عاون اجتماعي و سخنگوي نيروي انتظامي در مصاحبه با هفت صبح به سئوالات خبرنگار اين روزنامه پاسخ داد.
1-پليس درايران ، درحوزه هاي مختلفي فعاليت مي کند از فرودگاه گرفته تا مرزباني .اين مساله باعث کاهش کارايي پليس نشده وآيا فکري براي آن انديشيده شده است؟
نه خير ، به هيچ وجه، بلکه تنوع فعاليت ها، تنوع تخصص نياز دارد و اين امريست طبيعي. از آنجايي که حوزه فعاليت پليس نظم و امنيت است ، طبيعي است هر آنچه به اين حوزه مرتبط شود در يک سازمان، ساماندهي گردد. پليس چند بعدي و چند وجهي است، به همان نسبت تخصص ها در حوزه انتظامي متنوع مي باشد و ضرورت دارد پليس هاي تخصصي از جمله مرزباني، آگاهي، راهور، فرودگاه، … با يک مغز متفکر و يک راهبر هدايت شود که آن فرمانده پليس (ناجا) مي باشد. ولاجرم سياستگذاري استراتژيک آن مي بايست متمرکز باشد. به طور طبيعي در يک جامعه در طول تاريخ تفکيک اجتماعي اتفاق مي افتد و شغل ها متنوع تر مي شود بگذاريد برايتان يک مثال بزنم. در زمانه اي نه چندان دور در گذشته ، يک پزشک و طبيب تقريباً بيشتر کارهاي يک مريض را انجام مي داد از معاينه، نسخه نويسي و تحويل دار و و آمپول زدن و … اما در طي زمان هر يک از اين کارها تفکيک شد و براي آن تخصص ايجاد شد بطوري که امروز مي بينيم حتي تخصص آرنج يا متخصص کتف و… داريم. ولي نکته اينجاست که همه اينها زير نظر وزارت بهداشت فعاليت مي نمايند چرا اينکه اقداماتشان در يک بستر است و به يکديگر مرتبط است. آنچه مسلم است تقويت پليس در همه رده هاست مخصوصاً مرزباني نيروي انتظامي که بسان پوست و محافظ ، نسبت به بدن است.
2-آيا پليس برنامه اي براي ورود بيشتر به دنياي الکترونيکي وحتي فضاي مجازي دارد؟
نه تنها برنامه داريم بلکه استراتژي و چشم انداز هم داريم و به اين حوزه يک نگاه فتوريستي و آينده نگر داريم و نه يک گام بلکه به دهها گام جلوتر مي انديشيم. چشم انداز پليس سمت و سوي سالم سازي اين فضا براي استفاده فعالتر کاربران است حضور فعال در فضاي مجازي بمنظور ايجاد سلامت و امنيت با تمرکز بر اطلاع رساني و هوشيارسازي ضمن ارائه خدمات آموزشي. پليس فتا برگرفته از سيستم هاي هوشمند و تجهيزات نوين و با استفاده از افسران خبره در حوزه جنگ نرم، با پايش مستمر بر فضاي مجازي تلاش مي کنند تا از وقوع هر گونه جرم و کلاهبرداري از افعال مجرمانه پيشگيري نمايند که شاهد مثال آن بر همگان عيان است و بطور مثال دستگيري کلاهبرداري حرفه اي از يکي از بانک هاي کشورمان از طريق استفاده از روش کلاهبرداري فيشينگ بوده و اين داستان ادامه دارد…
ما معتقديم که سالم سازي فضاي مجازي به مثابه فضاي جامعه است و به شدت در حوزه پيشگيري براي ايجاد سلامت در اين حوزه تلاش مي کنيم و البته پيشگيري يک امر چند بخشي و چند نظامه است و صرفاً متعلق به پليس نيست.
3-سياست اجتماعي شدن پليس که از ابتداي دوران آقاي قاليباف آغازشده است درحال حاضر چگونه اجرا مي شود؟
اجتماعي شدن در واقع يک فرآيند دو سويه است، يک سوي آن تقويت رويکرد و برخورد اجتماعي پليس نسبت به جامعه است از جمله تکريم ارباب رجوع، حقوق شهروندي (البته حقوق شهروندي در قبال تکليف شهروندي) ايجاد مراکز مشاوره و مددکاري/ پليس کودک/ آموزش/ اطلاع رساني و ايجاد سامانه هاي ارتباطي با مردم مانند سامانه پليس 197و …. و اما سوي ديگر که بسيار مهم است، ما تلاش مي کنيم جامعه را در ماموريت ها و وظايف پليس مشارکت دهيم و اين يعني امنيت اجتماع محور / اساساً نگاه من به مقوله ها در جامعه نگاهي است ميان اجتماعي نه صرفاً امنيتي .
4-سياست پليس محلات چقدرموفق بوده است وچه موانعي براي کار دراين زمينه وجوددارد؟
بهتر است اين سوال را اين گونه مطرح و پاسخ دهم، پليس براي جلب مشارکت مردم در محله ها جهت تامين امنيت پايدار چه برنامه هايي دارد؟ عزيزان ما بسمت جلب مشارکت مردم مي رويم تا از طريق آموزش هاي محلي، کمک به سازماندهي محلي و تمام عناصري که در حوزه نظم و امنيت موثر هستند، اين مشارکت را متحقق سازيم. فقط اين نيست که ما اجتماعي شويم، طرف ديگر (مردم) هم بايد مشارکت نمايند.
امروز امنيت ديگر در دنيا صرفاً پليس محور و دولت محور نيست بلکه بخش اعظمي از آن مردم محور است. ما تلاش مي کنيم براي تحقق اين مشارکت و استفاده از ظرفيت هاي بي بديل مردمي به يک برنامه جامع برسيم که شمايي از آن که در حال انجام هم مي باشد. آموزش، هوشيارسازي، سازماندهي هاي اجتماعي در زمينه هاي پيشگيري از شرايط وقوع جرم، سرقت، اعتياد …و ايجاد جريان هاي اجتماعي در محله ها هستيم در واقع تلاش مي کنيم مردم نيز سهم خودشان را در حوزه امنيت پايدار ايفا نمايند.
5-بيشترين مشکلات پليس درکدام مناطق از کشور وکدام مناطق از تهران است ؟
بطور طبيعي کلان شهرها بويژه پايتخت در هر جامعه اي، ميزبان بيشترين آسيب و جرم در آن کشور است که آن خود چند دليل عمده دارد. مهاجرت ها و پيچيدگي زندگي اجتماعي در آن و سکونت گاههاي غير رسمي (حاشيه نشيني) و بافت هاي فرسوده بدليل ساختارهاي کالبدي و اقتصادي و اجتماعي موجود در آن گاهاً قانون پذير نيستند. يعني در اصل اين ساختارها شيوه زيستن و سازگاري با جامعه ميزبان و فرهنگ پيچيده شهري را نمي دانند و بر نمي تابند. بنابراين اساساً اينان در تعارض با جامعه ميزبان قرار مي گيرند و آسيب ديده مي شوند و بزه در آنجا بيشتر ديده مي شود، بنابراين طبق اين اصول تهران داراي بيشترين شرايط آسيب و جرم است و بافتهاي فرسوده و سکونت گاههاي غير رسمي شاهد اين مثال هستند.
6-چندين سال است که پليس اعلام مي کند بزرگترين دستورکارش کنترل سرقت است .براي اين کار چه اقداماتي تاکنون انجام شده وچه مشکلاتي باعث افزايش آمار سرقت درکشور مي شود؟
ببينيد ايجاد ايمني و کاهش سرقت تنها به عهده پليس نيست بلکه خود فرد قرباني هم سهيم است همانقدر که من موظف هستم سارق را کنترل کنم، خود فرد هم موظف است شرايط وقوع جرم و سرقت را فراهم ننمايد، بطور مثال کسي که حال ندارد قفل فرمان بزند و خودروي خود را در مکاني که روشنايي هست و … پارک کند، خوب اگر ماشينش سرقت شود او هم مقصر هست، البته جامعه هم موظف است در اين حوزه کمک کند، از جمله فضاهاي بي دفاع در شهرها مانند مناطق تاريک و فاقد روشنايي و فضاي فاقد سکونت ( منطقي که اداري هستند ) و منازل خالي از سکنه و مردم بي تفاوت و فاقد انگيزه براي نظارت اجتماعي همه دخيل هستند پس ببينيد خود مردم ، شهرداري، اداره برق ،(امثال خانم مارپلها نيز بي تاثير نمي باشند) و … مي بايست در اين مهم مشارکت داشته باشند و البته پليس نيز بطور مستمر و جد در اين حوزه تلاش مي کند که در اين خصوص قرارگاه مقابله با سرقت از 2 سال پيش تشکيل که در پايان سال 93 روند رو به افزايش سرقت کنترل و در پايان 94 حدود چهارو نيم درصد کاهش سرقت داشتيم.
7- موضع پليس در مورد اعتياد و نيز طرح جديد براي حذف اعدام از مجازات قاچاقچيان مواد مخدر چيست؟
ما معتقديم فرآيند کنترل اعتياد مي بايست در ايستگاه پيشگيري حل شود که اين پيشگيري از مناظر مختلف مطمح نظر است. اولين و مهمترين ايستگاه خانواده است. به اين معنا که بايد خانواده و جامعه در مواجهه با شرايط بحراني و اعتياد در دام آن گرفتار نشود. ما برنامه گسترده اي براي افزايش تاب آوري در جامعه داريم از طريق اين برنامه ها ، مهارت ها و توانمندي هاي شهروندان در فرآيندي از آموزش، اطلاع رساني و هوشيار سازي، افزون مي گردد. تا بتوانند به شناخت درستي از موفقيت هاي آسيب زا و پيامدهاي اجتماعي و مجرمانه آن برسند. اين دسته از برنامه هاي ما عمدتاً در سطح جوامع محلي و مراکز آموزشي از جمله مدارس به اجرا در خواهد آمد تا بتوانيم کوچکترين سلول ها و واحدهاي اجتماعي يعني خانواده را از مهارت مواجهه موثر و مثبت با مشکلات و گذر از موقعيت بحراني برخوردار سازيم. بايد تلاش کنيم تا ادبيات تهديد و تحديد، تنبيه و تحقير در بعضي از خانواده ها تبديل به ادبيات تشويق و ترغيب، تحسين و تکريم شود تا کانون خانواده گرم شود. در خانواده اگر قرارها افزون گردد طبيعتاً فرارها کمتر مي شود . بايد فرصت ايجاد گفتمان در بين اعضاء خانواده ايجاد شود تا فرزندان بيمه شوند و نه تنها در برابر با اعتياد بلکه در مواجهه با هر لغزشي تاب آور و مقاوم شوند، و البته پليس هم بر اساس وظيفه ذاتي خود هرآنچه را در توان دارد در طبق اخلاص مي گذارد و در مقابله و مبارزه با سوداگران مواد مخدر از مرزها گرفته تا جاي جاي نقاط کشورمان مجاهدت مي نمايد و سند اين تلاش ها تقديم بيش از چهارهزار شهيد و دوازده هزار مجروح در عرصه مبارزه با مواد مخدر مي باشد.
در خصوص اعدام: مسئله اعدام يا شيوه مجازات مجرمان و قاچاقچيان مواد مخدر بر عهده دستگاه قضايي و متاثر از سياستهاي اين دستگاه است. وظيفه ناجا تنها شناسايي ، تعقيب و دستگيري مجرمان از يک سو و از سوي ديگر نظارت بر عملکرد افرادي که شرايط و زمينه ارتکاب به جرم در آنها فراهم است، مي باشد. آنچه مسلم است مجازات ها مي بايست عامل بازدارندگي داشته باشد و بايد ديد چه چيزي مانند اعدام بازدارنده تر است.
8-بيشترين نارضايتي مردم از پليس چيست ؟
من در پاسخ به اين سوال شما مي خواهم برگردم به سوال 3، اجتماعي شدن پليس، و اجتماعي کردن جامعه نيازمند ارتباط ، اعتماد و مشارکت با مردم است و من پليس تلاش مي کنم براي جلب رضايت مردم از تمامي اين ظرفيت ها استفاده نمايم و مردم را در امورات پليس مشارکت دهم تا هزينه هاي حاصل از مداخله و مقابله انتظامي کاهش پيدا کند. به همين دليل تلاش مي کنم مجموع نارضايتي که ممکن است به واسطه برخوردهاي مامورين پليس يا رسيدگي بموقع به خواسته هاي مردم شکل گرفته يا بگيرد را از طريق آموزش پرسنل در مهارت هاي ارتباطي و ارتقاء ظرفيت هاي رواني و استانداردسازي رفتار آنان کاهش دهم که در حال حاضر در دستور کار پليس و تاکيدات فرمانده محترم نيروي انتظامي قرار دارد. اما در کل بر اساس پيامهاي مردمي به سامانه هاي پليس ميزان رضايتمندي از عملکرد پليس بسيار بيشتراز نگراني يا شکايت مردم است که البته همين ميزان کم نا رضايتي هم مهم است و حتماً تلاش مضاعفي صورت خواهد گرفت.
9- به نظر مي رسد که ميزان فعاليت پليس فتا کاسته شده است .دستور کارفعلي اين پليس درچه مواردي است؟
نه تنها به نظر نمي رسد از فعاليت پليس فتا کاسته شده بلکه حضور اين پليس پررنگ تر هم شده است. در حقيقت براي دريافت دقيق نرخ وقوع جرم در فضاي مجازي مي بايست ميزان وقوع را بر تعداد کاربران تقسيم کرد. يعني نسبت وقوع به تعداد کاربران، ميزان جرائم و ميزان توانايي پليس فتا در کنترل و نظارت آنها را مشخص مي کند، بگذاريد يک مثال بزنم، بطور مثال در يک جامعه روستايي با جمعيت 5000 ( پنج هزار نفر) ، پنج کودک در حين تولد فوت مي کنند، يعني نرخ مرگ و مير کودکان يک هزارم است، از سوي ديگر در يک جامعه شهري با جمعيت دويست هزار نفر (200000) تعداد مرگ و مير کودکان در حين تولد يکصد نفر (100) است يعني نيم در هزار در نگاه اول به نظر مي رسد يکصد نفر از پنج نفر بيشتر است ولي در واقع نرخ مرگ و مير در شهر مثالي ما کمتر از روستا است.
وضعيت در جامعه مجازي ما و ميزان فعاليت پليس هم از همين رابطه تبعيت مي کند. چنانچه ميزان کشف جرائم را بر تعداد کاربران تقسيم کنيم متوجه مي شويم ميزان فعاليت و کارآيي پليس نه يک گام بلکه چندين گام افزايش پيدا کرده است. عليرغم افزايش 24 درصدي جرائم در فضاي مجازي و افزايش کاربران ، کشفيات پليس حدود 92 درصد است يعني حدوداً از هر 10 نفر که شکايت مي کنند تقريباً 9 نفر پاسخ مي گيرند که اين خود نشان از هوشمندي اين پليس دارد.
10-آيا پليس مثل چند سال پيش سياستي براي بازسازي تجهيزات خود داردياخير؟(به خصوص درحوزه خودرويي)
جرم و کشف جرم بطور مستمر يک روند ساده بي پيچيده را طي مي کند، در اين پيچيدگي ، تکنولوژي و ابزار نقش بسيار مهمي را بازي مي کند. همان طور که مجرمين براي ارتکاب فعل مجرمانه از انواع تکنولوژي هاي پيچيده استفاده مي کنند. پليس نيز ناگزير است در کشف و کنترل جرم از تجهيزات مدرن و روز آمد استفاده کند، به همين منظور دائماً نسبت به توانايي هاي فني در پايش الکترونيکي و ديجيتال و اپتيکال جامعه و روز آمد کردن خودروهاي پيشرفته تر و ابزار آلات نوين پليسي و تجهيزات راديويي و ارتباطي مي انديشيم که البته براي تحقق آن نيازمند ايجاد بسترهاي اقتصادي و مالي مناسب هستيم که انشاا…اين اتفاق خواهد افتاد.