علل و عوامل موثر در بزهكاري

معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان یزد در يادداشتي آورده است: بررسي­ها نشان مي­دهد در بروز و وقوع جرم، دلايل مختلفي وجود دارد که فرد را بسوي ناسازگاري و نابهنجاري سوق مي­دهد که مهمترين آنها مشکلات و عوامل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و رواني است.

 

مشکلات اقتصادي:

فقر؛ يكي از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدي و انحراف جنسي در مردم، به ويژه اطفال و نوجوانان است. فقر بي گمان به وجود آورنده سختي ها و ناملايماتي است كه اگر نتوان با آنها مبارزه كرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در مي آورد. بيشتر محروميت ها و برآورده نشدن تمايلات كه موجب عدم اطمينان اجتماعي مي شود، ناشي از عامل فقر است و نمي توان آن را ناديده گرفت.

بيكاري، كمبود مواد غذايي و پوشاك، بي سوادي و عقب افتادگي، جهل و خرافات، نبود بهداشت كافي و انواع بيماري هاي روحي و جسمي و حتي در سطح جهاني، جنگ­ها و خونريزي­ها، ريشه در نيازهاي مادي و ترس از فقر دارد. فقدان مسكن، زندگي در زاغه ها، سوء تغذيه و بهداشت ناكافي نيز كه با فقر ارتباط دارند، از عوامل مهم بزهكاري به شمار مي­آيند.

مشکلات خانوادگي و تربيتي:

احتمال مي رود مهمترين عامل مؤثر در بزهكاري، روش تربيتي نادرست يا اختلال دركاركرد خانواده باشد. تقريباً تمام پژوهش ها نشان داده­اند والديني كه با كودكان خود مهربان نيستند بيشتر احتمال دارد كه فرزنداني بزهكار داشته باشند.

افزايش احتمال بزهكاري در خانواده هايي وجود دارد كه والدين از روشهاي انضباطي بسيار سختگيرانه يا بسيار بي بندوبار و فريبنده استفاده مي كنند، شيوه انضباطي به جاي آنكه مبتني بر استدلال باشد مبتني بر تنبيه بدني است، والدين نسبت به فرزندان خود به جاي آنكه گرم و صميمي و عاطفي باشند، بي توجه، غافل و تمسخركننده هستند.

آشكار شده است كه كودكان بزهكار رابطه بسيار ضعيفي با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهاي غير قابل پذيرش ارزيابي مي كنند. خانواده هاي كودكان بزهكار اغلب فاقد پدر بوده و يا پدر غيبت طولاني دارد، در حالي كه بزهكاري با جدايي و طلاق در خانواده همبستگي دارد. همچنين، والديني كه از مشكلات عاطفي رنج مي برند.

آنهايي كه سابقه جنايي دارند بيشتر احتمال دارد كه كودكان بزهكار داشته باشند. بررسي ها نشان داده است كه تنبيه والدين تاثيري بر تقليل بزهكاري ندارد و موجب تشديد و گاهي انتقام جويي مي شود.

نقش دوستان و همسالان:

همانند سازي شديد با همسالان با وابستگي به آنها، صرف نظر از طبقه اجتماعي – اقتصادي، عامل مهمي در بزهكاري است. نوجواناني كه توسط والدينشان طرد ميشوند، براي كسب حمايت و تأييد به سوي همسالان كشانده مي شوند.

چنين نوجواناني در مدرسه ضعيف هستند و به دنبال افرادي ميگردند كه مانند خودشان باشند؛ از اين رو احتمال دارد كه به اعمال ضداجتماعي دست بزنند و همديگر را براي اين اعمال مورد تشويق قرار دهند.

اكثر بزهكاران در پاسخ به اين سوال كه بزه را از چه كسي فرا گرفته اند، دوستان خود را نام برده اند كه اين مسئله توجه بيشتر والدين و مربيان را به كنترل و نظارت بر دوستان فرزندان و مربيان مي طلبد.

عوامل روان شناختي:

روانشناسان علل مختلفي را براي بزهكاري برشمرده اند، گاهي بزهكاري را نتيجه ناكامي و تعارضات شديدي مي دانند كه كودك در حال رشد به شدت از آنها رنج مي برد، روانشناسان اهميت زيادي به روابط مادر و فرزند داده اند.

محروميت از وجود مادر، عامل بزرگي است كه باعث بزهكاري يك نوجوان مي شود. بزهكاري با صفات روان شناختي مختلفي همراه است كه برخي از آنها عبارتند از؛ هوش كمتر از متوسط، سطوح بالاي خشم دروني و رفتار پرخاشگرانه، ناشكيبايي، نياز به هيجان، فقدان هم حسي با ديگران و سطوح پايين استدلال اخلاقي ثابت شده است كه بزهكاران نسبت به غير بزهكاران عزت نفس پائين تري داشته اند. بعضي از دانشمندان، ضعف و كم خوني و خستگي زياد و كمي تغذيه را نيز جزو عوامل بزهكاري ذكر كرده اند.

عوامل ديگري كه با ميزان بالاي بزهكاري همراه است عبارتند از: تغييرات سريع اجتماعي، مهاجرت، زندگي در شهرهاي شلوغ و پرجمعيت و تماشاي مكرر برنامه هاي خشونت بار.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *