بعضي از ما با اين که جايي طبابت نمي?کنيم اما فوق تخصص داريم با يک نگاه زيرچشمي، فردي را از بالا تا پايين سي تي اسکن مي?کنيم و زودتر از هر آزمايشگاهي در دنيا جواب آزمايش را آماده ميکنيم.
بعضي از ما يک مرکز پيشرفته سيار عيب شناسي هستيم و فرق نمي کند در مهماني باشيم يا بيرون، زير سقف باشيم يا بيرون از سقف، در خشکي باشيم يا در هوا يا آب، مي توانيم در هر موقعيتي چنان وجود يک فرد را در عيب?هاي داشته و نداشته اش خلاصه کنيم که آن فرد در کمتر از دو دقيقه از وجودش متنفر و از زندگياش سير شود. نمي?دانم شما هم جزو آن دسته از آدم هايي هستيد که وقتي چشمتان به دوست و فاميل و آشنايانتان مي افتد، رادار مخفي تان شروع مي کند به چرخيدن و اولين چيزي که بر ذهن و زبانتان جاري ميشود عيوب فرد مقابل است يا نه؟
در قرآن حکيم روي اين حقيقت انگشت گذاشته شده که: همسران لباس يکديگرند و يکديگر را مي پوشانند. اين کلام وحي، نکات دلنشيني را در زمينه پوشاندن عيوب همسران بازگو مي کند، که عمل به آن بسياري از زندگي?ها را دگرگون و شيرين مي نمايد. از آن جايي که لباس براي پوشاندن عيوب بدن نيز مورد استفاده قرار مي گيرد، همسران فهيم در جهت پوشاندن عيوب همسر خود دقت لازم را دارند. هيچ فردي نمي تواند ادعا کند که من يگانه و بدون نقصم. همه ما در عين حال که داراي توانايي و استعداد ويژه اي هستيم، کاستي ها و نقايصي در بسياري از مهارت هاي ديگر داريم. برخي از اين کاستي ها خود را در زندگي زناشويي نشان ميدهد و زن و شوهر متوجه اين نقص در همسر خود مي شوند.
حال اگر ما همين نقيصه را دستاويزي براي خنديدن، مسخره کردن يا گرفتن امتيازي خاص قرار دهيم، يکي از بزرگترين اشتباهات را در زندگي زناشويي خود مرتکب شده ايم. اشتباهي که به قيمت از دست دادن اعتماد و مهر همسر نسبت به ما تمام مي شود. در چنين شرايطي است که همسر ما حاضر نيست تمام رازها و درد دل هايش را با ما در ميان بگذارد. چرا که از فاش شدن آنها از طرف شما پيش ديگران نامطمئن است.
نوعروسي که در پختن غذاهاي مختلف مهارت لازم را ندارد، ممکن است در حضور جمع از طرف شوهر مورد تمسخر قرار گيرد. مثلا شوهر بگويد: اي بابا ما تا وقتي خانه پدري بوديم، مي فهميديم غذا يعني چه، حالا شديم يک پوست و استخوان. ما بايد ياد بگيريم که فرصت بهتر شدن و بهتر عمل کردن را به يکديگر بدهيم. اين بهتر شدن مي تواند در رفتار، خصوصيات اخلاقي و عادات يا يادگيري يکسري از هنر و مهارت هاي زندگي تجلي پيدا کند. همسران موفق همسراني هستند که نه تنها اين فرصت را از طرف مقابلشان سلب نمي کنند، بلکه شرايطي را مهيا مي سازند که همسرشان بتواند در آن محيط رشد کند. چرا که معتقدند رشد همسرشان در همه ابعاد و زمينه?ها مي تواند مايه افتخار و مباهات آن ها نيز باشد. چنين همسراني مايه آرامش ذهن و روان يکديگرند. در غير اين صورت مانند سمباده اي مي مانند که هر روز روح همسرانشان را سمباده کشيده و خراش مي دهند.
به اسم همسرتان تخفيف ندهيد
همان گونه که لباس مي تواند زينت بخش بدن انسان باشد و او را آراسته و زيبا نشان دهد، همسران برتر نيز زينت بخش و زيبا کننده يکديگرند. يکي از مصاديق زينت بخشي، صدا زدن نام همديگر به بهترين شکل ممکن است. زوجي که عادت کرده چه در جمع و چه در محيط خصوصي همسرش را با نامي خوشايند و محترم صدا بزند، ناخودآگاه حد و مرز خانواده خود را مشخص مي?کند. همسراني که با پيشوند يا پسوند آقا و خانم همديگر را صدا مي زنند از آن جمله اند. وقتي من همسرم را علي آقا، حسن آقا، فاطمه خانم، باران جان صدا مي?زنم، به ديگران غيرمستقيم گوشزد مي کنم که همسر من و خانواده من داراي حرمت و بزرگي?اند و ناخودآگاه ديگران هم با آن ها به بزرگي رفتار مي کنند.
برخي متأسفانه بر حسب عادت ياد گرفته اند که مخفف اسم همسرشان را صدا بزنند و همين نوع حرف زدن باعث شده ديگران نيز اجازه پيدا کنند تا وارد حريم ها و مرزهاي خصوصي شده و خيلي راحت و حتي به شکل تمسخرآميز با فرد مقابل رفتار نمايند. انعکاس زيبا صدا کردن يکديگر نه تنها در محيط بيرون از خانه، بلکه در محيط داخلي خانه هم نمود پيدا مي کند. وقتي همسرم را با لفظ عزيزم و جانم صدا مي زنم، به فرزندانم نيز ميآموزم که در آينده با همسران خود چگونه رفتار کنند. کوچک شمردن يکديگر به هر طريقي شايد براي لحظهاي خنده آور باشد، اما در طولاني مدت نه تنها خنده آور نيست، بلکه مايه تاسف خواهد بود.
زوجهاي رازدار و زوجهاي سير تا پيازي
يکي ديگر از ويژگي هاي همسران برتر، رازداري آن ها نسبت به اتفاقات درون خانه و مسائل بين فردي يکديگر است. برخي از زوج هاي جوان به اين موضوع دقت نمي کنند و هنوز خود را وابسته خانواده مي دانند و از محيط قبلي خود جدا نشده اند. اين جدا شدن به معناي جدايي عاطفي نيست. بلکه جدا شدن به معناي حفظ حريم شخصي خانواده و حل و فصل يکسري از مشکلات خواه يا ناخواهي است. در هر زندگي و مخصوصا سال هاي اوليه تشکيل آن تنش هايي به وجود مي آيد که هنر زن و مرد، حل آن ها به شکل صحيح است.
يک دختر و پسر موفق بايد اين مهارت را کسب کرده باشند و به اين موضوع اشراف داشته باشند که هر مسئلهاي را به محيط بيرون از خانه انتقال ندهند. برخي با کوچکترين مشکلي که به وجود مي آيد سريع به خانه پدري خود رفته و از سير تا پياز موضوع را با پدر و مادر خود مطرح مي کنند. اين مي شود که ما بايد منتظر يک جنگ جهاني طولاني مدت و ناخوشايند بين افراد باشيم. زوج موفق زوجي است که رازهاي خانه را هر چقدر هم گزنده و تلخ باشد، تا حد امکان در حد راز باقي گذارد و مانند لباسي که مشکلات اعضاي بدن هر شخصي را مي پوشاند، عمل نمايد. گاه همين رازنداري ها خانواده اي را از هم مي پاشد. در صورتي که با کمي مشورت زوج ها با يکديگر و يا حتي المقدور استفاده از يک مشاور خبره مي شد به اين چالش دامن نزد.