سادس/اصفهان اگر حالا «نَه»، پس «کِی»؟ این همان انقولتی است که میشود نرده را دور زد، و آن طرف میلههای سبزی که هنوز هم گاهی ردیف مسئولین را از مردم جدا می کند اتفاقا خطاب به برخی مردم پرسید؛ درست وقتی سبدهای خرید را مازاد مصرف از روغن و برنج و ماکارونی و هر نوع خوردنی دیگری پر کردهاند؛ بالا رفتن تقاضا آن هم زمانی که اقتصادِ بیمار روی تخت جراحی، برای بیرون کشیدن تومور ارز ترجیحی با چیزی به نام «تطابق» دست و پنجه نرم میکند.
هنوز حتی یک سال هم از نشست شش نامزد انتخابات دور میزهای حائل نیم دایره نگذشته، آنجا که تمامشان یک قول میگفتند که سیستم یارانهها با کلید واژههایی مثل «عادلانه و مردمی شدن» نیازمند اصلاح جدی است، اما انتظار کشیدن برای فرارسیدن زمان طلایی این تصمیم عین منتظرِ آمدن شنبهای است که باید مهمترین تصمیم زندگی را از آن شروع کنی؛ مهمترین تصمیم زندگی یک ملت، که رد بزرگ پنجههای تحریم را محسوس روی تَنَش حس میکند و تِرَنِ گشایشهای اقتصادی وعده داده شده در برجام نیز هنوز به ایستگاه نهایی نرسیده است.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری دولت سیزدهم دیروز را به بازدید از مراکز توزیع گوشت مرغ در سطح تهران گذراند؛ با مردم حرف زد و به آنها قول داد که تا زنده است اجازه نمیدهد کسی از گرانی آسیب ببیند؛ گرچه برخی صاحب نظران با نگاه به شرایط اقتصادی امروز کشور، نقدهایی را در زمان اجرای این تغییر وارد میبینند، اما تیم اقتصادی دولت و حتی کمیسیونهای مجلس مانند اقتصاد، برنامه و بودجه و کشاورزی مطمئن هستند که وضعیت برای پیاده سازی این ایده در آینده به مراتب سختتر خواهد شد و بهبود شرایط تنها حالا ممکن است.
حالا اما هنوز اول قصه است، سوالات زیادی پیشروی مسئله نشستهاند و معلوم نیست التهاب این جراحی، اقتصاد را تا چه مدت دیگر در ریکاوری بهبود نگه دارد؛ آن هم وقتی که به گواه نمایندگان مجلس، کشور با تورم چهل درصدی مواجه است و کسب و کار، هوای مِه آلودگی پس از کرونا را تازه نفس میکشد؛ امید به تجربه شرایط نو، آن هم وقتی بازارهای موازی هر یک هنوز با مشکلات متعددی دست به یقه هستند.
سادس بنا به رسالت همیشگیاش یعنی شفافیت، برخی باید و نباید پیش ذهن هموطنان را از غلامرضا مرحبا، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم پرسیده است؛ از این سوال که هدفمندی یارانهها، چرا حالا ؟ تا پاسخ به این ابهام که آیا دولت از محل هدفمندی جدید یارانهها فکر درآمدزایی است؟ و حتی این پرسش که چرا تخصیص یارانه باید در مقصد زنجیره یعنی مصرف کننده اتفاق میافتاد نه از مبدا و تولید کننده؟
چه لزومی برای هدفمندی یارانهها آن هم حالا و در وضعیت فعلی اقتصاد ایران وجود داشت؟
ما مدام داشتیم منابعی را بهصورت ارز تأمین میکردیم و آنها را به افرادی که وارد کننده بودند میدادیم تا با ارز ترجیحی با مبنای ثابت ۴۲۰۰ تومان، اقلامی مانند نهادههای دامی را برای تولید نیاز پروتئین در کشور تأمین و یا گندم و دارو را به کشور وارد کنند. ببینید ما با گرفتاری فراوان با تحریم و با دزدی دریایی مواجه بودیم، کشتیهای نفت کِش ما را در دریاهای آزاد میگرفتند و توقیف میکردند، پول ما را پس نمیدادند، آن وقت ما سِنت سِنت ارز تامین میکردیم و چیزی حدود ۱۵ هزار میلیارد دلار را برای واردات اقلام ضروری وارداتی در اختیار برخی افراد میگذاشتیم تا این اقلام ارزانتر به دست مردم برسد، اما چه اتفاقی افتاد؟ قاچاق، رانت، فساد، صادرات قاچاق و مواردی از مانند این الی ماشاالله اتفاق افتاد و یکسری افراد میلیاردها دلار از منابع ارزی مردم را به یغما بردند. ما باید جلوی این انحراف را میگرفتیم.
فکر میکنید سیاست فعلی دولت سیزدهم در قبال یارانهها منطقی و اصولی است؟
من مطمئنم در دورانی که زیاد طول نخواهد کشید، آنچه ما در حوزه یارانهها در اقتصاد ایران انجام دادیم، در دانشگاهها و دانشکدههای اقتصاد دنیا بهعنوان یک روش معیار تدریس خواهد شد. ما کاری کردیم که عبرتی برای دیگران باشیم. در حوزه اقتصاد، دولت و هر کسی که به نحوی دستی در اقتصاد داشت به این باور رسیده بود که باید جلوی انحراف را گرفت، بنابراین ما باید این جراحی را انجام میدادیم، اما قبول هم داریم که مردم ما در حال حاضر تحت فشار هستند؛ گرانیها بیشتر شده، سفره مردم کوچک شده، درآمد تناسبی با هزینهها ندارد و در چنین شرایطی نباید فشار مضاعفی بر مردم وارد کنیم.
در زمان تصویب ارز ترجیحی نیز، هدف کمک به معیشت مردم بود.
بله، اتفاقاً فلسفه طراحی ارز ترجیحی هم همین بود، اما به هدف اصابت نکرد؛ به همین دلیل هم مجلس بهعنوان جایگزین به دولت اجازه داد به جای تخصیص یارانه به بخش واردات، آن را به دست مصرف کننده واقعی بدهد، نه سوداگری که از آن سو استفاده کند و دقیقاً به همین دلیل هم مجلس، دولت را مکلف کرد به شرطی که در اقلام تحت پوشش یارانه سقف قیمتها از شهریور ۱۴۰۰ تجاوز نکند، جابه جاییهایی در محل پرداخت یارانه اتفاق بیفتد؛ میگویند در قالب «کالابرگ»، ولی من با این عنوان موافق نیستم؛ بلکه مد نظرم طراحی چیزی شبیه بن کارتهای رفاهی است که برخی ادارهجات در اختیار کارمندان خود قرار میدهند، یعنی یک اعتبار غیر نقد شوندهای که هر ماه شارژ شود و امکان استفاده از آن در سامانههای فروشگاهی هم ممکن باشد. این مسئله هم برای بحث تورمی مناسب است و هم کمکی برای مردم خواهد بود.
ولی آنچه در قالب قیمتهای جدید مصوب این روزها در رسانهها منتشر و در بازار اعلام شده، قیمت اقلام را با افزایش بعضاً ۳۵ هزار تومانی نشان میدهد؟
قیمت که نمیتواند افزایش پیدا نکند؛ کشور با تورم چهل درصدی مواجه است، اما اقلام یارانهای در حد مصرف معقول خانوار نباید گران شود، این یعنی آرد گران میشود، ولی نان گران نمیشود یا مثلاً نهاده دامی به قیمت آزاد خریداری و به کشور وارد شود و به شرط آنکه فساد و قاچاق نباشد و مستقیم به دست تولید کننده یارانهبگیر برسد و خریدار هم کالایی مثل مرغ را با قیمت مناسب و در حد تعیین شده دولتی مصرف کند و هر چه مازاد مصرف داشت با قیمت آزاد بخرد.
با این توصیف پس آیا میشود گفت ارز ۴۲۰۰ حذف شده است؟
۴۲۰۰ حذف نمیشود؛ بلکه در منابع تخصیص آن تغییراتی ایجاد میشود، یعنی به جای اینکه به سوداگر و واسطه داده شود در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد.
در برخی رسانهها آمده بود که از محل هدفمندی جدید یارانهها ۴۰۰ هزار میلیارد تومان آزاد میشود که از این میزان تنها ۲۵۰ هزار میلیارد تومان در قالب کالابرگ در اختیار مردم قرار میگیرد و چیزی حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان نیز سود عاید دولت میشود، نظر شما چیست؟
منابع آزاد شده همه صرف مردم میشود؛ ما نمیخواهیم منابع را به مردم ندهیم، بلکه تنها روش تخصیص آن عوض میشود، آن هم برای آنکه فسادی رخ ندهد.
یعنی دولت به دنبال سودی برای خود در این کار نیست؟
ابداً نیست؛ اصلاً این هدف اخلاقی و قانونی هم نیست که دولت تصمیم داشته باشد با ایجاد فشارِ گرانی بر مردم سودی به دست بیاورد؛ اتفاقاً قبلا ممکن بود دولت پول بدون پشتوانه برای تأمین ارز هم چاپ کند؛ ولی حالا این منابع آزاد شده باعث میشود تا به جای چاپ پول بدون پشتوانه و ایجاد تورم، منابع راحتتر به دست مردم برسد.
برخی منتدین معتقدند که هدفمندی یارانهها اقدامی درست، اما در زمانی اشتباه است، نظر شما چیست؟
این زمان چه زمانی میرسید؟ این تصمیم مصداق همان ضرب المثل است که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است یا جلوی ضرر را از هر جایی که بگیری منفعت است؛ اما بله مردم خب در فشار هستند، قبول داریم، ما هم دغدغه داریم و نگران هستیم، چون نمایندگان مردم هستیم و ناظر به قوه مجریه، اما داریم همه تلاشمان را میکنیم که روشها را طوری اصلاح کنیم که به مردم فشاری وارد نشود.
آیا در همین مرحله هم تغییراتی در حذف افراد از یارانه اتفاق میافتد یا این مرحله به زمان دیگری موکول شده است؟
به هر حال برخی دهکها نیازی به یارانه ندارند؛ باید حواسمان را جمع کنیم در این هدفمندی اشتباهی رخ ندهد به این معنی که کسانی از دهکها حذف شوند در حالی که استحقاق گرفتن یارانه را دارند.
آیا مجلس تضمین میدهد که در گام به گام این هدفمندی و به خصوص در بخش نظارت بر حسن اجرای این تصمیم مشکل عمدهای متوجه مردم نباشد؟
صد درصد همینطور خواهد بود، همین هفته گذشته مجلس وزرای اقتصاد و دارایی و کشاورزی را به مجلس فراخواند، البته ما از توضیحات آنها خیلی هم قانع نشدیم و اعتقاد داریم که باید خیلی بهترعمل شود، این توضیحات ما را قانع نمیکند، کشور تجربه هدفمندی را یک بار در یارانه و بار دیگر در موضوع سوخت دارد؛ نباید حق هیچ کسی در این میان پایمال شود؛ به خصوص حالا که مردم در شرایط تورمی تحت فشار هستند باید دقت مضاعفتری هم انجام شود.