امنیت یک نیاز اولیه، اساسی و هدفی متعالی برای زندگی اجتماعی است. نظامهای اجتماعی به میزان برخورداری از امنیت، مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی پیدا میکنند؛ بالعکس نظامهایی که گرفتار ناامنی در اعمال اقتدار و تداوم و پایداری بقای سیاسی و اجتماعی خود هستند، دچار چالشها و بحران اساسی میشوند. از این منظر امنیت اجتماعی جزو اصلی حقوق شهروندی است و در جوامع امروزی از مهمترین وظایف و تکالیف حکومتها بهحساب میآید. بهطور کلی امنیت اجتماعی در تعامل فرد با جامعه و در دو سطح عینی و ذهنی تجلی مییابد. شاخص امنیت اجتماعی به حوزههای فکری، جانی، اقتصادی، روانی، زیستی، بهداشتی، اخلاقی، شهری و … تقسیم و تفکیک میشود.
تهدید اجتماعی مقابل امنیت اجتماعی
“محمدحسین نیری” جامعهشناس در این مورد میگوید: در تعریف جامعهشناسانه، مقوله تهدید اجتماعی در برابر امنیت اجتماعی قرار میگیرد. آنچه که در یک کشور درحال گذار از سنت به مدرنیسم میتواند جنبه تهدید داخلی قلمداد شود، قطعا در حوزه اجتماع تعریف میشود، تهدید اجتماعی میتواند با هدفگذاری خارجی نیز همراه باشد، اما عوامل آن ریشه در داخل یک کشور دارد.
برای از بین بردن سرمایههای اجتماعی یک کشور نیاز به برنامهریزی نظامی نیست، بلکه همانطور که تحدید نسل خود میتواند عاملی برای از بین بردن سرمایههای آینده یک کشور شود، تهدیدات اجتماعی نیز توان نابودسازی سرمایههای اجتماعی یک کشور را دارا است، ایران بهعنوان یک کشور درحالتوسعه و گذار از مرحله سنتی به مدرنیسم نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با تغییرات و دگرگونیهای سریع و وسیعی در ساختارهای اصلی خود، بهخصوص ساختار فرهنگی و اجتماعی مواجه بوده است؛ در نتیجه این تغییرات شتابآلود و تأخر ساختاری موجود در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آسیبها و تهدیدات اجتماعی متنوعی بر جامعه ایران تحمیل شده است، بهطوری که طبق گزارشات سازمان بهزیستی کشور، طی سالهای اخیر بهطور متوسط هر سال ۱۵درصد ضریب رشد آسیبهای اجتماعی در کشور را داشتهایم. آسیبها و تهدیداتی از قبیل بیکاری، بحران هویت، فرسایش سرمایه اجتماعی، کودکان خیابانی، فرارمغزها، فقر، شکاف طبقاتی و… .
قلمرویی از حریم افراد
“محسنیمزین” جامعهشناس نیز در این خصوص معتقد است: حوزه اجتماعی قلمرویی از حریم افراد است که در آن امنیت فرد حفظ یا مورد تهدید قرار میگیرد که در این حوزه میتوان به وضعیت محیط پیرامون زندگی و جرایم مختلف شامل انواع سرقت، بزهکاری، قتل، جنایت و بسیاری موارد دیگر اشاره کردکه بر امنیت شهروندان تأثیر میگذارد؛ ولی در این اجتماع اطلاع داشتن افراد از میزان حقوق خود میتواند ضامن امنیت اجتماعی باشد؛ زیرا وقتی فرد در اجتماع از حقوق خود و اینکه داشتن فضایی امن و آرام حق او است آگاه نباشد، موقعی که این حق سلب میشود نیز خبردار نخواهد شد. همچنین اطلاع داشتن افراد جامعه از حقوق شهروندی خود در حق داشتن امنیت، میتواند از یکسو ملزم به حفظ و رعایت حقوق و اجرای قوانینی که طبق هنجارها و ارزشهای جامعه تنظیم شده باشد و ازسوی دیگر با کسانیکه به ارزشهای جامعه و حقوق شهروندی سایرین اهانت و تعرض میکنند نیز آشنا شوند.
انتقال امنیت اجتماعی به جامعه
یک جامعهشناس دیگر هم در این مورد معتقد است که نظم اجتماعی ازطریق فرایند اجتماعی شدن به افراد جامعه منتقل میشود و افراد از این طریق به وظایف و حقوق خود واقف میشوند.
“فخری رضایی” اظهار کرد: درواقع اگر افراد جامعه نظام ارزشی مشترک را عادلانه تصور کنند، وفاق و ثبات اجتماعی افزایش مییابد و در غیر این صورت امنیت اجتماعی نیز در خطر است. این جامعهشناس افزود: ازسوی دیگر میزان پایبندی به ارزشها و هنجارهای جمعی مرتبط با فضایل اخلاقی افراد جامعه موجب ثبات، نظم و امنیت اجتماعی میشود.
وی اظهار کرد: این درحالی است که درصورت افزایش ناامنی اجتماعی، سرمایه اجتماعی در جامعه رو به زوال میرود و در درازمدت پیامدهای منفی بیشماری بر جامعه انسانی میگذارد.
وی با بیان اینکه وجود این شرایط زندگی اجتماعی را سخت و جانفرسا و روابط اجتماعی را دچار فرسایش میکند، گفت: درصورت فقدان امنیت اجتماعی، انسانها در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار شک و تردید میشوند و از برقراری روابط اجتماعی با دیگران پرهیز میکنند.
این جامعهشناس کاهش اعتماد بین افراد جامعه و همچنین دستاندرکاران اداره جامعه را نیز از دیگر تبعات ناامنی اجتماعی دانست.
رضایی اعتقادات مذهبی و تکیه بر باورهای دینی را موجب سالم بودن کانون خانوادهها دانست و گفت: فضای بیرونی جامعه نیز باتوجه به قانونمندی مقوله امنیت اجتماعی و به همت دستگاههای مجری، میتواند به فضایی سالم برای زندگی امن اجتماعی تبدیل شود.
تبعات روحی و روانی
یک کارشناس ارشد روانشناسی نیز با اشاره بر تبعات روحی و روانی امنیت اجتماعی در فضای جامعه، گفت: پرخاشگری و بزهکاری در چنین جامعهای بسیار کمرنگ دیده میشود.
“زهره کثیری” اظهار کرد: افسردگی زاییده بیاعتمادی، بیعدالتی، بیحرمتی و بیثباتی یک جامعه است و بههمیندلیل برای داشتن جامعهای سالم، باید اجتماعی امن وجود داشته باشد.
وی تقویت کرامت و عزتنفس را موجب برقراری امنیت اجتماعی در جامعه دانست و گفت: در تمام جوامع بشری، امنیت اجتماعی همواره ازجانب کسانی تهدید میشود که شخصیت، هویت و عزتنفس آنها لگدکوب شده است و بههمیندلیل دیگر از هرگونه جرم و جنایت و بزهکاری ابا و شرمساری ندارند.
کثیری با اشاره به تأثیر عقدههای درونی افراد بر شرایط جامعه، گفت: خانوادهها باید از همان دوران کودکی با تربیت صحیح فرزندان خود از ناهنجاری آنها در بزرگسالی جلوگیری کنند.
وی وظیفه دستاندرکاران اداره جامعه، بهویژه دستگاههای امنیتی و انتظامی را نیز پرداختن صحیح علاوهبر برخوردهای قهری در موارد بسیار ضروری، ریشهیابی و آسیبشناسی موارد بزهکاری عنوان کرد تا با استفاده از آن یافتهها، از موارد ناامنی پیشگیری شود.
امنیت اجتماعی، بحث جوامع انسانی
امروزه امنیت در جنبههای مختلف اجتماعی، اساسیترین وکلیدیترین بحث جوامع انسانی است و این امنیت میتواند در زمینههای اجتماعی، قضایی و حتی تغذیه جامعه و خانواده مطرح شود؛ احساس امنیت و رضایت از آن، برقراری آرامش واقعی در سطوح مختلف جامعه و همچنین طیبخاطر از بابت داشتن آن برای مردم مهم و ارزشمند است، در تعریف کارشناسان، حوزه امنیت ابعاد فراوانی دارد و در سطوح و حوزههای مختلف جامعه دیده میشود و ضروریترین نیاز جامعه محسوب میشود؛ حتی بهدست آوردن غذا و نان سالم برای خانواده نیازمند داشتن امنیت است.
سرمایه اجتماعی، فاکتوری برای امنیت
سرمایه اجتماعی یکی از فاکتورهایی است که نقش بسیار مهمی در امنیت اجتماعی دارد و امروزه این سرمایه نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در جوامع ایجاد میکند و در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند، بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی، اقتصادی و امنیتی هموار و دشوار میشود. بدون شک فرسایش سرمایه اجتماعی یکی از دغدغههای اصلی در تولید امنیت اجتماعی خواهد بود، هرقدر در جامعهای ارزشها، هنجارهای اجتماعی و تعهدات متقابل میان افراد استحکام یابد، انحرافات اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، جرم و … کاهش خواهد یافت.
با فروپاشی سرمایه اجتماعی جامعه دچار ضعف، بینظمی و درنهایت آنومی در سطح گسترده خواهد شد و امنیت اجتماعی آن به خطر خواهد افتاد. سرمایه اجتماعی دارای سه رکن اساسی و بسیار مهم یعنی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و ارزشهای مشترک که تأمینکننده امنیت اجتماعی هستند، میباشد؛ بنابراین فقدان یا کاهش سرمایه اجتماعی، منجر به بروز معضلات، بحرانها و تعارضات متعدد اجتماعی میشود.