجي به عبادت بندگان ندارد چرا که عظمت و شأن پروردگار آنقدر بالاست که اگر هيچ کس هم عبادت نکند گردي بر دامان کبريائيش نخواهد نشست و هيچ تاثيري در وجود با عظمت او نخواهد داشت، بلکه آنچه مهم است اين است که ما به ارتباط با او نياز داريم وما بندگان فقيري هستيم که به خداوند مستغني تا الي الابد محتاجيم.”يا ايها الناس انتم الفقرا الي الله و الله هو الغني الحميد”-فاطر آيه 15″.
در دنيا فرشتگان زيادي وجود دارند که کار آن ها فقط عبادت است و برخي تمام عمرشان را در رکوع و برخي تمام عمرشان را سجده سپري مي کنند”الم تر ان الله يسجد له من في السماوات و من في الارض-حج آيه 18″واين ها همه براي خداوند و عظمت او کافي است ولي مهم اين است چرا انسان ها که اشرف مخلوقات هستند اين فرصت را از دست داده و از اين نعمت بي کران خويش را دور مي سازند.
دليل دوم
عبادت مانعي براي داخل شدن انسان ها در دوزخ خواهد بود، يعني در واقع با بهره گيري از عبادت، مسير افراد از سمت بيهودگي و گمراهي که نتيجه آن جهنم است به سوي فلاح و رستگاري که نتيجه آن بهشت است تغيير کرده و آدمی به يکي از با ارزش ترين نتايج عبادت نائل مي آيد.
استکبار و غرور از جمله موانع رسيدن بنده به بندگي و تحقق عبادت است، که بايستي به فوريت از آن فاصله گرفته و خود را در برابر عظمت پروردگار، بي مقدار و حقير شمرده و خاضعانه به درگاه او رجوع کرد و الا فردا که گردن کشان مغرور را در بند کرده و با ذلت و خواري در آتش خواهند انداخت دير خواهد بود.
“الذين يستکبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين-غافر آيه 60″(آناني که از عبادت من استکبار مي ورزند به زودي با ذلت وارد دوزخ مي شوند).
دليل سوم
عبادت نماد بندگي است، چگونه مي تواند کسي مدعي بندگي باشد ولي خالق و صاحب خود را قدرشناسي نکند.
پس اگر انسان به آفريننده خويش که به وجود آورنده کل هستي است و هيچ قدرتي بالاتر از او وجود ندارد سجده نکنند، براي چه کس مي خواهند سر فرود آورد؟ چه کسي سزاوارتر از پروردگار که اين همه رحمت و نعمت را براي بنده خود فراهم آورده است؟
بايد در عمل ثابت نمود که عبد صالح او هستيم و پرچم بندگي، عبادت هاي مخلصانه است که مي تواند انسان ها را به اين جايگاه برساند و از افراد عقب مانده از قافله بندگي، جدا سازد.
البته شرط آن هوشياري و سرعت عمل است زيرا ممکن است فردا ديگر چنين فرصتي نباشد.
دليل چهارم
عبادت موجبات رستگاري انسان ها را فراهم مي آورد، يعني ضمن اينکه از آتش جهنم نجات مي دهد، اسباب فلاح و نيک فرجامي را نيز رقم مي زند.”يا ايها الذين ءامنوا رکعوا و سجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخير لعلکم تفلحون-حج آيه 77”.
اگر اندکي دقت شود ملاحظه مي گردد که عبادت باعث انجام افعال خير شده و افعال خير نتيجه اش به رستگاري ختم مي گردد.
با بهره گيري از همين عبادت است که قلب انسان ها نرم شده و پرورش يافته و آماده پذيرش کمالات معنوي و انجام امور با ارزش دنيوي مي گردد.
ممکن است برخي با مشاهده افرادي که عبادات ظاهري دارند ولي در اعمال و کردار آنان هيچ تاثير مثبتي نمي گذارند اين اصل را قبول نداشته باشند، ولي همانگونه که در قبل نيز اشاره رفت، عبادتي مي تواند معجزه چنين کاري را داشته باشد که خالصانه بوده و فقط براي رضاي پروردگار صورت گيرد، نه اينکه براي رياکاري و فريب ديگران، زيرا با اين روش فقط زحمت براي افراد باقي خواهد ماند.
“و ما امرو الا لعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء-البينه آيه 5″(ما بندگان را امر نکرديم به عبادت مگر صادقانه و با اخلاص کامل باشد.)
دليل پنجم
با عبادت مي توان نفس اماره و سرکش را به بند کشيد و از طغيان گري و زيادخواهي آن جلوگيري کرد.
اگر عبادت عارفانه و پي در پي باشد، نفس اماره ذليل شده و جاي خود را به نفس لوامه و نهايتاً مطمئنه مي دهد، چه توفيقي از اين بالاتر که انسان بتواند با ابزار قدرتمندي مانند عبادت پروردگار به جنگ هوس هاي شيطاني که توسط نفس اماره به سمت او روانه مي شود رفته و فاصله خويش را با پروردگار کاهش دهد، حضرت علي (ع)مي فرمايند”با عبادت نفس بد کُنش را فرمانبردار نفس مطمئنه کنيد- نهج البلاغه خطبه 172″
پس ملاحظه مي شود نقش عبادت در سرکوب خواسته هاي نابجاي نفس و حاکميت احساسات که هميشه افراد پرهيزگار از آن رنج مي برده اند فوق العاده موثر بوده و کارکرد آن امري بي بديل است.
دليل ششم
عبادت راهي براي دست يابي به بهشت جاويدان خداوند است و همانگونه که امام علي(ع) مي فرمايند”هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمي توان فريفت و جز با عبادت، رضايت او را نمي توان به دست آورد.-نهج البلاغه خطبه 29”
بايستي بهشت را با پيمودن راه عبادت جستجو کرده و سراغ گرفت، البته بهشت جايگاه بلندي است و به همين خاطر بهاي بالايي دارد و هر کاري نمي تواند جواز ورود به آن باشد مگر عبادت خالصانه.
شايد اشاره حضرت علي (ع) به اينکه رضايت پروردگار جز با عبادت حاصل نمي شود معنايش اين باشد که کليد بهشت عبادت است و هر کسي بتواند به خوبي در درياي عبادت شنا کند مي تواند از اعماق آن کليد بهشت را پيدا کرده و به راحتي به آن وارد گردد.
آنچه در آيات و روايات مشاهده مي شود دلالت بر آن دارد که بهشت را عبادت و اعمال خير انسان ها مي سازد و اگر قصري ساخته مي شود، به واسطه مصالحي به نام ذکر و عبادت است که انسان ها از پيش فرستاده اند پس حالا که رمز ورود به بهشت عبادت است بايستي در انجام آن سبقت گرفته و شتاب کرد وگرنه ممکن است فرصت سپري شود و بهشت جاودان الهی از دست برود.//

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *