همه با هم برای امنیت و آرامش/ دعوت دوستانه از دیگران به نیکی ها

معاون اجتماعی نیروی انتظامی با اشاره اینکه شعار هفته ناجا از یک پشتوانه نظری و نخبگی برخوردار است و اغلب متناسب با شرایط زمانی و اجتماعی و نظایر آن فرمول بندی می شود، گفت: در آغاز شعار ، دو واژه ” همه با هم” را جای داده ایم تا بگوئیم که حفظ امنیت و آرامش نیازمند ” انسجام عمومی” و ” همفکری همگانی” و ” همراهی” یکایک شهروندان جامعه است.
به گزارش سادس، سردار دکتر “سعید منتظرالمهدی” در یادداشت خود با عنوان ” به بهانه هفته نیروی انتظامی”همه با هم برای امنیت و آرامش”، آورده است:

دو مفهوم هم پیوند و جدایی ناپذیر “امنیت ” و “آرامش” از جمله مفاهیم دلنشین و پرمعنایی هستند که حتی دیدنشان بر صفحه کاغذ و شنیدن نامشان، ذهن و روان آدمی را طراوت و شادابی می بخشد و جسم و جان را شکفتگی و آسودگی ارزانی می دارد.

تو گویی در میان انبوه واژگان زبانی این دو واژه از چنان جایگاه و منزلت برتر و مهتری برخوردار شده اند که دیگر واژگان را یارای هماوردی با آنان نیست؛ و شگفت آنجاست که این جایگاه برتر در سطح این یا آن زمان زنده دنیا محدود و منحصر نمانده است بلکه جهانشمول و فراگیر است و طرفه تر آنکه، با اندک تاملی در سیر تحول مفهومی این دو واژه ناب در گذر تاریخ می توان یقین پیدا کرد که اهمیت و جایگاه ممتاز آنها محدود به امروز و دیروز، یا این شرایط و آن شرایط نبوده است بلکه در همواره تاریخ، همه شرایط این مفاهیم در صدر نشسته اند و لاجرم قدر دیده اند؛ گرچه از کنار این واقعیت نیز نمی توان گذشت که در شماری از شرایط و برخی زمان ها، به ویژه آن هنگام که خطری جسم و جان و ذهن و روان آدمیان را آماج تهدید قرار داده است این اهمیت به نقطه حداکثری خود رسیده است. گویی آدم ها در چنان شرایطی نیاز به امنیت و آرامش را با پوست و گوشت و استخوان خویش “ادراک” کرده اند.

حال پرسش این است که خاستگاه اهمیت برتر ساز دو مفهوم”امنیت و آرامش” کجاست و این دو مفهوم چرا تا بدین حال و مقدار در قیاس با دیگر مفاهیم و واژگان مهم گشته اند، برای ارائه پاسخی روشن و بی ابهام به این پرسش نخست باید با بهره گیری از دیگر واژگان، معنایی”هرچند مجمل” برای این دو به دست دهیم.آنگاه با واکاوی نیاز به این دو، خاستگاه برتر ساز آنها را معین نمائیم.

فرهنگ لغت نویسان فرهیخته، امنیت را فقدان ترس و تهدید معنا کرده اند. امنیت نویسان پژوهنده نیز گفته اند امنیت نیازی است همتراز نیازهای جسمانی. به زعم آنان پیش نیاز ضروری رشد و بالندگی، خواه رشد فردی و خواه رشد و توسعه جمعی، امنیت است. پیداست که مراد این پژوهندگان از امنیت، همه انواع امنیت است.

یعنی آنان هم، “امنیت ملی” را مطمح نظر دارند، هم امنیت اجتماعی و هم امنیت عمومی و روانی و حتی فراتر از آن، امنیت بین المللی را تاثیرگذار بر همه شئونات زندگی ساکنان کره خاکی می دانند.

بر این اساس می توان ” خاستگاه” امنیت را در درون یکایک آدمیان، و در روابط فی مابین اقشار و گروهها و دسته جات مختلف، جستجو کرد. این درون آدمیان است که جویای امنیت است و ناامنی را بر نمی تابد؛ خاستگاه آرامش نیز چنین است چنانچه آرامش را رهایی از تنش و فشار و احساس آسودگی و راحتی و دلخوشی معنا کنیم آنگاه بلافاصله در می یابیم که این احساس نیز در شمار درونی ترین حالات احساسی آدمیان است و لاجرم فقدانش با اختلال در نظام های عصبی /روانی/ذهنی همراه است. از همین روی وقتی از اعضای یک جامعه پرسش شود که در خلوت خود چه نیازی را در صدر نیازهای روانی خود می نشانید اغلب آنها بلادرنگ از نیاز به امنیت و تالی درونی آن یعنی آرامش، سخن خواهند گفت.

همان گونه که گفته شد امنیت و آرامش، به ویژه در جریان امروز، به شدت متأثر از تعاملات و ارتباطات بین فردی است. به همین سبب ، وقتی افراد جامعه؛

-” پیوند دوستانه ای” با یکدیگر داشته باشند.

– به یکدیگر احترام بگذارند.

– از تحقیر و تهدید یکدیگر بپرهیزید.

– در برابر همدیگر احساس مسئولیت نمایند.

– هیجانات منفی ( خشم، کینه، انزجار و… ) خود را لگام زنند.

– لاجرم به منبعی نیرومند برای ” حمایت اجتماعی” از یکدیگر تبدیل می شوند.

– در تعامل با یکدیگر اخلاقی رفتار می نمایند.

– در نیکی ها و نوع دوستی ها با یکدیگر تعامل می ورزند و نه در خطاها و دشمنی ها ( تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعانوا علی الاثم و العدوان ).

آنگاه می توان امیدوار بود که جامعه رنگ امنیت و آرامش به خود گیرد و شهروندان در کنار یکدیگر ” زیست نیکو” داشته باشند.

ایجاد تقویت و بسط امنیت، در هر شکل و نوع آن و به ویژه امنیت اجتماعی، نیازمند همت و اراده جمعی است یعنی یکایک ما شهروندان جامعه چنانچه به امنیت و آرامش “ذهنی” ( روانی و درونی) و ” عینی” (فقدان رواج و شیوع وقوع کجروی و انحراف و جرم در جامعه) خود بیندیشیم، که می اندیشیم، باید با شور و اشتیاق و انگیزه و تمایل، سهم و نقش خود را در این زمینه بپذیریم و آن را، آنگونه که بایسته و ضروری و لازم است، ایفا کنیم.

به عبارت دیگر ، برای ایجاد امنیت حداکثری و فراچنگ زدن به آرامش ناگزیر باید “همه با هم ” اهتمام ورزیم و گام فراسو نهیم؛ به همین سبب و باور ژرف، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) برای هفته ناجای امسال بیان و گزاره ” همه با هم برای امنیت و آرامش ” را بعنوان شعار این هفته برگزیده است.

شعاری که ناجا بر می گزیند از یک پشتوانه نظری و نخبگی برخوردار است و اغلب متناسب با شرایط زمانی و اجتماعی و نظایر آن فرمول بندی می شود. بنابراین، اگر نیک از ” امنیت و آرامش ” سخن به میان می آید و این دو مفهوم در شعار جا خوش می کنند، از آن رو است که از یک سو نعمت بزرگ امنیت و آرامشی را که بر خلاف بسیاری دیگر از شهروندان خاورمیانه و حتی اروپا و آمریکا، نصیبمان گشته است و همه در سطحی بالا از آن برخوردار شده ایم، قدر بدانیم و وجود ذی وجود و ارزش بی بدیل آن را به خود یادآور شویم و از دیگر سو بگوییم که چنین نعمتی را یک یا چند نهاد و سازمان دولتی به تنهایی و بدون یاری و همراهی همگان، نمی توانند حفظ کنند و آن را بسط و گسترش دهند.

از همین روی، در آغاز شعار دو واژه ” همه با هم” را جای داده ایم تا بگوئیم که حفظ امنیت و آرامش نیازمند ” انسجام عمومی” و ” همفکری همگانی” و ” همراهی” یکایک شهروندان جامعه است.

شاید با خواندن این چند سطر بلافاصله این پرسش در ذهن شکل بگیرد که هر یک از ما شهروندان چگونه می توانیم به حفظ و تقویت ” امنیت و آرامش” خود و دیگری یاری رسانیم؟ در پاسخ به این پرسش می توان چندین و چند راهکار و روش را برشمرد که از آن میان، این روشها پراثرتر به نظر می رسند:

  • پرورش احساس مسئولیت در خود، در برابر جامعه
  • اجتناب از هر نوع رفتاری که موجب رنجش و آزردگی دیگری می شود.
  • تقویت فضائل اخلاقی، به ویژه راستگویی و درستکاری
  • واکنش خوش بینانه در برابر دیگران
  • “دعوت دوستانه” از دیگران به نیکی ها و ” درخواست مشفقانه” از آنان برای دست نیازیدن به کنش های دیگر آزارانه
  • گسترش پیوند و ارتباط سودمند و دوستانه با دیگر شهروندان
  • از میان راندن ” فرصت” اقدام کجروان به جرم و بزهکاری
دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *