آزادسازی در تحریم شورش‌ها را زیاد می‌کند

 از هیچ جای جنگ و مقاومت در دهه شصت آزادسازی درنمی‌آید. اگر افتخاری به دست آمد در همان‌ سه ساختارِ یاد شده بود که هیچ‌کدام رهاسازی نداشت و به منافع خصوصی میدان نمی‌داد: سپاه و ارتش متمرکز و سلسله مراتبی بودند، رویکرد دولت کاملا حمایتی و توزیعی بود، ایده جهاد سازندگی و کمیته هم از انقلاب‌های چپ آمد.

آزادسازی در تحریم شورش‌ها را زیاد می‌کند

در جنگ به معنی خاص کلمه موفقیت نداشتیم والا هشت سال طول نمی‌کشید و به جام‌زهر ختم نمی‌شد. فقط توانستیم مقاومت کنیم آن هم نه به خاطر اینکه کارها دست مردم بود و مدیریت‌ها واگذار شد! جوان‌ها در سه ساختارِ نظامی، دولتی و شورایی فرصت پیدا کردند و کارهای خوبی در جبهه، در اقتصاد و در جهاد انجام دادند.

از هیچ جای جنگ و مقاومت در دهه شصت آزادسازی درنمی‌آید. اگر افتخاری به دست آمد در همان‌ سه ساختارِ یاد شده بود که هیچ‌کدام رهاسازی نداشت و به منافع خصوصی میدان نمی‌داد: سپاه و ارتش متمرکز و سلسله مراتبی بودند، رویکرد دولت کاملا حمایتی و توزیعی بود، ایده جهاد سازندگی و کمیته هم از انقلاب‌های چپ آمد.

افتخار به دهه شصت و نقد چپ‌گرایی متناقض هستند. اگر در دهه اول، کار دستِ جوان‌های انقلابی با انگیزه‌های چپ (اجتماعی و عمومی) افتاد در سال‌های اخیر برخی مسئولانِ محافظه‌کار تلاش کردند از انگیزه‌های راست (فردی و خصوصی) موتور محرک بسازند. نتیجه تاراج منابع بوده، بردگی نیروی کار و خروج سرمایه از کشور.

اقتصاد آزاد (سرمایه‌داری) چون به سود و مصرف ارزش می‌دهد نه ربطی به فرهنگ ما دارد نه می‌تواند پاشنه مقاومت باشد. اگر حکومت دینی هم نداشتیم باز آزادسازی در تحریم دوراندیشانه نبود. پیامدهای طبیعی این سیاست، سودهای بادآورده به طبقه ثروتمند بوده و اجازه فرار به طرف اقتصادهای امن که همان تحریم‌کننده‌ها هستند.

امام برخلاف مسئولانِ راست‌گرا، به شدت عدالتخواه بود و ابایی از برچسب‌هایی مثل کمونیسم اسلامی نداشت. قانون کار میراث همان دوره و پشتیبانی ایشان از حقوق کارگران است. حساسیت‌شان به زندگی ضعفا آنقدر بالا بود که به دولت اجازه گران کردن سیگار مستضعفین را هم ندادند. همین روحیه، به توده مردم آرامش و اعتماد می‌داد.

سیاست در دهه شصت را متهم می‌کنند که افراط‌های دولتی داشت. فرض کنیم این درست باشد و اصلاح لازم بود اما نباید تفریطی شویم تا هر چه می‌توانیم را خصوصی و آزاد کنیم! شرایط از بعضی جهات سخت‌تر از دوران جنگ شده چون حلقه‌های تحریم را بسیار تنگ کردند. فجایعِ دی ۹۶، تابستان ۹۷ و آبان ۹۸ نتایج همین رویکرد نادرست بودند.

باید برگردیم و از خودمان بپرسیم: چرا دهه شصت آشوب‌های اجتماعی نداشتیم و در دورترین روستاها مردم انقلابی و بسیجی می‌شدند؟ چرا موسوی با آن شخصیت ضعیف و پراشتباه محبوبیتِ نوستالژیک به دست آورد؟ موفقیت‌هایی که از دورانِ امام مثال می‌زنند در کدام الگو امکانپذیر شد: خصوصی و بازاری؟ یا جهادی و دولتی؟

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *