مروری بر عملکرد معاونت عدالت جنسیتی

این روزها با وجود گرم بودن بررسی و تصویب برنامه ی ششم توسعه، صحبت های بسیاری پیرامون ابعاد مختلف این برنامه گفته میشود ولی باز هم مانند گذشته معاونت زنان و خانواده در حاشیه ی سایر موضوعات قرار میگیرد و از قاب ذره بین برخی از متولیان و مسئولین بیرون است در حالی که مساله ی زن و خانواده از مسائل درجه یک کشور است.
در این متن سعی میشود ابتدا اشاره ای به برنامه ی پنجم توسعه و میزان تحقق آن شود سپس نگاهی گذارا به برنامه ی ششم توسعه خواهیم داشت.

در حالی برنامه پنجم توسعه ماده ۲۳۰ بعنوان تک ماده برنامه و اجرایی مسائل زنان با اطلاق کلی “تهیه برنامه توسعه جامع زنان و خانواده” با محوریت دولت و دستگاه های دولتی و با همکاری مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، امور برنامه ریزی برای زنان را به پایان می رساند که نهایتا برنامه ی جامع بعد از مدتی تحت عنوان برنامه جامع” تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده” در ۲۹۰ بند به تصویب میرسد. از جمله ویژگی های مثبت آن بودجه بندی، زمانبندی و مشخص کردن متولی برنامه در سازمان ها و نهادهای دیگر است اما با بررسی اجرای این ۲۹۰ بند، از برنامه ی جامع حقیقتی تلخ برداشت میشود.

با تامل در گزارش عملکرد دولت در مدت سه ساله اش متوجه این نکته می توان شد که بیشترین دغدغه و عملکرد این معاونت در سه محور می باشد: ۱- توجه به نهادها و اجلاس های بین المللی و انعقاد تفاهم نامه با صندوق بین المللی جمعیت ۲- دغدغه ی اشتغال زنان ۳- توجه به سازمان های مردم نهاد

در گزارش کار دوساله و سه ساله ی معاونت زنان و خانواده بیشترین حجم این گزارشات را تعاملات بین المللی در برمیگیرد. شرکت در شصتمین کمیسیون مقام زن با همراهی سازمان های مردمی و شرکت افراد مذکور در کارگاه های آموزشی این کمیسیون همراه بود.

سوال اصلی این است که کمیسیونی که مهد فمینیست ها می باشد و محور برنامه های آن برابری جنسیتی است چه ضرورتی برای حضور مقامات ایرانی و آموزش سازمان های مردم نهاد ایجاد میکند؟ به علاوه آنکه این معاونت در گزارش دوساله ی عملکرد خود به تدوین و ارائه ی گزارش هایی در کمیسیون مقام زن اشاره کرده است که این ابهام و سوال ایجاد میشود که چرا ایران باید گزارش وضعیت زنان خود را به مجامع بین المللی که از اساس با ارزش ها و اصول دین ما مغایرت دارد، ارائه دهد؟همچنین در طی این مدت از روی کار بودن دولت یازدهم، معاونت مذکور مدام دغدغه ی اشتغال و برابری فرصت دستیابی به اشتغال برای زنان نسبت به مردان مطرح میشد تا اینکه اخیرا ریاست جمهوری دستور محدودیت جنسیتی را در آزمون استخدامی به بهانه ی عدالت جنسیتی لغو کردند.

در شرایطی که مردان جامعه ی ما در نرخ بیکاری بالایی به سر میبرند و اسلام خرج خانه و نفقه را برعهده ی مرد گذاشته و شرط تشکیل خانواده شاغل شدن جوانان ما می باشد این عدالت نیست که شرط محدودیت جنسیتی به بهانه ی واهی عدالت برداشته شود.

در باب برنامه ی پنجم توسعه و عدم تحقق آن بویژه در بعد فرهنگی و اجتماعی حرفهای بسیار زیادی وجود دارد که از توان این نگارش خارج است، لکن جای سوال دارد که چرا دولت، امر خانواده را در پائین ترین درجه از مسائل زنان قرار داده و اهتمامی برای آن ندارد در حالی که خانواده مساله ی درجه یک است. به عنوان مثال در پیگیری مرخصی زایمان خانم ها، این معاونت به طور مداوم دغدغه ی از دست دادن کار زنان را دارد و اشتغال را بالاتر از پیگیری این مرخصی و توجه به کانون خانواده میداند و به این توجیه که بعد از این مرخصی زنان کار خود را از دست میدهند از پیگیری جدی و قاطع محروم کرده اند.

مورد دیگری که معاونت زنان عملکرد ضعیف خود را توجیه میکرد این بود که در امر حجاب و عفاف چندین دستگاه متولی است و فقط بر عهده ی این معاونت نیست در حالی که این معاونت می بایست نقش فرابخشی خود را به کارمیبرد و در اجرای این برنامه ها پیگیری های جدی بعمل می آورد.

و اما برنامه ی ششم توسعه:

در برنامه ی ششم توسعه معاونت زنان و خانواده به عنوان متولی این حوزه، محور برنامه ی خود را عدالت جنسیتی در راستای توسعه ی متوازن و پایدار برشمرده است که خود جای بحث فراوان دارد. در سند توسعه ی پایدار ۱۷ آرمان وجود دارد که آرمان ۵ آن اشاره به برابری جنسیتی و توانمند سازی همه ی زنان و دختران دارد، عدالت جنسیتی در راستای توسعه پایدار اولین تناقض انتخاب این محور است یعنی عدالت جنسیتی در راستای برابری جنسیتی؛ که در عمل هم در آزمون استخدامی امسال، این عدالت جنسیتی تبدیل به همان برابری و تشابه شد.

دوم آنکه عدالت جنسیتی و برنامه ای که معاونت زنان پیرامون تحقق لایحه احکام برنامه ششم توسعه ارائه داد چقدر از دغدغه ها و سیاستهای کلی خانواده را در برگرفته است؟

در برنامه ششم توسعه حتی یک اقدام شاخص برای تحکیم و تعالی خانواده آورده نشده است اما به وفور اقدامات در راستای تعاملات بین المللی ذکر شده است تا جایی که برای نخبگان ما جهت شرکت در آموزش های بین المللی فمینیست ها هم برنامه ریزی شده است. بنابراین عدالت جنسیتی شعاری است که در عمل و حقیقت باعث برابری و تشابه میشود که قطعا اولین آسیب این برابری و تشابه برای سوزاندن ریشه های خانواده است.

مسئولین ما باید توجه داشته باشند که دود پیروی از الگوهای غربی به چشم خانواده میرود. چرا ما باید مجامعی را مهم بدانیم که با تجویزهای خود خفت و خواری برای زنان غرب بوجود آورده است و باعث شده تا مفهومی به نام خانواده در غرب وجود نداشته باشد؟

معیار غرب و مجامع بین المللی مساله شکاف جنسیتی است که وضعیت زنان ایران و شکاف جنسیتی در ایران را بدتر از عربستان میداند! آیا مسولین می توانند این دروغ بزرگ را نبینند و به راحتی از کنار آن بگذرند؟ شاید بهتر است بانوان سرزمین خودمان قضاوت کنند که آیا وضعیت زنان عربستان که حتی رانندگی و حق رای ندارند از بانوان این سرزمین بهتر است؟

و در آخر اینکه بهتر است بجای سرگرم شدن به بازی شکست خورده و نسخه ی مسموم کننده ی غرب، به فکر رفع مشکلات اساسی پیش روی زنان و خانواده، اوقات فراغت، شادی زنان و خانواده های سرزمینمان باشیم.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *