تحریم، سلاح مشترک غرب و فتنه علیه ایران

تحریم، سلاح مشترک غرب و فتنه علیه ایران«تحریم» ابزار فشاری است که برای ایرانی‌ها بسیار آشناست؛ سلاحی که از همان آغازین روزهای انقلاب اسلامی ۵۷ علیه ملتی که انقلاب کرده بود، به کار گرفته شد تا آنها تحت تأثیر فشارها بازگردند.

به گزارش سادس تحریم، سلاح مشترک غرب و فتنه علیه ایران«تحریم» ابزار فشاری است که برای ایرانی‌ها بسیار آشناست؛ سلاحی که از همان آغازین روزهای انقلاب اسلامی ۵۷ علیه ملتی که انقلاب کرده بود، به کار گرفته شد تا آنها تحت تأثیر فشارها بازگردند. نامه ۳۰ تن از مخالفان جمهوری اسلامی به رئیس‌جمهور منتخب امریکا هم با همین کلیدواژه گره خورده است: «دولت جدید در همکاری با کنگره، باید تحریم‌های موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی خامنه‌ای را گسترش دهد و از وزارت خزانه‌داری بخواهد که این تحریم‌ها را به شدت به اجرا درآورد.»

نامه‌ای که گرچه موج مجازی تقبیح خیانت را به راه انداخت، اما بیشتر از موافقان جمهوری اسلامی، مخالفان آن را شوک‌زده کرد. باورش برای مخالفان جمهوری اسلامی سخت بود که در بین خودشان کسانی باشند که خواهان تشدید تحریم‌ها علیه ایران هستند. کسانی که در اوج حمله کلامی به نظامیان ایرانی، نظامیان اشغالگر امریکایی در لبنان را سربازان شجاع می‌نامند! کسانی که مدعی هراس از دخالت ایران در مسائل داخلی کشورهای دیگر هستند و بر این ادعا پافشاری می‌کنند، اما در عین حال ملتمس رئیس‌جمهور منتخب امریکا هستند که در امور داخلی آنها دخالت کند!

برای اپوزیسیون ایرانی انگار این نامه اتفاق جدیدی بود؛ نگاهی به اطرافشان کردند، دیدند میانشان آدم‌های خائن هست. آدم‌هایی که از شناخته شدن به خیانت ابایی هم ندارند؛ علنی نامه می‌نویسند، به رئیس‌جمهوری که تا دیروز «دیوانه» خطابش می‌کردند و صریحاً خواستار افزایش و تشدید تحریم‌ها می‌شوند. برای حامیان جمهوری اسلامی اما این خیانت‌نامه اتفاق جدیدی نبود. آنها بارها دیده و شنیده بودند که طیفی در ایران، مخالفت با حکومت را آنقدر برای خود هدف دانسته که از هیچ ابزاری برای ابراز و تعمیق این مخالفت دریغ نمی‌ورزد. حتی اگر این ابزار نامه نگاری به بیگانگان و دست آویختن به فشار اقتصادی و دارویی علیه مردم ایران توسط دشمنان باشد. نگاهی به گذشته نشان می‌دهد خیانت با مصداق «درخواست از دولت خارجی برای اعمال فشار بر ایران» یا «باز کردن پای بیگانگان به اختلافات داخلی» موضوع جدیدی نیست.

دفاع از تحریم‌ها علیه ایران؛ از فتنه گران ۸۸ تا فعالان اپوزیسیون

خیانت اپوزیسیون اتفاق جدیدی نیست. آنها بارها مخالفت با حکومت اسلامی را از مسیر خیانت به ملت پیموده‌اند. امیر عباس فخرآور یکی از کسانی است که با ادعای مبارز دانشجویی بودن و پس از فرار در دوران مرخصی از زندان، به امریکا رفت. او چند ماه پس از حضور در امریکا در مجلس سنای امریکا سخنرانی کرد؛ علیه ایران شهادت داد و خواستار تشدید تحریم‌ها علیه ایران که هیچ، حتی در سفر به فلسطین اشغالی درخواست حمله نظامی به ایران را هم داشت.

مهدی هاشمی یکی دیگر از کسانی است که تلاش‌های او برای اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران با تعجب رفقای اپوزیسیونش هم مواجه شد. نیک آهنگ کوثر رفیق ضدانقلاب مهدی هاشمی می‌گوید: «من و مهدی هاشمی بارها با هم در تماس بوده‌ایم. در یکی از موارد که به من زنگ زد و وقتی فهمید من در حال رفتن به واشنگتن هستم از من خواست راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران کسانی را در امریکا ببینم و می‌خواست بداند واشنگتن چه کسانی هستند که بشود با ارتباط و تشویقشان تحریم‌های سنگین تری را علیه مردم ایران تحمیل کرد. این برای من مسئله عجیبی بود که مهدی هاشمی پدر و خانواده‌اش در ایران باشد و بخواهد این بحث تحریم را از طریق امریکایی‌ها پیگیری کند و البته با آدم‌های مختلفی نیزدر این زمینه صحبت کرده بود.»

مایکل لدین، مشاور اسبق امنیت ملی امریکا در یادداشتی از ارتباط میان سران فتنه ۸۸ با رئیس‌جمهور امریکا می‌گوید. لدین روز ۲۰ مرداد ۱۳۸۸ در سایت «فوربس» نامه‌ای منتشر کرد که گفت نامه سران جریان معترض در ایران(سران فتنه) به هیلاری کلینتون است. لدین می‌گوید این نامه به واسطه یکی از دوستان «چاک شومر»، سناتور امریکایی که در «وال استریت ژورنال» کار می‌کرده و با طرف‌های ایرانی مرتبط بوده، به واشنگتن فرستاده شده است. این نامه در پاسخ به دو سؤال طرف امریکایی نوشته شده که از جریان فتنه خواسته بودند روشن کند دقیقاً برای دفاع از فتنه ۸۸ چه باید بکنند و چه نباید بکنند.

روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال در ۲۰ نوامبر ۲۰۰۹ به نقل از مخملباف در واشنگتن می‌نویسد: «ما به تحریم‌های اقتصادی که فشار را بر ایران زیادتر می‌کند محتاجیم. ما می‌خواهیم اوباما بگوید که او پشتیبان دموکراسی است. اگر چنین نگوید طرفداران خود را در ایران از دست خواهد داد.»
فائزه هاشمی هم اخیراً و پس از تمدید تحریم‌های ۱۰۰ ساله امریکا علیه ایران اعلام کرد که این تمدید تحریم‌ها نقض برجام نیست و برجام نمی‌تواند برای سیاست تک تک کشورها تصمیم‌گیری کند!
سایت ویکی لیکس در سند iranrpoduba123077 با اشاره به نامه محرمانه یک نماینده اصلاح‌طلب مجلس و عضو حزب منحله مشارکت به وزارت خارجه امریکا از طریق سفارت ایالات متحده در دبی (در آوریل ۲۰۰۷/ ۱۳۸۶) می‌نویسد: «نماینده مجلس تصویب قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنیت را به عنوان دیپلماسی مؤثر ستود و به خصوص تلاش‌ها و شعارهای معاون وزیر (خارجه) آقای برنز را ستایش کرد.»
از این نمونه‌ها می‌توان باز هم مثال زد. مثال‌های تلخی که نشان می‌دهد اپوزیسیون جمهوری اسلامی نه از غلتیدن به دامن بیگانگان ابایی دارد و نه آنقدر در شرافت بر فعالیت سیاسی خود که از ابزار فشار اقتصادی بر مردم برای رسیدن به هدف سیاسی بهره نبرد. شاید از همین روست که خیانت اپوزیسیون برای حامیان جمهوری اسلامی چندان اتفاق عجیبی نیست.

چه کسانی از فشار اقتصادی به مردم کیسه دوخته بودند؟

کاسبان تحریم لقبی بود که به منتقدین برجام در ایران داده شد؛ از آن برچسب‌هایی که فقط یک ادعا بود تا احساس بردن جدل سیاسی به گوینده دست دهد. چندان هم در این بازی سیاسی ناموفق نبودند؛ اما باعث شدند چهره واقعی کاسبان تحریم پشت تهمت‌زنی به نیروهای انقلاب پنهان شود. کاسبان واقعی تحریم همان‌هایی بودند که همه این سال‌ها تلاش کردند غرب را به تحریم‌های بیشتر علیه مردم ایران وادارند. کسانی که زورشان به جمهوری اسلامی و ایرانی‌ها نمی‌رسید و سراغ کدخدا رفتند تا آنها برایشان راه را هموار کنند. گرچه این همواری به بهای گزاف و گران فشارهای اقتصادی شدید بر مردم باشد. شاید این نامه‌نگاری‌ها سیاست‌های کلی ایالات متحده را تغییر ندهد، اما قدر یک دم تکان دادن برای اربابان امریکایی می‌ارزد تا جیره سالانه شان را جلویشان بیندازند که بتوانند خرج خوشگذرانی هایشان کنند. تصویر مشمئزکننده‌ای است؛ روی کاناپه کنار شومینه هزاران کیلومتر دورتر از ایران لم داده‌اند و نوشیدنی و چیپس شان را می‌خورند و توئیترشان را به روز می‌کنند و پای نامه‌ای را امضا می‌کنند که می‌گوید باید تحریم‌ها علیه ایران تشدید شود. خیالشان از باب حساب بانکی شان هم راحت است.

تأیید چندباره ادعای ارتباط تحریم‌ها با فتنه ۸۸

بارها در ایران تأکید شده که فتنه ۸۸ موجب تشدید تحریم‌ها علیه ایران شد. شلوغی داخلی و گرا دادن به غربی‌ها برای کمک به وسیله تحریم باعث شد تا این تحریم‌ها در سالگرد اول فتنه تشدید شود. «جان بولتون» که تا زمان صدور قطعنامه ۱۸۳۵ نماینده امریکا در سازمان ملل و مذاکره‌کننده ارشد در تدوین تحریم‌ها بود، می‌گوید: «این ناآرامی‌های ایران در سال ۸۸ بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجدداً به روی میز برگرداند». کنث کاتزمن، کارشناس ارشد تحریم‌ها و مشاور کنگره امریکا موضوع را این‌گونه جمع‌بندی می‌کند: «موقعیت سیاسی داخلی ایران به دنبال انتخابات جنجالی ژوئن(بهار سال ۸۸)اکنون عاملی جدید در محاسبات به شمار می‌رود. اگرچه جنبش اپوزیسیون در چند ماه گذشته تا حدودی خاموش شده است اما این مسئله هنوز یک عامل تعیین‌کننده است و شما در لایحه کنگره علیه ایران قطعاً شاهد آن هستید». در همین حال «استوارت لوی» معاون وقت وزارت خزانه‌داری امریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی می‌گوید: «مهم‌ترین اتفاقی که رخ داده این است که امریکا تصور می‌کند تحریم‌ها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که امریکا به آن امید بسته است.»

حال نامه ۳۰ فعال سیاسی اپوزیسیون که قبلا هم رد خیانت آنها از جمله در دفاع از تجزیه ایران به کشورهای کوچک آشکار شده بود، تأیید دیگری بر تأثیر فعالیت اپوزیسیون در تشدید تحریم‌هاست. نمی‌توان این مسیر را از مسیر خیانت به کشور جدا دانست.
«تحریم» ابزار مشترک غرب و اپوزیسیون و البته تیغ دو لبه علیه ایران است. هم فشار اقتصادی می‌آورد و هم با انداختن تقصیر تحریم‌ها بر دوش جمهوری اسلامی، فشار سیاسی هم وارد می‌کند. اپوزیسیون از یک سو به امریکایی‌ها گرای تحریم می‌دهد و از سویی می‌گوید این تقصیر سیاست‌های جمهوری اسلامی است که مردم تحت فشار اقتصادی هستند. ضدانقلاب بودن می‌تواند یک انتخاب سیاسی باشد؛ اما شرافت داشتن ورای سیاست است. اگر هم کسی قرار است ضدانقلاب باشد، می‌تواند یک ضدانقلاب شریف باشد.

منبع: جوان

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *