رونمایی از گاف بزرگ فوتبال ایران

این روزها، ادعای دو مرد از دو نسل متفاوت از مربیان ایرانی، مبنی بر داشتن پیشنهاد جدی کار از باشگاه برایتون انگلستان، نقل محافل ورزشی شده است.

به گزارش سادس به نقل از وبسایت نود، ماجرا با ادعای مبهم علی منصوريان آغاز شد، زماني كه در كنفرانس خبری بعد از بازی استقلال اعلام كرد از يك باشگاه انگليسی پيشنهاد كار داشته ولی به خاطر آبی های تهرانی و اينكه آماده موقعيت‌های سخت شود آن را نپذيرفته است. او حاضر نشد اسم اين تيم را اعلام كند ولی پافشاری كرد كه اين مسئله صحت دارد و باشگاه انگليسی خواستار حضورش در كادر فنی اين تيم شده است.

يك ادعا و ۱۰ واكنش
ادعای مربی جوان و پرشور استقلال بلافاصله با واكنش هواداران و كارشناسان فوتبال مواجه شد چراكه به زعم بسياری از كارشناسان، او فاقد اولين استانداردهای لازم برای كار كردن در يكی از سخت‌ترين ليگ‌های فوتبال جهان، يعنی داشتن رزومه قابل توجه و درخشان و البته مدرك مربيگری از يوفا بود. منصوريان ۴۴ ساله، تنها سابقه‌ مربيگری در باشگاه‌های نفت تهران و پاس همدان را در كارنامه دارد و مدتی نيز به عنوان دستيار در تيم ملي مشغول به كار بوده و قطعاً اين رزومه آنقدر پربار نيست كه كسی خارج از مرزهای ايران برای كشف استعداد جديد مربيگری جهان به ايران سفر كند و عملكرد عليرضا منصوريان را در نظر گرفته و در نهايت برای حضور در كادر فني باشگاهی انگليسی دعوت به عمل آورد.

تبليغاتی بود؟!
بزرگان فوتبال كشور هم در پی آشفتگی بی جهتی كه عليرضا منصوريان براي خودش و تيمش درست كرده بود به مسئله ورود كردند تا جايی كه مديريت باشگاه رسماً اعلام كرد اين مسئله صحت ندارد و آن را اقدامی تبليغاتی از جانب علي‌منصور برای تزريق روحيه به بازيكنان تيم تعبير كرد.

و ناگهان پرويزخان
در‌ گير و دار مصاحبه‌های افراد مختلف راجع به اين پيشنهاد و نكوهش ايجاد حاشيه بی دليل برای استقلال توسط عليرضا منصوريان، ناگهان پرويز مظلومی، مربی سابق اين تيم مدعی شد سندی دال بر ارائه پيشنهاد رسمی از باشگاه برايتون انگلستان دارد و آن را در اختيار رسانه‌ها قرار داد.

ادعای پرويز مظلومی، برخلاف گفته‌های عليرضا منصوريان، مبتنی بر ارائه سندی بود كه او شخصاً در اختيار رسانه‌ها و سايت‌های ورزشی قرار داد تا ثابت كند اين پيشنهاد واقعی بوده و او پيش از ساير مربيان ايرانی به كار كردن در انگلستان دعوت شده است. بررسی سند ارائه شده توسط پرويز مظلومی، نياز به دانش حقوقی قراردادها نداشت چراكه اين سند از اولين فاكتورهای لازم برای يك سند رسمی خالی ا‌ست. سندی كه با لوگوی اتحاديه فدراسيون فوتبال انگلستان و البته اسم يوفا(!) آغاز شده. حتی اگر قرار باشد در نامه‌ای به اين دو نهاد به صورت همزمان اشاره شود، يا اسم هر دو يا لوگوی هر دو كنار هم قرار خواهد گرفت. سؤال دوم در مورد اين لوگوها اين بود كه قرارداد يك مربی با يك باشگاه چه ربطی به فدراسيون فوتبال انگلستان و يوفا دارد كه بايد لوگو و اسم آنها در اين سند قرار بگيرند؟ نكته سوم عدم تسلط جعل‌كننده اين سند بر زبان انگليسی و ادبيات رايج در فوتبال انگلستان است. شايد اگر فقط كمی فرصت بيشتری برای توليد آن می گذاشتند می توانستند كار تميزتری ارائه كنند چراكه هر علاقه‌مندی به فوتبال انگلستان مي‌داند در اين كشور مربيان فوتبال Manager خطاب می شوند و چنانچه شما قرار باشد به عنوان سرمربی يك تيم ايفای نقش كنيد، قرارداد بين شركت حقوقی ثبت شده برای باشگاه (و نه اسم باشگاه) و Manager بسته خواهد شد.

شماره ثبت؟! چرا؟!
جملات اين قرارداد، از كوچك‌ترين نكات رايج در دستور زبان انگليسي بهره‌ای نبرده و مشخصاً با استفاده از ابزاری مانند مترجم سايت گوگل تهيه شده است. برای مثال جمله اول قرارداد، بدون داشتن فعل نگاشته شده يا در خط دوم واژه «شماره ثبت» كه در سربرگ‌های قراردادها در ايران يك واژه رايج است به صورت Established numbers ترجمه شده است.

ايميل هواداران يا ايميل باشگاه
در ادامه، برای ارائه ايميل آدرس رسمی باشگاه، از ايميل ارتباطی هواداران با باشگاه يعنی supporter. services@bhAFC. co. uk استفاده شده است كه قطعاً نمي‌تواند ايميل رسمی باشگاه برای ارائه پيشنهاد كاری به يك مربی باشد.

شماره پاسپورت يا تعداد پاسپورت
نشانه ديگر برای اثبات جعل‌كننده سند از گوگل ترانسليت، اين است كه به جای واژه Passport number كه به معنای شماره پاسپورت است، از عبارت Number of passport استفاده شده كه برای بيان «تعداد پاسپورت» در انگليسی استفاده می شود. مثلاً يك نفر می تواند همزمان تابعيت كشور‌های انگلستان و ايران را داشته باشد، پس او يك پاسپورت ايرانی و يك پاسپورت انگلستانی خواهد داشت كه سر جمع دو پاسپورت مي‌شود و واژه Number of passport به اين مورد اطلاق می شود.

تغيير بی موقع مربی
در ادامه اين قرارداد، زمان آغاز آن هشتم آگوست اعلام شده كه سه روز بعد از آغاز اولين هفته اين ليگ به شمار می رود، يعنی در واقع مسئولان اين باشگاه تنها بعد از يك بازی كه در آن هم تيم برايتون در خانه دربی، بازی را صفر-صفر مساوی كرده، تصميم به اخراج مربی اين تيم و استخدام پرويز مظلومی گرفته‌اند!

۲۰پوند به جای ۲۰هزار پوند
اشتباهات دستور زبانی در ادامه به اوج می رسد‌‌؛ جايی كه حقوق هفتگی مربی را به اشتباه ۲۰ پوند نوشته‌اند و تصور كرده‌اند با قرار دادن نقطه در عدد ۲۰,۰۰۰ معنای آن ۲۰ هزار پوند خواهد بود!

در نهايت، در اين قرارداد، هيچ‌گونه ليستی از خواسته‌ها، امكانات مورد نياز، برنامه‌ريزی زمانی برای اردوها، اختيارات طرفين و ماده‌های فسخ قرارداد و غرامت احتمالی در نظر گرفته نشده كه خود باز نشانه‌ايی است كه چنين قراردادی كاملاً ساختگی و دور از واقعيت است.

استعلام از برايتون
عليرغم اينكه سند ارائه شده توسط پرويز مظلومي، مشخصاً ايرادات فراوانی از بابت مسائل قراردادها و دستور زبان داشت، به منظور تكميل تحقيقات در مورد ادعای ايشان و همچنين ادعای عليرضا منصوريان مبنی بر داشتن پيشنهاد كار از باشگاه برايتون با آنها تماس گرفتيم و از آنها سه سؤال پرسيديم:

۱) آيا هرگز قصد داشته‌اند به مظلومی و منصوريان پيشنهاد كار ارائه كنند؟

۲) آيا اسم اين افراد (پرويز مظلومی و عليرضا منصوريان) را قبلاً شنيده‌اند و اطلاعاتی در مورد آنها دارند يا خير؟

۳) آيا شخصی به نام خانزاده جزو سهامداران اين باشگاه است يا چنين ادعايی صحت ندارد؟

پاسخ برايتون
پاسخ باشگاه برايتون به سه سؤال ما در مورد ادعاهای مذکور، به شرح زير است:

«از ايميلی كه ارسال كرديد متشكريم ولی بايد بگويم كه به هيچ عنوان هيچ تماسی با آقای مظلومی نداشته‌ايم و به ايشان هم هيچ پيشنهادی ارائه نكرده‌ايم. همچنين بايد اشاره كنيم كه سند ارائه شده (از طرف آقای مظلومی)، سند رسمی از جانب باشگاه ما نيست. ما هرگز حتی اسامی افرادی كه ليست كرده‌ايد (‌عليرضا منصوريان، پرويز مظلومی و خانزاده‌) را نشنيده‌ايم و اعلام می كنيم كه خانزاده سهامدار باشگاه ما نيست. با احترام، پل كميليان (مسئول روابط عمومی و رسانه‌ای باشگاه برايتون).»

رونمایی از گاف بزرگ فوتبال ایران

اين پاسخ از جانب روابط عمومی باشگاه برايتون، حجت را بر ما تمام كرد كه ادعای عليرضا منصوريان و پرويز مظلومی مبنی بر داشتن پيشنهاد كار از باشگاه برايتون صحت ندارد. اميدواريم چه به واسطه اغفال توسط دلالان و چه به هر منظور دیگر، از ادامه اين داستان‌سازی ها پرهيز شود و مصلحت استقلال و البته فوتبال ايران در اولويت قرار گيرد.

واقعيت اين است كه فوتبال ما هرگز در زمينه توليد مربی باكيفيت، موفق عمل نكرده و تصور حضور مربی در فوتبال اروپا، حداقل در حال حاضر، شايد تنها بتواند به سفر كردن آنها به اروپا و تماشای بازی های اين تيم‌ها محدود باشد.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *