چرا پلیس اقتدا گر همیشه مغلوب است/ امنیت «مردم پایه» راهبرد ناجا برای کاهش جرایم و ارتقا امنیت عمومی

با توجه به پیچیدگی روز افزون جرایم در جامعه کنونی و افزایش سطح انتظارات مردم در برقراری نظم و امنیت، ناجا باید به دنبال راهبرد جدید «مردم پایه» در راستای بهبود ارتقای خدمات و امنیت عمومی باشد.

امروزه نیروی پلیس در کشورهای پیشرفته، دوره اقتدارگرایی خود را پشت سر نهاده و وارد دوره جامعه‌گرایی شده، در این دوره پلیس در جهت برقراری یک رابطه نزدیک با افراد جامعه حرکت می‌نماید، از اینرو نیروی پلیس تعامل نزدیکی با افراد جامعه دارد؛ به آموزش و آگاهسازی آنان می‌پردازد و ایشان را در حل و فصل منازعات و اختلافات محلی یاری می‌دهد.

سرویس انتظامی سادس: پیشگیری انتظامی بر پایه اقدامات پلیسی در جهت حمایت از شهروندان آسیب‌پذیر، افزایش آگاهی‌های عمومی، نظارت بر اماکن عمومی و افزایش هزینه‌های ارتکاب جرم مبتنی است. متولی اصلی این نوع پیشگیری، نیروی انتظامی است که جهت تحقق آن، بایستی رویکرد جدیدی را نسبت به وظایف سنتی خود اتخاذ كند، زیرا پیشگیری انتظامی عمدتاً مبتنی بر تدابیر و اقدامات کنشی – پیش جنایی- توسط پلیس است و حال آنکه وظایف سنتی پلیس عمدتاً در برگیرنده اقدامات واکنشی- پس جنایی – در جهت کشف و تعقیب مجرمین است. با توجه به آنچه بیان شد می‌توان پیشگیری انتظامی را اینگونه تعریف نمود؛ مجموعه تدابیر و اقدامات کنشی و واکنشی نیروی پلیس که با حمایت از افراد در معرض خطر، افزایش آگاهی‌های عمومی، نظارت بر اماکن عمومی، افزایش هزینه‌های ارتکاب جرم و مداخله پیش از وقوع جرم و مداخله پس از وقوع جرم در صدد پیشگیری از ارتکاب جرم در جامعه است.
پیشگیری انتظامی مبتنی بر قابلیت‌های نیروی پلیس در تحقق اهداف پیشگیری از جرم است؛ به عبارت دیگر مبنای پیشگیری انتظامی، اختیارات و توانایی‌های نیروی پلیس در پیشگیری از جرم در جامعه است. زیرا نیروی پلیس به لحاظ داشتن اختیارات و ابزار ویژه می‌تواند نقش بسزایی در کاهش نرخ جرایم – خواه پیش از وقوع جرم و خواه پس از وقوع آن- داشته باشد.

در دوره پهلوی پلیس عمدتاً از الگوی اقتدارگرایی جهت سرکوب و حفظ امنیت استفاده می‌نمود؛ در این دوره نوعی اقتدارگرایی همراه با نوعی حرفه‌گرایی در عملکرد پلیس وجود داشت و امنیت برآمده از صرف اقتدار و حاکمیت پلیسی بود و تعامل نظام‌مندی میان پلیس و افراد اجتماعی وجود نداشت؛ افزون بر این در نیروی پلیس صرفنظر از اقدامات پراکنده و موقتی رویکرد منسجمی در خصوص پیشگیری از جرم شکل نگرفت.
رفتار پلیس در ایران پس از انقلاب، همزمان با کمرنگ‌شدن خصیصه حرفه‌گرایی در پلیس بر ابعاد مشارکت‌پذیری نیروی پلیس تأکید گردید. این روند هر چند به بعد تخصصی پلیس لطمه جدی وارد می‌کرد ولی از آنجا که اقبال بسیاری در جامعه، پشتوانه پلیس مردمی بود؛ لذا در سالهای پس از انقلاب فقدان حرفه‌گرایی لطمه چندانی به کارکرد پلیس وارد نکرد. با این حال با گذشت چندین سال پشتوانه مردمی و مشارکتی پلیس ایران ضعیف شد و بر ابعاد حرفه‌گرایی آن تأکید گردید؛ که تأسیس پلیس 110 یکی از مصادیق آن است. در خصوص جایگاه پیشگیری از جرم در پلیس ایران باید گفت که گرچه قانون تأسیس نیروی انتظامی مصوب 1369 در بند 8 از ماده 4 خود به پیشگیری از جرم به عنوان یکی از وظایف نیروی انتظامی اشاره نموده اما اهتمام جدی نسبت به پیشگیری از جرم تنها در سال‌های اخیر صورت گرفته است و از نظر ساختاری، اداره کل پیشگیری از جرم که یکی از ادارات معاونت انتظامی نیروی انتظامی بود؛ که هم اکنونً تبدیل به معاونت مستقلی گردیده که موفقیت این معاونت منوط به استفاده از راهکارهای پیشگیری انتظامی است. افزون بر این معاونت اجتماعی نیروی انتظامی نیز اقداماتی که ماهیتاً پیشگیرانه بوده را در دستور کار خود قرار داده با این حال اقدامات مذکور مبتنی بر شیوه‌های علمی پیشگیری از جرم نبوده و بیشتر جنبه ابتکاری و ابداعی داشته است.
هماننوطر که9 در ابتدای مطلب بدان اشاره شد امروزه نیروی پلیس ، دوره اقتدارگرایی خود را پشت سر نهاده و وارد دوره جامعه‌گرایی شده، در این دوره پلیس در جهت برقراری یک رابطه نزدیک با افراد جامعه حرکت می‌نماید، از اینرو نیروی پلیس تعامل نزدیکی با افراد جامعه دارد؛ به آموزش و آگاهسازی آنان می‌پردازد. طبق این رویکرد، پلیس بایستی همواره در دسترس مردم، همجوار با مردم و در تماس مستقیم و مستمر با شهروندان و مسائل آنان باشد. پلیس می‌تواند با آگاهی از واقعیت‌های جامعه شناختی اقدام به برنامه‌ریزی جهت پیشگیری از جرم نماید. راهبرد اساسی پلیس، مشورت و رایزنی منظم و نظام‌مند با جامعه و تشکل‌های مردمی و اتخاذ تدابیر مناسب محلی برای پیشگیری از جرم در محله‌های جرم‌زا است.
بنابراین نقش پلیس در پیشگیری از جرم تنها به تحقق اهداف پیشگیری وضعی نظیر نظارت بر اماکن جرم‌زا، تقویت آماج جرم و حفظ نظم منحصر نمی‌گردد بلکه امروزه با پیدایش دوره جامعه‌گرایی و مفهوم پلیس محلی، بر نقش این نهاد رسمی در تحقق اهداف پیشگیری اجتماعی اعم از آموزش، آگاه‌سازی و میانجیگری در اختلافات محلی تأکید گردیده است.
البته آنچه باید به عنوان روح کلی پیشگیری انتظامی در تمامی مراحل مورد توجه قرار گیرد این نکته است که تأکید بیش از حد و غیر علمی بر حضور مظاهر حاکمیت – از قبیل پلیس – در جامعه، خود می‌تواند منجر به افزایش احساس ترس از جرم درمیان شهروندان گردد و این امر باعث افزایش احساس ناامنی و در نهایت افزایش نرخ بزهکاری می‌گردد.

تحقق اهداف پیشگیری انتظامی مستلزم استفاده نیروی پلیس از رویکردهای جدید انتظامی که با رویکردهای کلاسیک متفاوتند، است؛ زیرا اهداف پیشگیری انتظامی تنها با پیش‌بینی وظایف پیشگیرانه برای نیروی پلیس محقق نمی‌شود به عبارت دیگر نیروی پلیس نمی‌تواند با پیروی از رویکردهای سابق درصدد تحقق اهداف پیشگیرانه برآید.

بنابر این یکى از پایه‏ هاى امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران، تأمین امنیت انتظامى است که بر عهده نیروى انتظامى جمهورى اسلامى ایران نهاده شده است. ایران کشورى در حال توسعه است و احتمال آسیب‏ پذیرى امنیت ملى آن از طرف مسائل داخلى وجود دارد. از این‏رو، نیروى انتظامى، یکى از نهادهایى است که در نظم ‏بخشیدن به امور داخلى می ‏تواند نقش مهمى ایفا کند. نتیجه این‏که تحکیم و استوارى امنیت ملى، به تقویت نیروى انتظامى وابسته است و هرگونه تضعیفى که متوجه نیروى انتظامى شود، بر امنیت ملى تأثیر سوء می گذارد.

به یقین نیروى انتظامى ج.ا.ا به مثابه یکى از نهادهاى مهم و بنیادین اجتماعى و امنیتى داراى وظائف و مأموریت‏هاى خطیرى در فرایند تأمین امنیت پایدار و پیشگیرانه و مراقبت از آن است.

رویکرد عملیات پیشگیرانه و پدافندی در اولویت تدابیر ناجا و به‌خصوص پلیس پیشگیری در کاهش جرایم و تهدیدهای خارجی و تأمین امنیت پایدار قرار دارد. بدیهی است با رویکرد مذکور پلیس پیشگیری باید در اجرای مأموریت‌های ناجا راهبرد رشته کاری خود را داشته باشد. این راهبرد ناجا باید در راستای امنیت عمومی «مردم پایه» هدف گذاری شود، این امنیت مردم محور، ساز و کارش در مرکز انتظام پلیس پیشگیری تعریف شده است.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *