با شوهر خسته و کم حرف چگونه رفتار کنم؟

چند سال است که ازدواج کرده‌ام؛ امّا همسرم همیشه خسته است تا حدی که وقتی از سر کار می‌آید، غذایش را می‌خورد و می‌خوابد. دیگر به من و نه به فرزندمان نمی‌رسد. این مسأله به قدری مرا ناراحت کرده است که بیمار شده‌‌ام. البتّه ایشان مرد خیلی خوبی است و من به او علاقه دارم؛ ولی نمی‌خواهم زندگیم با سردی پیش برود. دوست دارم زندگی مستحکم و گرمی داشته باشیم. مشکلات اقتصادی اجازة ایجاد این فضا را نمی‌دهد. همسرم هم باید خرج ما را بدهد و هم خانوادة خودش را اداره کند. از شش صبح تا نُه شب به چاپ‌خانه می‌رود و کار می‌کند؛ البتّه ایشان خرج تحصیل مرا داد و من تا مقطع کارشناسی درس خواندم. در زمانی که درس می‌خواندم متوجّه این مشکل نبودم؛ امّا پس از اتمام تحصیلم تازه متوجّه این مشکل شدم؛ البتّه کم حرفی شوهرم هم سنگینی این مشکل را دو چندان می‌کند. وقتی او حرف نمی‌زند، من هم حرفی برای گفتن پیدا نمی‌کنم. من چه بگویم؟ من یک زن خانه دار هستم. او است که بیرون می‌رود و باید حرف‌های بیش‌تری برای گفتن داشته باشد. من از دوران عقد متوجّه شدم که انسان پرهیجانی هستم؛ امّا او ساکت و خون‌سرد است. این خون‌سردی و کم حرفی، اخلاق خانوادگی آن‌ها است.

اوّل: نگاه از بالا به شخصیت همسر
این نکته را به همة زن و شوهرها می‌گویم؛ به ویژه زوج‌های جوان. آقایان محترم! خانم‌های بزرگوار! سعی کنید از بالا به شخصیت همسرتان نگاه کنید؛ یعنی طوری همسرتان را ببینید که همة صفات او در مقابل دیدگانتان قرار بگیرد. گاهی به جهت این که زاویة دیدمان را این گونه تنظیم نمی‌کنیم، صفات خوب همسرمان را می‌بینیم؛ ولی به چشممان نمی‌آید. مثل این که برای خرید ساعت که می‌رویم، ساعت را ورانداز می‌کنیم؛ امّا اگر بگویند ساعت چند است، نمی‌دانیم. چرا؟ چون در هنگام خرید ساعت به اصلی‌ترین فلسفة وجودی ساعت توجّه نداریم. در تحلیل شخصیت همسر باید همة صفات را دید. بنده از سؤال این خواهرمان این گونه برداشت کردم که همسر ایشان صفات بسیار خوبی دارد که فلسفة وجودی ازدواج است؛ مثلاً همسر ایشان تعهد دارد؛ تعهد در مقابل خانواده و پدر و مادر که بسیار مهم است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
کسی که در تنگنا باشد و برای قوت خود و خانواده اش کار کند و در پی حرام نباشد، مانند مجاهد در راه خدا است.
خليفة دوّم مي‌گويد:
روزي به همراه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) به كوه رفته بوديم. جايي كه ما قرار داشتيم بر منطقه‌اي اشراف داشت كه در آن جا جواني در حال چرانيدن گوسفندان بود. جوانيِ چوپان مرا به شگفت آورد و گفتم: يا رسول الله! اين چوپان، عجب جواني است؛ اگر جواني خود را صرف راه خدا مي‌كرد!
حضرت پاسخ فرمودند: اي عمر! شايد او در راه خدا است و تو نمي‌داني.
سپس حضرت آن جوان را به حضور طلبيد و فرمود: اي جوان! آيا كسي را داري كه از او نگه‌داري كني؟
جوان عرض كرد: بلي.
حضرت پرسيدند: او كيست؟
جوان پاسخ داد: مادرم.
حضرت فرمودند: ملازم او باش كه بهشت زير پاهاي او است.
ببینید تعهد این مرد تا چه اندازه بالا است! در حالی که خرج پدر و مادر را می‌دهد و در تنگنای اقتصادی است؛ امّا مانع تحصیل همسرش نمی‌شود. با تمام فشارهای اقتصادی، خرج دانشگاه او را می‌دهد. این نشان از درک بالای مرد از روحیّات همسرش دارد. وقتی می‌فهمد که همسرش تحصیل را دوست دارد، بدون هیچ منتی اجازه می‌دهد که همسرش تحصیل کند؛ در حالی که می‌تواند به راحتی مشکلات اقتصادی را بهانه و یا حتّی دلیل قابل قبولی برای منع او از تحصیل قرار دهد. بنده از پرسش ایشان این گونه فهمیدم که در طول تحصیل، این خواهر محترم به قدری با خیال آسوده و بی‌دغدغه درس می‌خواند که حتّی متوجّه کم حرفی همسرش نبود. معلوم است که این شوهر توانسته محیطی را برای ایشان آماده کند که فارغ از هر دغدغه‌ای درسش را بخواند.
این تعهد و این درک را با هیچ چیز نمی‌توان عوض کرد. بسیارند زنانی که از بی‌تعهدی همسرشان می‌نالند و آرزو می‌کنند که ای کاش همسرشان صبح تا شب بیرون بود؛ امّا به تعهّدات خود در مقابل خانواده عمل می‌کرد!
صفت دیگری که این مرد دارد و از پرسش خود این خواهر محترم فهمیده می‌شود، آرامش همسر ایشان است. درست است که این آقا کم حرف است؛ امّا آرام هم هست. من نمی‌خواهم در این جا دربارة خوب یا بد بودن کم حرفی قضاوت کنم؛ امّا می‌خواهم به این خواهر بزرگوار بگویم می‌دانید بسیاری از زنان از تندخو بودن همسرشان فریاد دارند؟ چرا که به وسیلة همین صفت، فضای خانه برای آن‌ها کانون رعب و وحشت است. چه بسیارند مردان پُرحرف؛ امّا خشنی که در کنار حرّافی، دست خوبی برای زدن هم دارند؛ امّا همسر شما اهل کتک زدن هم نیست.
در نظر گرفتن صفات خوب همسر موجب می شود که صفاتی که برای ما مطلوب نیست، قابل تحمّل شود.

دوّم: شکرگزاری
گاهی اوقات وقتی ما به بعضی از مراجعین نکتة قبل را تذکر می‌دهیم، می‌گویند نخیر بیاید کتک هم بزند. اصلاً نمی‌توانند تصور کنند که شوهرشان اهل کتک زدن باشد. به جای این که خدا را شکر کنند که چنین شوهری به او عطا کرده، متوقّعانه و مدعیانه حرف می‌زنند. خانم محترم! آن زنی که همسرش دست بزن دارد، چیزی از شما کم ندارد. او هم تصور نمی‌کرد که روزی گرفتار همسری بشود که پاسخ حرف‌های او را با کتک بدهد. یا به مرد می‌گوییم خدا را شکر کن که همسرت اگر حسّاسيّت زیادی نسبت به خانواده‌اش دارد؛ امّا اهل بی‌حرمتی به خانوادة تو هم نیست. می‌گوید نخیر بیاید و به خانواده‌ام هم بی‌حرمتی کند. او نمی‌داند که کم نیستند مردانی که از بی‌حرمتی همسرشان نسبت به پدر و مادر خود به تنگ آمده‌اند.

سوّم: درک شرایط
یکی از اصول اساسی زندگی مشترک درک شرایط طرف مقابل است. همسر شما یک کارگر ساده است؛ در حالی که خرج دو خانواده را می‌دهد. از ساعت شش صبح تا نه شب در محلّ پر سر و صدایی به نام چاپ‌خانه کار می‌کند؛ یعنی 15 ساعت کارگری. اگر یک انسان پر حرف هم این اندازه کار کند، وقتی به خانه برمی‌گردد، رمقی برای صحبت کردن ندارد؛ چه رسد به انسانی که در حالت عادی هم کم حرف است. اگر همسر شما برای زیاده خواهی، این اندازه کار می‌کرد و برای خانواده‌اش وقت نمی‌گذاشت، حق با شما بود؛ امّا این مرد برای این که محتاج کسی نباشد، برای این که حداقل‌های زندگی را کسب کند، کار می‌کند. بسیاری از زندگی‌ها در چند سال اوّل به سختی طی می‌شود، گاهی این سختی‌ها تا مدت‌ها ادامه می‌یابد. اگر شما شرایط ویژة همسرتان را درک کنید، توقّعتان از او پایین می‌آید. به همین دلیل هم محیط زندگی برایتان جذّاب می‌شود. وقتی بدانید که همسرتان قدم در راه خدا نهاده و نه برای آزار دادن شما؛ بلکه به جهت خستگی و یک صفت خانوادگی که کم حرفی است با شما کم حرف می‌زند، نوع نگاهتان به او و مشکلش متفاوت می‌شود. دیگر از او توقّع نخواهید داشت پس از 15 ساعت کار مداوم وقتی به خانه می‌آید، امورات فرزند را عهده دار شود.
یکی از اصلی‌ترین نتایج درک شرایط همسر زیاد شدن محبّت میان شما و همسرتان است که بسیار لازم و حیاتی است.

چهارم: مقابله به مثل ممنوع
اگر او کم حرف است، شما برای او حرف بزنید. در طول روز مطالعه کنید، روزنامه بخوانید، اخبار گوش کنید و … . وقتی که او آمد شما حرفی برای گفتن داشته باشید؛ گاهی هم نظر او را جویا شوید؛ البتّه به اندازة توان و تحمّل او.

پنجم: توجّه ویژه به فرزند
در خانواده‌هایی که به هر دلیل، پدر برای فرزندش فرصت قابل توجّهی نمی‌گذارد، وظیفة مادر سنگین می‌شود. در این شرایط شما باید وقت قابل توجّهی برای فرزندتان بگذارید که این امر در جهت آرامش خود شما هم بسیار مفید و مؤثر است.

ششم: سخنی با همسر خسته و کم حرف
در این نکته روی سخنم با همسرانی است که به دلیل خستگی، برای خانواده وقت نمی‌گذارند.
دوستان عزیز! من می‌دانم که خستگی ناشی از سر و کلّه زدن با جامعه و محیط کار طاقت فرسا است؛ امّا مردان به جهت توان بالایی که خداوند متعال به آن‌ها داده، باید این سختی‌ها را به جان خریده و اجازه ندهند خانوادة آن‌ها بیش از توان خویش تحت فشارهای عاطفی قرار بگیرد. از خدا مدد بجویید، برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید، از روزهای تعطیل استفادة بهینه کنید تا فشار حضور کم‌رنگ پدر در خانه بر روی دوش خانواده و به ویژه همسر تا این اندازه سنگینی نکند.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *