تحلیلی بر استفاده از گیرنده های امواج ماهواره ای و اثرات مخرب آن برکانون خانواده

سریال های ماهواره ای یکی از تاکتیک های شبیخون و تهاجم فرهنگی است که در خانه و خصوصی ترین حریم خانواده لانه می کند، لانه ای ویرانگر که تیشه بر ریشه خانه و خانواده می زند؛ سریال‌های ماهواره‌ای انواع توقعات جنسی را در ایجاد می کند و مخاطبان برای دستیابی و ارضای آن‎ها به سهولت مرتکب هر نوع انحرافی می‌شوند.

ظهور تکنولوژی های نوین بخش عمده ای از کارکردهای خانواده ها را با دگرگونی همراه ساخته است و در پس این تغییرات،عوارض و تبعات سنگینی را برای خانواده ها به دنبال داشته ودارد؛ که سرنوشت آینده و نسل آینده را با چالش و مخاطرات زیادی مواجه می کند.سریال های ماهواره ای از نمونه ابزارهای دشمن برای هجمه و شبیخون فرهنگی محسوب می شود که به صورت کاملا موذیانه و با چراغی خاموش و ظاهری جذاب،در خانه و بین خانواده ها لانه می کند. سریال های ماهواره ای یکی از تاکتیک های شبیخون و تهاجم فرهنگی است که در خانه و خصوصی ترین حریم خانواده لانه می کند،لانه ای ویرانگر که تیشه بر ریشه خانه و خانواده می زند. سریال‌های ماهواره‌ای انواع توقعات جنسی را در بینندگان ایجاد کرده و مخاطبان برای دستیابی و ارضای آن‎ها به سهولت مرتکب هر نوع انحرافی می‌شوند.

سریال های شبکه های ماهواره ای پروژه ای هوشمندانه و طراحی شده که استادانه زیرآب بنیان خانواده ها را می زند و به تدریج عوارض و تبعاتی را به همراه خود می آورد که آرامش حاکم بر خانواده ها را به تاراج می برد.این در حالی است که هیچ کدام ازاین سریالها در شبکه های کشور های اروپایی پخش نمی شود و فقط در راستای تکمیل ضربه زدن به تفکرات و اعتقادات ارزشمند اسلامی برای کشور های اسلامی وبه صورت اخص ایران بر روی آنتن می رود.

یقینا”کاهش آثاراین دسته از برنامه های مخرب وتلاش به جهت عدم همسو وهمفکر شدن با چنین برنامه هایی مستلزم استدلال هایی منطقی است که تبعات و عوارض ویرانگر چنین برنامه های را تشریح و تبیین کند،برنامه هایی که با موضوعات به ظاهر اجتماعی پیامد های سنگین وعموما” غیر قابل جبرانی را به همراه دارد وتغییرات اساسی و بزرگی را درسبک زندگی وارزش های اسلامی وملی به وجود آورده ومی آورد لذا در ادامه اجمالا” به تعدادی ازاین تغیرات به صورت مختصر پرداخته می شود .

– وارونه سازی ارزش ها:

اساسا صدا و تصویر نقش بسزایی در روح و روان انسان ایجاد می کند و در صورتی که به صورت هدفمند و طراحی شده آواها و تصاویر تکرار شوند،باورها و عقاید انسان را تحت تاثیر قرار می دهد.
عموما محصولات،تبلیغات ،تولیدات،فیلم ها و سریال های ماهواره ای از درون مایه هایی برخوردار هستند که به دلیل پیشینه و عقبه غربی آن ،در تقابل با عقاید و فرهنگ جاری حاکم و جاری در جامعه ما قرار می گیرد و به صورتی نرم و آهسته بی ارزشی را جایگزین ارزش و لا ابالی گری و بی قید و بندی را با عبارت شیکِ آزادی به ذهن مخاطبان خود تزریق و تحمیل می کند .

– الگوسازی ماهواره برای خانواده :

رنگ ها،تیپ ها و مدل های متعددی در قالب سریال ها و محصولات شبکه های ماهواره ای به مخاطبان عرضه می شود و پس از مدتی مخاطبان سعی می کنند با همزادپنداری با شخصیت های مورد علاقه خویش که در سریال ها و فیلم ها به ایفای نقش پرداخته اند مشابه سازی هایی را در وجود خود بپرورانند.
اغلب سریال های به ظاهر خانوادگی حاوی داستان هایی از عشق های مثلثی و روابط نامتعارفی است که بیننده را پس از مدتی به طور غیرارادی و ناخود آگاه به همسان سازی با خود سوق می دهد.
بی اعتمادی به همسر،خیانت،افزایش سن ازدواج،بی تفاوتی به حریم خانواده و بی بندو باری فکری و جنسی،ارمغان چنین الگوپذیری های غلط و انحرافی است که اخلاق را در جامعه به انحطاط می کشد.

یکی از نتایج سریال های ماهواره ای،تحت الشعاع قرار دادن روابط عاطفی میان زوجین است.به واقع پس از مدتی زندگی مشترک، به عرصه ای برای رقابت تبدیل می شود که تقابل،وجه غالب آن می شود.

– رفاقت یا عدم پایبندی به همسر گزینی :

یکی دیگر از القائات سریال ها و فیلم های ماهواره ای که در پوشش موضوعات و سوژه های خانوادگی به ذهن مخاطب تزریق می شود هم خانگی و یارگزینی غیر رسمی است.

در واقع عدم پایبندی به همسرگزینی دائمی یکی دیگر از تبعات چنین سریال هایی است که به مقابله با اصل تحکیم خانواده بر می خیزد.

عدم تعهد اخلاقی علاوه بر این که به سست شدن بنیان خانواده منتهی می شود باعث ترویج فرهنگ و عادت میل گرایی و میل محوری می شود.

– قبح زدایی :

یکی دیگر از عوارض شوم سریال ها و فیلم های ماهواره ای،کنار رفتن پرده های شرم و حیا در ارتباطات میان اعضای خانواده است.

در واقع در شرایطی که اعضای یک خانواده در کنار یکدیگر نظاره گر صحنه هایی مستهجن و غیر اخلاقی هستند،شرم و حیا رنگ می بازد و به نوعی قبح زدایی ایجاد می شود که به تدریج باعث گستاخی و عدم پایبندی به معذوریات و ملاحظات اخلاقی می شود.

– ایجاد بلوغ زودرس در کودکان و نوجوانان

عوامل اجتماعی و فرهنگی: از مهم ترین عواملی که اخیراً بلوغ زودرس را در دختران و پسران ما موجب گشته است تماشای فیلم ها و موزیک ویدئو های شبکه های ماهواره ای می باشد.

در وجود هر انسانی غدد جنسی وجود دارد که به صورت طبیعی در یک سن مشخص فعـال می شود، این غدد در پسرها معمولاً در همان سن بلوغ شرعی که ۱۵ سال می باشد فعال شده و پسر مفهوم غریزه جنسی را از دوره بلوغ حس می کند اما در دخترها فعالیت این غدد به گونه ای که احساس نیاز غریزی به جنس مخالف کنند تا چند سال پس از سن بلوغ هم به تاخیر می افتد.

– رواج خیانت زن و شوهر به یکدیگر:

غیرت در آن حد و اندازه‌ای که دین مشخص کرده است یک ویژگی در مردان است که به جرات می‌توان گفت، یکی از اصلی ترین عوامل صیانت از عفاف است.

ناموس یکی از واژه‌های آشنا در فرهنگ ما و کلمه مقدسی در ادبیات ملی ماست،این واژه‌ از معدود واژه‌هایی است که در جامعه ما متدین و غیرمتدین نمی‌شناسد. حتی کسانی که اهل نماز و روزه هم نیستند، نسبت به ناموس خود حساسیت داشته و دارند،این غیرت و حساسیت یکی از موانع اصلی انحراف در جامعه است،اگر مردی حساسیت خود را نسبت به ناموسش از دست داد، خود می‌تواند زمینه‌ساز انحرافاتی در خانواده شود.

– ایجاد زنای فکری:

امر زنا در سبک زندگی اسلامی مبتنی بر فعلی خاص است ولی در آنچه به عنوان زنای فکری و به تعبیری زنای ذهنی وجود دارد، هیچکدام از شرایط خاص زنا محقق نمی شود.

در سبک زندگی اسلامی تعریف زنای فکری در دو قالب جنس مونث و مذکر دیده می شود. که امروز این مسئله در کل جهان به یک معضل تبدیل شده است.

زنای فکری، تصور و فکر کردن به امور جنسی و رابطه جنسی با نامحرم است. به لحاظ شرعی خود فکر گناه در امور جنسی به خصوص اگر غیر اختیاری باشد گناه نیست.

تهیه و تنظیم: سرهنگ “محمد قنبری” رئیس اداره برآورد اجتماعی انتظامی استان کرمانشاه

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *