ایشان از مسئولان دانشگاه ها خواسته اند که محیط دانشگاه محیط فهم سیاسی، آگاهی و دانش سیاسی باشد ولی متاسفانه سیاسیکاری و حاشیه پردازی به وظیفه اصلی دانشگاهها یعنی تلاش و پیشرفت علمی ضربه جدی میزند. اما آنچه که در واقع از درون محیطهای علمی مانند دانشگاه باعث رکود علمی می شود را می توان در چند مورد خلاصه کرد. در گام اول باید گفت سیاسی کاری و سیاست بازی به جای فهم، دانش و بینش سیاسی ست که نه تنها ثمره ای با خود به همراه ندارد بلکه به دلیل سطحی بودن آن منجر به حاشیه سازی در فضای علمی دانشگاه میشود که افزایش درک سیاسی دانشجویان وتعمق آنها در مسائل میتواند از درون به عنوان پادزهری با سیاسی کاری به عنوان سم فضاهای علمی مقابله بکند .
اما در مرحله بعد میبایست موانعِ آزادی در عمل و بیان تشکلهای مختلف انقلابی و اسلامی را از بین برد بحثها و نشستهای علمی که غالبا توسط تشکلهای مختلف دانشجویی برگذار میشود آزادی بیان تشکلها را میطلبد که سخنان یکی از حضار در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب مبنی بر سختگیری بر تشکّلهای انقلابی نشان دهندهی محدود شدن آزادی عمل دانشجویان است که میتواند ضربه مهلکی به محیط پر نشاط دانشجویی بزند.
حال با توجه به دغدغه معظم له در این زمینه لازم است برنامه های علمی در فضاهای دانشگاهی و نخبگی کشور بیش از پیش و با جدیت تمام پیگیری و اجرا شود. در واقع باید گفت که امروز دنیا به این نتیجه رسیده است که دیگر جنگ و خونریزی در روابط دیپلماتیک کارساز نیست و در حال حاضر عقلانیت و تفکر سیستمی بر اساس نقش کلیدی نخبگان جامعه در روابط بینالملل بسیار تأثیرگذار است. با توجه به این موضوع نقش نخبگان هر کشور و نهضت های علمی بیشتر نمود پیدا خواهد کرد.
ضرورت داشتن نگاه ویژه به پژوهش و پژوهش گران
اما در این فضا و در راستای نهادینه کردن عمق کارهای علمی، باید نگاه ویژه ای به بحث پژوهش و پژوهش گران داشت. در سند چشمانداز ۱۴۰۴ سهم ۴ درصد از بودجه عمومی برای پژوهش در نظر گرفته شده که تحقق این سهم در کوتاه مدت وجود ندارد اما باید سهم حدود ۲ درصدی پژوهش در بودجه عمومی محقق شود.
اهمیت پژوهش و پژوهش محور بودن کارهای علمی به حدی زیاد است که جا دارد مسئولین تخصیص اعتبارهای بیشتر و بهتری نسبت به این موضوع مهم داشته باشند.
اما گاها در سطح دانشگاه های و فضاهای نخبگی کشور علی رغم تاکید چندین باره رهبری معظم انقلاب با رکود علمی در بعضی بخش ها مواجه هستیم. می توان گفت یکی از علل افت علمی مراکز آموزشی کشور، مسئله مدیریتی در محیط های دانشگاهی است. مدیران باید با فضای دانشگاه آشنایی کامل داشته و بهترین راهبردهای عملی را در دانشگاه به سرانجام برسانند و این امر زمانی محقق میشود که مدیران به دور از بازیهای سیاسی، عمل نمایند.
اگر بخواهیم آسیب شناسی از فضای پژوهش محوری در جامعه داشته باشیم، می توان گفت در واقع سیستم حمایتی از حقوق ناشران و پژوهشگران وجود ندارد و این موضوع بیشترین ضربه بر پیکره علمی کشور خواهد زد چراکه به دنبال کشف مطالب جدید نخواهیم رفت و سعی میشود مطالب موجود در داخل کشور را با ایجاد تغییراتی، بتوانیم در قالبهای دیگر تبدیل و تولید کنیم.
با توجه به ظرفیت های نامحدود کشور در بحث نخبگان و افراد مستعد در این موضوع، با توجه بیشتر نسبت به رشد مقوله علمی میتوان بهتر و جلوتر حرکت کرد. اگر بخواهیم آمارهایی از تولید علم ایران در سالهای گذشته ارائه دهیم، میتوان گفت: در سال 2005، تعداد تولیدات علمی ایران 6 هزار و 908 مدرک بود. این تعداد در سالهای 2006 تا 2008 به ترتیب به 9 هزار و 199 مدرک، 13 هزار و 377 مدرک و 17 هزار و 381 مدرک رشد پیدا کرده است.
تولیدات علمی و پژوهشی نیازمند حمایت دولتها
این موضوع واضح است که بیشتر کردن این تولیدات علمی و پژوهشی نیازمند حمایت های همه جانبه دولت از فضای علمی – دانشگاهی کشور است. بر اساس بودجه سال 95، اکثر دانشگاههای ایران با عدم افزایش بودجه مواجه شدند و این سهم اندک میتواند به رشد علمی کشور لطمات جدی وارد کند. در لایحه بودجه سال 94 نیز وزارت علوم قعر نشین بودجه در دولت یازدهم بود.
این میزان از تخصیص اعتبارات نیز باعث صدمه جدی به بدنه علمی کشور خواهد شد.
نمود بیرونی کار علمی کشور می تواند در فضای شرکت های دانش بنیان نیز خودش را نشان دهد. شرکت هایی که میتواند حاصل و نتیجه چندین سال کار علمی و تحقیقی در زمینه های مختلف باشد. شرکتهای دانش بنیان باید دارای برنامه تولید کالاها و یا خدمات دانشبنیان، مطابق فهرست کالاها و خدمات مصوب کارگروه باشند. طبق لایحه مصوب سال ۸۹ مجلس شورای اسلامی این شرکتهای از حمایتهای دولتی بهره مند میشوند ولی این حمایت به معنای دخالت دولت در امر ایده پردازی و عملیاتی شدن آن نیست.
فعالیت این مجموعه ها نیز می تواند اثرات مثبتی بر بدنه اقتصادی کشور نیز بگذراد. امروزه ضرورت ورود به اقتصاد دانش بنیان بیش از گذشته احساس میشود. با توجه به وجود اقتصاد فیزیکی و دانایی در مسائل پیش رو آنچه متاسفانه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد اقتصاد فیزیکی است زیرا برای دولت یا موسسات قابل لمستر است در حالی که اقتصاد دانایی که مسئول تجاری سازی ایدههاست مغفول مانده است. به طور کلی منبع اصلی درآمدها در کشورهای توسعه یافته از همین اقتصاد دانایی و فروش ایدهها به دیگر کشورها است و جامعه امروز ما بیشتر از هر چیزی به اقتصاد دانش بنیان نیاز دارد.
جمع بندی اینکه با توجه به پیشرفت های روز افزون دنیا در عرصه های گوناگون علمی و ظرفیت های فراوان موجود در داخل کشور، اهمیت دادن به این موضوع و دوری کردن از حاشیه هایی همانند بورسیه ها و سیاسی کاری هایی که در این فضاها می شود و همچنین تخصیص اعتبارت بیشتر به این بخش، میتواند در راستای بهبود بخشیدن به سرعت علمی کشور موثر واقع شود.