ویژگی های پلیس نوین در جوامع شهری/ جهاد مخلصانه برای ایجاد انضباط عمومی با راهبردی پیشگیری و آموزش

پلیس هر کشور به عنوان اصلی ترین رکن نظم دهنده عمومی بیش از هر چیز قبل از استفاده از قوه قهریه باید با بسیج امکانات خود به پیشگیری اخلال گری در نظم عمومی بپردازد تا با استفاده از این حربه بتواند در برقراری امنیت اجتماعی و شهروندی موفق باشد. در کشور ما پلیس توانسته با یک راهبرد اخلاق محور در این زمینه موفق عمل کند و با تلاش های مخلصانه جبران کم کاری دیگر نهاد های فرهنگی واجتماعی را انجام دهد.
سرویس انتظامی سادس: برقراري امنيت اجتماعي منوط به حفظ ويژگي هاي بنيادين جامعه بشري مي باشد.الگوها و هنجارهاي موجود در جامعه از قبيل الگوهاي زبان، فرهنگ، مذهب و عرف ملي اجزاي تفكيك شده ويژگي هاي بنيادين جامعه هستند. تفاوت ساختاري اين اجزاء در اجتماعات مختلف باعث شكل گيري جوامع متعدد با هويت جمعي متفاوت از هم شده است. پايه و مايه هر اجتماع انساني، اين ويژگي هاي بنيادي است و ايجاد هرگونه اختلال و تغيير ناهماهنگ در هر يك از اجزاي مذكور، جامعه را در معرض خطر قرار مي دهد و دچار ناامني مي نمايد؛ به طور مثال يكي از برنامه هاي استعماري جهت تسلط در كشورهاي ضعيف، واردكردن ادبيات و زبان كشور بيگانه به اين كشورها و ممنوع نمودن آموزش و تعليم زبان ملي آن كشور است كه به طور قطع باعث برهم زدن نظام اجتماعي خاص آن كشور مي شود.  بنابراين با توجه به مطالبي كه تاكنون ارائه گرديد مي‌توان مولفه هاي امنيت اجتماعي را چنين برشمرد: زبان، فرهنگ، مذهب و عرف ملي.‏
امنيت اجتماعي؛ازعناصراسا سي حيات انسانها:‏
امنيت اجتماعي به عنوان يکي از حساس ترين و مهمترين نوع امنيت، از عناصر اساسي حيات انسانهاست. بدون شک هيچ عنصري براي پيشرفت و توسعه يک جامعه و همچنين شکوفايي استعدادها،
مهم‌تر از عنصر امنيت و تامين آرامش در جامعه نمي باشد. امنيت داراي دو معناي ايجابي (يعني وجود احساس رضايت و اطمينان خاطر نزد دولتمردان و شهروندان) و سلبي (يعني نبود ترس، اجبار و تهديد) مي باشد.امنيت اجتماعي همچون ساير پديده ها و امور اجتماعي، داراي گونه هاي مختلفي است که از جمله آنها مي توان از امنيت شغلي، قضائي، سياسي، اقتصادي و اداري نام برد. امروزه مفهوم امنيت از نظر صوري و ظاهري در اجتماع از معني فقدان جرايم و آسيب ها فراتر رفته و شامل موارد و مصاديقي از نظر روحي، اخلاقي، بهداشتي، اقتصادي و همچنين دربرگيرنده ثبات و نظم واقعي و عقلاني در اجتماع شده است که از آن به امنيت اجتماعي تعبير مي شود. لذا مي توان اظهار داشت که هر چه ميزان توسعه يافتگي يک جامعه بيشتر باشد، ضريب امنيت اجتماعي نيز افزايش يابد و به موازات آن نرخ جرم، جنايت و آسيب هاي اجتماعي کاهش مي يابد اين مقاله در صدد تحليل جامعه شناختي نسبت امنيت اجتماعي و نقش آن در کاهش نرخ جرم و جنايت و آسيب هاي اجتماعي است.‏
تبيين امنيت از منظرنظريه ‏پردازان علوم اجتماعي و سيا سي:‏
نظريه‏پردازان علوم اجتماعي و سياسي از رويکردهاي متفاوتي براي تبيين امنيت استفاده کرده‏اند.براساس اين تئوري‏ها، امنيت درحوزه اصلي و بنيادي امنيت ملي مورد شرح و تفسير قرار گرفته وبا مفاهيمي چون قدرت، حاکميت، مشروعيت، منافع و تهديدات در هم آميخته است.در اين راستا، مفهوم امنيت اجتماعي نيز مستثني نبوده و بستر شکل‏گيري و طرح آن درحوزه ادبيات امنيت ملي سامان يافته است.ازاين‏رو، با طيف متنوعي ازديدگاه‏ها و نظريه‏ها مواجهيم که دراين صورت براي ترسيم مدل نظري وساختار مفهومي از  امنيت اجتماعي، مطالعه رويکردهاي مختلف در باب وجوه متنوع امنيت اجتناب‏پذير مي‏نمايد.‏
امنيت از نيازهاي نخست و خواسته هاي بحق جامعه بشري:‏
تأثيرگذاري امنيت بر همه شاخه هاي توسعه و حيات انسان، به آن نقش بنيادين داده و همه فيلسوفان سياسي گذشته و حال را به تأمل در آن واداشته است. فيلسوفاني كه دغدغه عدالت داشته اند آن را شرط ضروري عدالت دانسته اند و كساني كه به رفاه مي انديشيده اند
آن را عامل اصلي آسايش شمرده اند و آنان كه بر توسعه اي سياسي يا اقتصادي تكيه كرده اند، امنيت را عامل و نيز حاصل آن تلقي كرده اند؛ و همه كساني كه براي حاكميت ارزش هاي معنوي تلاش دارند، آن را مقدمه اين واجب مي دانند.‏
امنيت از نيازهاي نخست و خواسته هاي بحق  جامعه بشري به حساب مي آيد، چراكه در سايه امنيت، شكوفايي استعداد، خلاقيت‌ها و رشد و بالندگي تمدن ها، محقق مي شود و در فقدان آن تمدن‌ها به زوال مي گرايد.امنيت از مقوله هايي است كه در عين سادگي، رواني و روشني كه به ذهن مي رسد، اختلاف آراء و انظار در آن به روشني مشهود است. واژه اي كه ثبات و استقراري نداشته و هر فرد و گروه براي رسيدن به اهداف خويش از آن تعريف و تفسير خاصي را ارائه مي دهند تا منافع مورد نظر خويش را در وراي تعريف پيشنهادي حفظ كرده و به دست آورند.‏
برخي از دانشمندان امنيت را به صورت وسيع و دربرگيرنده اي به كار برده اند كه شامل صلح، آزادي، اعتماد و سلامتي مي باشد و به شرايط ديگري اشاره مي كند كه فرد و يا گروهي از مردم احساس آزادي از نگراني، ترس، خطر و تهديدات ناشي از داخل و خارج را داشته باشند.برخي ديگر آن را حفاظت از شيوه زندگي پذيرفته شده مردم دانسته كه با نيازها و آرمان هاي مشروع مردم سازگار مي باشد. امنيت شامل فارغ بودن از حمله نظامي با فشار، آزادي از انهدام داخلي و رهايي از زوال ارزش هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي است كه براي نحوه زندگي اساسي است.‏
به تعبير ديگر امنيت در يك مفهوم عيني به فقدان تهديدها نسبت به ارزش هاي اكتسابي اطلاق مي شود و در يك مفهوم ذهني، براساس فقدان دلهره و نگراني از به مخاطره افتادن ارزش ها و توانمندي هاي لازم اطلاق مي شود.در رهيافت نوين براي امنيت ويژگي ها و شاخصه هايي
را ذكر كرده اند كه دربرگيرندگي خاصي دارد. اين شاخصه ها را مي‌توان در كتاب هاي مربوطه يافت.‏

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *