جـامعه متمدن بر مـدار قانـونگرایـی

روابط بين افراد جامعه با يکديگر و همچنين روابط بين افراد يک جامعه با حاکميت، توسط قانون معين مي‏ شود و اساسا هرچه قوانين کامل يا جامع بر اين روابط وجود داشته باشد، نظم بهتري بر جامعه حاکم مي ‏شود و باتوجه به تأکيدات دين مبين اسلام درخصوص نظم، قطعا هرچه قوانين ايجادکننده نظم بيشتر وجود داشته باشد، در رشد و تعالي جامعه تأثير بسزايي خواهد داشت.

به گزارش سادس به نقل از هفته نامه امین جامعه، نقش و اهميت قانون در جامعه بشري بر هيچ‌کسي پوشيده نيست؛ چراکه اين قانون است که به نظم، ساماندهي و سعادت جمعي مي‌انجامد. ازطرفي زندگي ما آدم‌ها خالي از منازعه نيست و اين اکسير قانون است که در چنين شرايطي، زندگي جمعي ما را سامان مي‌دهد و آرامش را در جامعه انساني حاکم مي‌کند. اگرچه قانونگرايي از مهم‌ترين راهکارهاي اصلاح مشکلات و معضلات گوناگون اجتماعي است، ولي گاهي باوجود تلاش‌هاي صورت‌گرفته در اين زمينه، همچنان عبور از مرزهاي قانوني و تخلف و قانون‌شکني در لايه‌هاي مختلف جامعه وجود دارد. ايسنا در گزارشي، در گفت‌و‌گو با کارشناسان به بررسي علل عدم تمکين در مقابل قانون و دور زدن آن توسط برخي شهروندان پرداخته که در ادامه گزيده‌اي از آن را مي‌خوانيد.
جامعه قانونمدار، جامعه‏‌اي تمدن‌گرا است
محمدحسين خسروي استاد دانشگاه سمنان، درباره اجراي قانون در جامعه مي‌گويد: جامعه قانونمدار و قانون‌محور، جامعه‏‌اي تمدن‌گرا است و از نظم اجتماعي بيشتري برخوردار خواهد بود. وي مي‌افزايد: به‌طور کلي قانون در يک جامعه، يعني نظم اجتماعي و هرچه قانون متقن و جامع‏تري درخصوص جوانب مختلف امور اجتماعي جامعه وجود داشته باشد، جامعه کامل‏تر و آرام‏تر و موفق‏تر خواهد بود. خسروي عنوان مي‌کند: چهارچوب يک جامعه کامل همانند يک ساختمان است که بايد ديوار، سقف و کف داشته باشد و قوانين در جامعه به‌مثابه ستون و ارکان اين ساختمان هستند. طبيعي است که اگر هر يک از ستون‏‌ها يا ديوارهاي اصلي يک‌ خانه نباشد، بقا و قوام آن خانه غيرممکن خواهد بود.
قانون‏گريزان معتقد به ‌اشتباه قانون‏‌نويسان
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينکه قانون‏گريزي در جوامع گوناگون علل مختلفي دارد، مي‌گويد: به‌نظر مي‏‌رسد در کشور ما چند عامل موجبات قانون‏گريزي را به‌وجود آورده‌اند که عبارت‌اند از عدم پذيرش قانون براي فرد قانون‏گريز به‌عنوان قانون؛ به اين معنا که فرد قانون‏گريز اغلب يک ماده يا يک قانون را به‌هيچ‌وجه به‌عنوان قانون قبول ندارد و درواقع معتقد است که در انتشار و تصويب قانون، قانون‏‌نويسان دچار اشتباه شده‏‌اند؛ بنابراين قانون براي وي الزام و تکليف نيست و با اين استدلال به خودش اجازه مي‏‌دهد که قانون را عملي نکند و قانون‏گريزي داشته باشد. وي در ادامه مي‌افزايد: در بعضي موارد علت قانون‌گريزي افراد برداشت و استنباط غلط آن‌ها از مواد قانوني است که باعث مي‏‌شود به‌زعم خودشان به قانون عمل کرده باشند، ولي درواقع عمل آنان قانون‌گريزي باشد. اين دسته از افراد درواقع قانون را به‌غلط به نفع خود تفسير مي‏‌کنند تا به‌راحتي به اهداف خاص خود دست يابند. اين استاد دانشگاه در ادامه به علل ديگري از قانون‌گريزي اشاره کرده و معتقد است: در بعضي موارد علت قانون‏گريزي افراد، عدم اطلاع آن‌ها از وجود قانون است؛ هرچند قانون‌گذار جهل به قانون را مسموع ندانسته و قوانين پس از 15روز از تاريخ انتشار براي تمامي افراد لازم‌الاجرا و لازم‌الاتباع است؛ ولي بعضي افراد به‌دليل عدم قرائت و در دسترس ‌نبودن روزنامه رسمي، از مفاد قانوني مطلع نشده و درواقع قانون‏گريزي آن‌ها از روي جهل و ناآگاهي بوده است.
انضباط اجتماعي در گروي اجراي قوانين
خسروي درخصوص ضرورت رعايت انضباط اجتماعي نيز بيان مي‌کند: انضباط اجتماعي و نظم اجتماعي برگرفته از اجراي قوانين، تصويب و تدوين قوانين در يک کشور است. به هر ميزان قوانين تصويب شوند و توسط مردم آن قانون اجرا شود، آن جامعه نظم و انضباط اجتماعي بهتري خواهد داشت. وي با بيان اينکه اميد است با اجراي کامل قوانين توسط افراد و دولت نظم اجتماعي بهتري حاکم شود، مي‌گويد: خوشبختانه در ايران با پيشرفت و تصويب قوانين جامع‏ و کامل‏تر توسط مجلس به وزراي اسلامي و مجمع تشخيص مصلحت نظام، درواقع به‌سمت‌وسوي انضباط اجتماعي بيشتر درحرکت هستيم.
انطباق قوانين بايد با مباني فکري و اجتماعي
محمدرضا صفريان رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح استان سمنان نيز با بيان اينکه متن قانون حاکم بر کشور ما برگرفته از قرآن، سنت و مبتني‌بر قسط و عدل است، تأکيد مي‌کند: مجتهدين و فقهاي اسلامي با اتکاء بر قرآن و سنت و با بهره‏‌گيري از اجماع و حکم عقل، به تنظيم قانون مي‏‌پردازند و اين تفاوت اساسي قانون ايران با ساير کشورها است؛ چراکه قانون ساير کشورها تنها متکي بر عقل جمعي است. وي مي‌افزايد: قوانين بايد جامع ‌و مانع باشند و ازطرفي اصل مساوات ايجاب مي‌کند که همه در قانون برابر باشند تا رعايت عدالت در مورد آن‌ها انجام شود و البته قوانين تنظيم‌شده بايد قابليت اجرايي در جامعه داشته باشند و با مباني فکري و اجتماعي افراد مطابق بوده تا موجب ايجاد ناهنجاري در جامعه نشود.
بايدها و نبايدهاي قوانين
وي همچنين اظهار مي‌کند: معمولا قوانين هر کشوري تبيين‌کننده ارزش‏‌هاي حاکم بر آن جامعه است و مانع ترويج ضدارزش‌ها مي‏‌شود و بايد گفت بايد و نبايدها در قوانين، موجب مي‌شود که ارزش‌ها مورد حمايت قرار گرفته و باعث رشد و تعالي رفتارهاي انساني و اسلامي مي‏‌شود. اين مقام مسئول با تأکيد بر نقش رسانه‏‌هاي ‌جمعي در فرهنگ‌سازي و رفتارسازي در جوامع مختلف، مي‌افزايد: نقض قوانين، امنيت رواني جامعه و اميد به آينده را از بين مي‌برد و ناهنجاري‏ها در جامعه به‌سرعت ترويج مي‏‌يابند. وي علت قانون‌گريزي و دور زدن قانون را فقر، مادي‌گرايي، افزايش فاصله طبقاتي، بيکاري، اعتياد و تربيت غلط خانوادگي و پايبندنبودن افراد به مذهب و تعهدات اخلاقي عنوان مي‌کند.
ايجاد شرايط يکسان و عادلانه در جامعه
همچنين دادستان عمومي و انقلاب مرکز استان سمنان، درخصوص قانون‌گريزي معتقد است: روابط بين افراد جامعه با يکديگر و همچنين روابط بين افراد يک جامعه با حاکميت، توسط قانون معين مي‏‌شود و اساسا هرچه قوانين کامل يا جامع بر اين روابط وجود داشته باشد، نظم بهتري بر جامعه حاکم مي‏‌شود و باتوجه به تأکيدات دين مبين اسلام درخصوص نظم، قطعا هرچه قوانين ايجادکننده نظم بيشتر وجود داشته باشد، در رشد و تعالي جامعه تأثير بسزايي خواهد داشت. حيدر آسيابي علت وضع قوانين را ايجاد شرايط يکسان و عادلانه در جامعه و عدم اِعمال سليقه‏‌هاي متفاوت و تبعيض بين افراد جامعه دانسته و مي‌گويد: اگر درخصوص بعضي از موضوعات خاص قانوني وجود نداشته باشد يا اينکه قانون وجود داشته باشد، ولي توأم با نقض باشد، قطعا بستري فراهم مي‏‌کند که افراد قانون‌گريز و سودجو از خلأهاي موجود استفاده کرده و به‌دنبال آن ضررهايي متوجه نظم عمومي شود. وي با بيان اينکه نبايد انکار کنيم که در هر جامعه‏‌اي افرادي ناقض قوانين اجتماعي هستند و از قوانين سرپيچي مي‏‌کنند، مي‌افزايد: جرم و تخلف در نخستين خانواده بشريت يعني«هابيل و قابيل»، نشان‌دهنده اين است که به‌هرحال باتوجه به تفاوت رفتار در جوامع انساني، هنجارشکني امري بديهي و غيرقابل‌پيش‌بيني است. دادستان عمومي و انقلاب مرکز استان سمنان در ادامه اظهار مي‌کند: افراد مجرم و خاطي به‌دليل تبعيت نکردن از قوانين اجتماعي، مرتکب تخلفات و جرايم مي‏‌شوند و به‌عبارتي قانون‌گريزي ناشي از عدم پيروي از قانون حاکم بر جامعه ازسوي مجرمان و متخلفان است. آسيابي بيان مي‌کند: باتوجه به ميزان جرايم، انضباط اجتماعي و رعايت آن از اهم تأکيدات دين مبين اسلام بوده و مقام معظم رهبري نيز بر نظم و انضباط اجتماعي تأکيد فراوان دارند که توجه ايشان به اين امر، نشان‌دهنده اهميت موضوع است و توجه به انضباط اجتماعي، نوعي تبعيت از قانون و رعايت قوانين اجتماعي است. وي با اشاره به اينکه آمار و ارقام جرايم ارتکابي ازطرف افراد قانون‌گريز حکايت از کم‌توجهي اين افراد نسبت به انضباط اجتماعي است، تأکيد مي‌کند: مهم‌ترين رسالت رسانه‏‌هاي جمعي، فرهنگ‌سازي و آگاهي‏‌بخشي به آحاد جامعه درخصوص رعايت قوانين اجتماعي، تبيين بايدها و نبايدها و ارزش‏ها و ضدارزش‏ ها است.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *