یکی از علل مهم تنش و ناسازگاری در درون خانواده مربوط به نحوه برخورد والدین با فرزند نوجوان خویش می باشد آنچه که می تواند این دریای پرتلاطم را به دریایی آرام مبدل سازد نوع نگاه و برخورد والدین با فرزند خویش می باشد.
دوران نوجوانی و مسایل مربوط به آن یکی از مهمترین چالش های دوران رشد انسان محسوب می گردد.
در این ایام یکی از علل مهم تنش و ناسازگاری در درون خانواده مربوط به نحوه برخورد والدین با فرزند نوجوان خویش می باشد.
آنچه که می تواند این دریای پرتلاطم را به دریایی آرام مبدل سازد نوع نگاه و برخورد والدین با فرزند خویش می باشد چراکه در دوران نوجوانی فرد به دنبال کسب هویت و احترام است و بدین دلیل والدین بایستی نوع روابط خود را با فرزندانشان تغییر دهند در این نوشتار به مطالبی اشاره می گردد که می تواند در بهبود روابط والدین با فرزندان نوجوان خویش موثر باشد.
۱ – پسران و دختران نوجوان که سن آنها تقریبا بین دوازده تا هجده سال است به طور طبیعی حالات و رفتار و خواسته ها و ارزش های کاملا متفاوتی با بچه های کم سن و سالتر از خود دارند.
این تفاوت ها را نباید نادیده گرفت و با نوجوانان مانند بچه های کوچکتر رفتار کرد، یا همان توقعات را از آنها داشت. نوجوانان معمولا کمتر از کودکان از پدر و مادر اطاعت می کنند.
آنان ، تمایل به استقلال و نشان دادن خود دارند. آزادی بیشتری می خواهند؛ تحت تاثیر دوستان همسن خود هستند ، فرمان پدر و مادر را با کمی تامل و وقت گذرانی اجرا می کنند ؛ می خواهند دیگران برای آنها ارزش و احترام قائل شوند و به حرفها و نظراتشان توجه کنند. آنها هنوز به محبت و مهربانی پدر و مادر نیاز دارند و در عین حال نمی خواهند این نیاز به رخشان کشیده شود.
دوست دارند طرف اعتماد دیگران باشند و بزرگ و دانا محسوب شوند و با وجود این خصوصیات ، در اعمال و رفتارشان اشتباه کاری و عدم تعادل و تردید و تزلزل مشاهده می شود. از سرزنش و تحقیر به خصوص در حضور دیگران و دوستان و بزرگترها بسیار ناراحت می شوند.
۲ – نوجوانان به لباس و کتاب ها ، وسایل، ابزار کار، لوازم مخصوص خود حساس هستند و دوست ندارند بی اطلاع و بر خلاف میلشان کسی به آنها دست بزند یا جا به جایشان کند.
ممکن است در خورد و خوراک و خواب و حرکات بدنی زیاده روی کنند و از حد اعتدال بیرون بروند. آنها در مورد تغییرات بدنی خود حساس هستند و در صورت بی اطلاعی از این تغییرات دچار نگرانی و اضطراب می شوند. آنان با مسایل و مشکلات دیگری نیز درگیرند که جنبه اختصاصی دارد و پدران و مادران با دقت و مراقبت در حالات و رفتار فرزندانشان می توانند از آنها آگاهی یابند.
۳ – توجه به این خصوصیات و حالات که معمولا در همه نوجوانان کم و بیش به صورت های مختلف وجود دارد بسیار ضروری و مهم است . هدایت و رعایت این حالات و مدارا کردن با نوجوانان تا زمانی که آهسته آهسته به تعادل و آرامش لازم برسند، از وظایف مهم پدران و مادران است. اگر این خصوصیات نادیده گرفته شود و اولیا بخواهند با نوجوانان مانند بچه های کوچکی که کاملا مطیع و فرمانبردار پدر و مادر هستند و حتی در مقابل تنبیه بدنی هم اعتراض نمی کنند، رفتار کنند ، برای آنها پذیرفتنی نیست و واکنش های شدیدی از خود نشان خواهند داد.
ممکن است اعتراض خود را ظاهر نکنند ولی در درون آنان غوغایی برپا خواهد شد که تحمل آن را ندارند و به ناراحتی روانی و پرخاشگری دچار می شوند و یا هوای فرار از خانه به سرشان می زند. تشویق و تایید کارهای خوب و شایسته ، بیش از تذکر و انتقاد از کارهای ناشایست نوجوانان موثر است و به تحکیم رفتارهای خوب آنها می انجامد.
۴ – پدران و مادران باید با نوجوانان مثل آدمهای بزرگ برخورد کنند و بکوشند به آنها کمک کنند. در مواردی هم که اختلاف نظر وجود دارد نباید با خشونت و سرسختی با آنان مقابله کرد بلکه باید با احترام به شخصیت آنان و ذکر دلایل و شواهد، تا حدودی که خطر جدی تهدیدشان نمی کند، با عقاید و رفتارشان همراهی کرد و برای رفع خطر از آنان آماده کمک و هدایت بود.
۵ – باید از برخورد تند با نوجوانان خودداری کرد . علاقه آنان به کارها و سرگرمی های سالم را نباید نادیده گرفت. بهتر است بگذاریم زندگی را تجربه کنند و با آنان درگیر شوند تا از این راه خود را بهتر بشناسند.نمی توان توقع داشت که به همه حرف های بزرگترها توجه کنند و آنها را بکار بندند. آنان انسانهایی هستند با فهم و شعور و تمایلات و رغبت ها و توانایی های خاص خودشان.
نباید نوجوانان را به دنباله روی از خودمان یا دیگران عادت بدهیم و فرصت تفکر و حل مسائل را از آنها بگیریم. باید بگذاریم خودشان به انتخاب دست بزنند، کارشان را دنبال کنند و نتیجه بگیرند و در پایان، خوب و بد را تشخیص بدهند و قدرت تمیز آنها پرورش پیدا کند البته با راهنمایی ها و مراقبت هایی که در این گونه تجربیات، پدر و مادر یا دیگر مربیان در اختیار آنها قرار می دهند.
۶ – فرزندان شما در محیط خانواده به احساس امنیت و آرامش نیاز دارند . گرمی و محبت و صمیمیت و هماهنگی پدر و مادر در محیط خانواده موجب آرامش و تقویت غرور و اعتماد به نفس آنان خواهد شد . اما گفتگوهای پرخاشگرانه و اختلافات پدر و مادر به از بین رفتن آسایش و آرامش ذهنی نوجوانان می انجامد و آنان در محیطی خالی از محبت و امنیت احساس می کنند تکیه گاههای خود را از دست داده اند و در نتیجه از اعتماد به نفس و غرور و تحرکشان کاسته می شود و در فعالیت های روزانه احساس ضعف می کنند و نمی توانند به راحتی و با آرامش با مسائل برخورد کنند. قدرت و حافظه و خلاقیت و ابتکار و یادآوری آنها محدود می شود و با همسن و سالهای خود با ضعف و ناتوانی و بی اعتمادی به خود روبه رو می شوند.
پدران و مادران گرامی بهتر است سختگیری های غیرمنطقی و غیرضروری را کنار بگذارند و با نوجوانان با ملایمت و مهربانی برخورد کنند؛ دوستی و علاقه خود را صادقانه به آنها نشان دهند؛ اشتباهاتشان را خیلی بزرگ و بخشش ناپذیر تصور نکنند؛ برایشان آن قدر ارزش قائل باشند که مسائل و مشکلات زندگی خود را با آنها در میان بگذارند و نظر ایشان را در حل مسائل جویا شوند و از این طریق احساس مسئولیت نسبت به خانواده و مشکلات آن را در وجودشان تقویت کنند و مطمئن باشند که قدرت تشخیص و همکاری در آنها زیاد است و برخی رفتارهای منفی دوران نوجوانی به تدریج برطرف خواهد شد.