نقش آمریکا در توسعه یارگیری و تبلیغات آنلاین داعش/ داعش زاییده حمله آمریکا به عراق به بهانه مبارزه با تروریسم است

  استدلال کسانی که معتقد بودند مبارزه با تروریسم پس از جنگ افغانستان باید تحت نظر قانون و سرویس های امنیتی آمریکا می ماند منجر به آن شد که ایالات متحده به عراق حمله کرد و بر روی خاکستر سوخته ی در حال خاموشی، اکسیژن دمید؛ و باعث شکل گیری داعش شد.

به گزارش  سادس به نقل از رویکرد، کارل ویک تحلیل گر هفته نامه تایم در شماره اخیر این مجله در رابطه با وضعیت تروریسم در آمریکا و نقش این کشور در به وجود آمدن داعش می نویسد: افرادی که بیش از همه در مورد تروریسم می دانند، همه تقریبا در این مورد هم نظر هستند که دیدگاهشان مشابه با آخرین صفحه از کتاب “ایالات متحده جهاد” نوشته پیتر برگن است. جایی که در آن نویسنده می کوشد حس خطری که خواننده را به خواندن ۲۷۹ صفحه قبلی کتاب وادار کرده را در چشم اندازی واضح نشان دهد؛ فوریت و ضرورتی اساسی که برنامه های تلویزیونی مانند “سرزمین مادری”، بسیاری از اخبار شبکه های کابلی و سخنرانی های کوبنده جمهوری خواهان در رقابت های ریاست جمهوری را به سمت پیدایش احساسی سوق می دهد که می خواهد القا کند قرار است اتفاق ناگواری رخ دهد. این در حالی است که برگن نتیجه می گیرد برخلاف هجمه به وجود آمده، قرار نیست اتفاقی بیفتد. تروریسم یک بحث است، و ترس از تروریسم بحثی دیگر؛ و در حال حاضر تنها یکی از این دو در افکار عمومی ایالات متحده شایع و حکم فرماست. فیلیپ ماد، افسر سابق مبارزه با تروریسم اف بی آی در مستندی از شبکه اچ بی او با نام “وطنی” که اقتباسی از کتاب برگن است، می گوید:”من در مورد تروریسم نگران نیستم”. اندرو لیپمن، یک افسر سابق دیگر از مرکز ملی مبارزه با تروریسم، تهدیدهای بزرگتری نسبت به تروریسم را برمی شمارد: چاقی، سرطان و خشونت مسلحانه. او ادامه می دهد: “اما این مشکلات همچون تهدید داعش، افکار مردم آمریکا را درگیر نمی کند.” بنابراین اکنون همه ما اینجاییم؛ روی لبه صندلی هایمان. در حالی که شاید باید روی نیمکت راحتی کنار یک مشاور نشسته و افکار نگران کننده خود را حل و فصل کنیم. برگن اشاره می کند که سیستم امنیتی عظیمی که پس از یازده سپتامبر بر کشور ایالت متحده حکم فرما شده، تاکنون مانع از وقوع اتفاقات مشابهی شده است. از ۷۲ توطئه شناسایی شده در این کشور، که البته درستی تعدادی از آنها مورد شک است، ۵۶ طرح با اقدامات قانونی خنثی شده که ۴۴ عدد از آنها با اطلاعات دریافت شده از سلفی ها صورت گرفته است. از طرفی تعداد کشته های ناشی از توطئه های موفق که ۴۵ تن هستند، تقریبا مساوی با ۴۸ نفریست که توسط راستگرایان افراطی در ماجرای سن برناردینو کشته شده اند. یک دهه قبل، گریسون کیلر نوشت: “پیروزی در جنگ سرد ما را با احساس پوچی عجیبی روبرو کرد، بنابراین در حال حاضر ما جنگ علیه تروریسم را در حالی پذیرفته ایم که هیچ اعتقادی به آن نداریم. با این حال، موانع بتنی و گروه های امنیتی در فرودگاه ها حسی از خطر را به ما القا می کنند، که البته رضایت بخش است.” این اضطراب، هر منبعی که داشته باشد، واقعی است. بریدن سر جیمز فولی و استیون سوتلف حسی را بیدار کرد که با گذشت ۱۷ ماه از آن زمان نه تنها کاهش نیافته، بلکه تقویت شده است؛ و در حال حاضر طبق نظرسنجی های صورت گرفته، مساله غالب بر تمام نگرانی های عمومی است. تروریست های متولد ایالات متحده به طور منطقی با تبلیغات آنلاین انگلیسی زبان تروریستی، به داعش روی آوردند. انور العولاقی، شبه روحانی متولد آمریکا، در سال ۲۰۱۱ توسط هواپیماهای بدون سرنشین کشته شد. اما آموزه های او در دنیای آنلاین زنده ماند و توسط ۸۷ تن از ۳۳۰ آمریکایی که در یازده سپتامبر به اتهام پیروی از تروریسم سلفی دستگیر شده بودند، دریافت شد. برگن همچنین، به بررسی تفکر ماهرانه ای می پردازد که باعث شکل گیری به گفته او یک جهادی می شود؛ چرخشی بسیار تعیین کننده در زمانی که رسانه های اجتماعی اجازه می دهند تروریست ها به صورت آنلاین سربازگیری کنند. او در پایان به کوانتیکوی ویرجینیا اشاره می کند، جایی که در آن تحلیلگران اف بی آی ابزار سودمندی را توسعه داده اند که توسط آن می توان افرادی که خطری واقعی برای امنیت جامعه و انجام عملیات تروریستی هستند را از دیگران تمیز داد. اگر این ارزیابی ها درست باشد، استدلال کسانی که معتقد بودند مبارزه با تروریسم پس از جنگ افغانستان باید تحت نظر قانون و سرویس های امنیتی می بود، اثبات می شود. در عوض، ایالات متحده به عراق حمله کرد و بر روی خاکستر سوخته ی در حال خاموشی، اکسیژن دمید؛ و باعث شکل گیری داعش شد. بهتر است به یاد داشته باشیم که تمام هدف تروریسم برانگیختن یک واکنش افراطی است (یکی از کتاب های جهادی “مدیریت توحش” نام دارد). آنگونه که برگن می گوید، یازده سپتامبر به این دلیل اتفاق افتاد که گارد امنیتی پایین بود. در حال حاضر هیچ کس نمی تواند ادعا کند که این گارد پایین است. گرچه امکان دارد این گارد آنقدر بالا رفته باشد که دید ما را بر روی بسیاری از مسائل ببندد.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *