«ژنرال» برای اعاده حیثت به تیم ملی بازمی‌گردد؟


دیدار تیم های فوتبال سپاهان و پیکان

او یک طلب صاف نشده دارد. هنوز هم از آن برنامه تلویزیونی بعد از حذف در جام ملت‌های ۲۰۰۷ دل‌چرکین است و آن را مثل یک «دادگاه» می‌داند. خیلی دیر دلش صاف می‌شود…

به گزارش سادس، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «تا این لحظه روی کاغذ او سرمربی تیم ملی ایران است. فرزاد مجیدی که به عنوان کارشناس برای بازی استقلال – الریان به شبکه سه دعوت شده بود، همانجا حتی تبریک هم گفت اما هنوز هیج چیز قطعی نیست. حامیان علی دایی با اطمینان می‌گویند او به تیم ملی برمی‌گردد و هواخواهان امیر قلعه‌نویی حتی مخالفت باشگاه سپاهان را هم جدی نمی‌گیرند.

امیر قلعه‌نویی یکی از نام‌های پرحاشیه‌ فوتبال ایران است که هرگاه زبان می‌گشاید مخالفان و منتقدانش را جسورتر می‌کند. او در زندگی ورزشی‌اش گاهی با بی‌رحمی به باندبازی، تبانی، خط دادن به بازیکنان، شارژ کردن لیدرها و … متهم شده است اما هر بار در فوتبال داخلی با کسب عناوین خوب توانسته است منتقدان دندان‌گردش را برای مدتی خاموش کند و در راهی که معتقد است «اون بالایی که جای حق نشسته و عزت و ذلت دست اوست» نشانش می‌دهد پیش می‌رود.

او یک طلب صاف‌نشده دارد. هنوز هم از آن برنامه تلویزیونی بعد از حذف در جام ملت‌های ۲۰۰۷ دل‌چرکین است و آن را مثل یک «دادگاه» می‌داند. خیلی دیر دلش صاف می‌شود. خودش را تنها سرمربی تیم‌ ملی می‌داند که بدون شکست، از این پست اخراج شده است.

تیم ملی ایران در مسابقات انتخابی جام ملت های آسیا با کسب ۴ پیروزی و ۲ تساوی مقام نخست گروهش را با سه امتیاز بالاتر از کره جنوبی به دست آورد و به نظر می‌رسید می‌تواند یک طلسم چهار دهه‌ای را بشکند. اما در مسابقات نهایی بعد از صدرنشینی در گروه با ۷ امتیاز و بالاتر از ازبکستان و چین در مرحله گروهی در یک چهارم در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی حذف شد. در روزی که مهدی مهدوی‌کیا ستاره‌ای که ضربه‌های کاشته‌اش چشم‌نواز و بدون خطا بود، یکی از بدترین پنالتی‌های عمرش را زد. رسول خطیبی هم پنالتی هدر داد تا قلعه‌نویی با تلخکامی تورنمنت را ترک کند. او اما با لوطی‌گری جنوب شهری‌اش گفت: «در این ناکامی تمام تقصیرها متوجه من است و نبابد از بازیکنان انتقاد کرد.»

او نمی‌توانست جای بازیکنان پنالتی بزند اما مسئولیت آن شکست را بر عهده گرفت ولی انتظارش را نداشت که برایش در تلویزیون دادگاه تشکیل دهند. بعد از ۱۳ سال هنوز هم آن نشست با حضور عادل فردوسی پور، بیژن ذوالفقارنسب و امیر حاج‌رضایی را به خاطر دارد. آن برنامه یکی از جرقه‌های اختلاف عادل – قلعه‌نویی را زد.

قلعه‌نویی چهره‌ای است که میان عشق و نفرت مطلق راه می‌رود. او هم فدائیان و جان‌شیفتگانی دارد که همیشه پشت سرش راه می‌روند و هم منتقدانی که گاهی «رئیس مافیا» صدایش می‌زنند و او با پوزخند به سینه‌اش می‌کوبد.

امیر قلعه‌نویی که برخی او را با نام اردشیر می‌شناسند ریشه در جنوب شهر تهران دارد؛ جایی که زندگی چندان آسان نیست و مستلزم دویدن و مبارزه‌ای همه‌روزه است. او در هفت سالگی پدرش را از دست داد و مجبور شد در ۱۳ سالگی در بازار کار کند. شاید همین امر موجب شده است که سرسخت، تسلیم‌ناپذیر، زیرک و البته گاهی هم غیر قابل انعطاف باشد.

قلعه‌نویی در کارنامه فوتبالی‌اش بازی در تیم ملی نوجوانان، تیم راه‌آهن و شاهین و نیز السد قطر را دارد. او در سال ۱۳۶۷ پیراهن آبی‌های پایتخت را پوشید و اولین بازی وی به عنوان بازیکن استقلال در ۱۹ اسفند سال ۱۳۶۷ مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام‌ حذفی برگزار می‌شد به پنالتی کشیده شد. جالب است بدانید که اردشیر پنالتی‌اش را از دست داد! کارنامه ملی او چندان پربار نیست، تنها ۱۹ بازی ملی که اتفاقاً ۱۸ بازی آن در سن ۳۰ سالگی به بعد رخ داد. امیر در این ۱۹ بازی تنها یک بار مقابل کویت موفق به گلزنی با پیراهن تیم ملی شد.

آیا این تمام آن چیزی است که در زندگی او وجود دارد؟

اصغر حاجیلو، یکی از پیشکسوتان استقلال می‌گفت: «هر ایرادی به امیر وارد باشه، کسی نمی‌تونه نگه که واقعاً بامرامه. اگه دو نصفه شب بهش زنگ بزنی بگی گیر افتادم، سوار میشه میاد کمکت.» او در عرصه مربیگری باشگاهی پرافتخارترین مربی حال حاضر ایران است و حالا که ویلموتس، استراماچونی و کالدرون هر کدام با بهانه‌ای کشور را ترک کرده‌اند و به نظر می‌رسد باید به گزینه داخلی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران دل ببندیم، نامش بیش از دیگران تکرار می‌شود.

ژنرال ۵۶ ساله اگر به تیم‌ملی بپیوندند آن وقت سه‌گانه استقلال، پرسپولیس و سپاهان تکمیل می‌شود. هر سه تیم با مربیان تازه باید به لیگ ادامه بدهند. یک اتفاق نادر در تاریخ لیگ. ظلم مساوی! اما چه افتخاری بالاتر از نشستن روی نیمکت تیم‌ ملی؟

نکته جالب ماجرا این خواهد بود که رئیس کانون مربیان ایران که به نظر می‌رسد صلاحیت گزینه‌ها را بررسی می‌کنند، بیژن ذوالفقارنسب است! یکی از سه نفری که در آن نشست تلویزیونی صریح و بی‌رحمانه قلعه‌نویی را در حذف از جام ملت‌ها مقصر عنوان کرد. دنیا گرد است، کوه به کوه نمی‌رسد اما آدم به آدم می‌رسد.

در میان مربیان فعلی هیچکدام کارنامه‌ای همپای قلعه‌نویی ندارند. از سوی دیگر پیوستن یحیی گل‌محمدی به پرسپولیس که از او به عنوان یک گزینه جوان یاد می‌شد عملاً شانس قلعه‌نویی را افزایش داد. او در جام ملت‌های ۲۰۰۷ ناصر ابراهیمی، منصور ابراهیم‌زاده، افشین پیروانی، کریم بوستانی، مارکار آقاجانیان و پرویز مظلومی را به‌عنوان دستیاران خود به همراه بود. مجموعه‌ای از سه نسل مربیان که به‌نوعی باعث شد قلعه‌نویی نشان دهد دایره گسترده‌ای از دوستان را همراه دارد. اگر او این بار هم روی صندلی خالی شده ویلموتس بنشیند احتمالاً باز هم با هوشمندی تنوعی رنگین‌کمانی از دستیاران را برای کاستن از فشارها گرد هم خواهد آورد.

همه این نوشتار با «اگر» همراه بود… این روزها از سیاست تا ورزش، از هنر تا دانش همه چیز با «اما» و «اگر» همراه است…

انتهای پیام

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *