“سميه” قرباني هوس بازي همسر قاتل/ تلخ ترين سكانس 25 سال زندگي

بحثمان بالا گرفت، عصباني و خشمگين به سمتش حمله ور شدم و روي سينه اش نشستم. دستانم دور گردنش بود كه نفس هاي آخرش را كشيد!

ساعت 5 بامداد را نشان مي داد كه در تماسي تلفني انتقال جسد زني 40 ساله به بيمارستان ميامي به مركز فوريت هاي پليسي 110 گزارش شد.

اظهارات همسر متوفي و شواهد موجود در صحنه، از حلق آويز كردن و خودكشي وي در گلخانه منزلشان حكايت داشت.

بنابر شواهد موجود در پرونده، اين حادثه در نيمه هاي شب درحالي كه شوهر متوفي در خواب بوده اتفاق افتاده است.

در تحليل اين ماجرا و كنار هم گذاشتن قطعات پازل خودكشي شبانه اين زن، نقاط مبهمي وجود داشت كه كارآگاهان جنايي پليس ميامي با پيگيري دقيق و سريع آنها به راز اين پرونده پي بردند.

همسر متوفي در گفت و گو با افسر پرونده:

25 سال قبل با هم ازدواج كرديم و او شد همه كس و كار من.

سال هاي سخت زندگي را با هم گذرانديم و به كمك هم پسر و دخترم را بزرگ و بزرگتر كرديم.

تا اينكه…

“سميه” بيمار شد، همسرم را مي گويم! ديگر حال و هواي قبل را نداشت.

من روسياه چشمانم را به همه خوبي هاي چندين ساله اش بستم و غلطي اضافه كردم.

رفتار خائنانه من، غرور سميه را شكست و قله هاي مهرباني بينمان را فرو ريخت.

خانه آرام و زيباي ما ديگر آرام بخش نبود و بر سر هر موضوعي حتي كوچك و ناچيز، جنگي راه مي افتاد.

ايمان و تقواي سميه و آبروداري او نماي بيروني زندگي ما را همچنان زيبا و آراسته نمايش مي داد، در حالي كه اين بناي قديمي از درون پوكيده بود.

نه عشقي بود و نه نگاه مهربانانه اي … و من مقصر همه اين زشتي ها بودم.

دعوا و درگيري زباني و فيزيكي جزئي از برنامه زندگي ما شده بود و پسر جوان و دختر نوجوانم هم غصه دار اين قصه بودند.

سميه، بي پروا رفتارهاي نادرست و غلط من را به رخم مي كشيد و ديگر پرده حيا بين ما دريده شده بود.

شب حادثه من و همسرم تنها بوديم. پسرم دانشگاه بود و دخترم خانه بستگان.

نيمه هاي شب بود كه سميه به ولخرجي هاي نادرست من بيرون از خانه انتقاد كرد و روابط گناه آلود مرا به رخم كشيد.

بحثمان بالا گرفت. عصباني و خشمگين به سمتش حمله ور شدم و روي سينه اش نشستم. دستانم دور گردنش بود كه نفس هاي آخرش را كشيد!

سميه اي كه با آرزوي خوشبختي پاي در خانه من گذاشته بود، با دستان خودم و در خانه اي لبريز از خاطرات زيباي مشتركمان به قتل رساندم و به خيال فريب پليس و ادامه اين زندگي سياه، نقشه ساختگي خودكشي او را كشيدم.

سرهنگ محمد اسماعيل حداد، رئيس پليس آگاهي استان سمنان در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس با اعلام تكميل پرونده و تحويل متهم به مراجع قضائي، به عموم شهروندان به ويژه زوج هاي جوان توصيه كرد: اختلافات و مشكلات درون خانواده را در مراحل ابتدايي با مراجعه به متخصصان و مشاوران خانواده حل كنيد و در حالي كه عصباني و خشمگين هستيد، هيچ تصميمي نگيريد.

سروان علي اصغر بصيري، سرپرست مركز مشاوره آرامش:

در جامعه، زن‌ها و مردها به نياز‌هايي فيزيولوژي و روانشناسي نياز دارند،زمانيکه نيازهاي آنان به طور مناسب در چارچوب خانواده ارضا نشود، اين احتمال وجود دارد که افراد دچار لغزش و خطا شوند.

البته اين لغزش و خطا بيشتر در افرادي وجود دارد که از لحاظ فرهنگي و يا از نظر نوع نگاه به زندگي از چارچوب پايين‌تري برخوردار باشند.

واقعيتي وجود دارد که در بسياري از خانواده‌ها، دوره‌اي در زندگي آنها به مشکلات و درگيري و بحث منحصر مي‌شود که در اين دوره‌، زندگي چندان خوشايند نيست.

اين احتمال است که مرد و يا زني که از يک چارچوب تربيتي مناسب برخوردار نيست در همان برهه از زمان ناخوشايند، تصميم عجولانه‌اي بگيرد و پايه زندگي خانوادگي را دچار مشکل کند.

در اين ميان با بالا گرفتن مشکلات و فراهم بودن اسباب نزاع و درگيري برخي از زوجين به دليل ناپختگي و بي‌تجربگي تصميم‌هاي مقطعي و آني گرفته و با فقدان مهارت هاي ارتباطي و کنترل خشم و با توسل به زور و قدرت جهت ساکت نمودن طرف مقابل اتفاقات ناگواري را رقم مي زنند.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *