دهمين روز از ماه قمري ذيحجه براي مسلمانان سراسر جهان مصادف است با عيد قربان که به ياد ابراهيمِ پيامبر و فرزندش اسماعيل جشن گرفته ميشود.
علاوه بر اين، بسياري از مسلمانان در سراسر جهان در اين روز، گوسفند، گاو يا شتري را قرباني کرده و گوشت آن را بين همسايگان و مستمندان تقسيم ميکنند.
عيد قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مىرسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا کرده قربانى مىکند تا سبکبال شود.
عيد قربان عيد پاکترين عيدها است، عيد سرسپردگي و بندگي است. عيد برآمدن انساني نو از خاکسترهاي خويشتن خويش است.
عيد قربان عيد نزديک شدن دلهايي است که به قرب الهي رسيده اند. عيد قربان عيد بر آمدن روزي نو و انساني نو است.
اکنون در منايي، ابراهيمي و اسماعيلت را به قربانگاه آوردهاي، اسماعيل تو کيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ املاکت؟ … ؟
اين را تو خود ميداني، تو خود آن را، او را ، هر چه هست و هر که هست
بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب کني، من فقط مي توانم نشانيهايش را به تو بدهم:
آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف ميکند،
آنچه تو را در رفتن، به ماندن ميخواند،
آنچه تو را، در راه مسئوليت به ترديد ميافکند،
آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است،
آنچه دلبستگياش نميگذارد تا پيام را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف کني،
آنچه تو را به فرار ميخواند آنچه تو را به توجيه و تاويلهاي مصلحت جويانه ميکشاند، و عشق به او، کور و کرت ميکند ابراهيمي و ضعف اسماعيليات، تو را بازيچه ابليس ميسازد.
در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگيات تنها يک چيز هست که براي بدست آوردنش، از بلندي فرود ميآيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست ميدهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممکن است يک شخص باشد، يا يک شيء، يا يک حالت، يک وضع، و حتي، يک نقطه ضعف!
روز عيد قربان، روز شادى مسلمانان. روز قبولى در جشن بندگى خداوند.
اى مسلمان حجگزار و اى کسى که در شکوهمندترين آيين دينى از زخارف دنيا دور شدى و به او نزديکتر.
ايام حج را نشانهاى از پاکيزگى، رهايى، آزادگى، آگاهى و معنويت بدان
بدان که زمين سراسر حجى است که تو در آنى و بايد با سادگى، وقوف در جهان درون و بيرون و قربانى کردن همه آرزوهاى پوچ دنيوى، خود را براى سفر بزرگ آماده کنى. انسان مسافر چند روزه کاروان زندگى است.
سلام بر ابراهيم، سلام بر محمد و سلام بر همه بندگان صالح خداوند.
قرباني در اسلام
خداوند که پس از سالهاي طولاني اسماعيل را به ابراهيم هديه کرده بود او را در معرض آزمايشي بسيار سخت قرار مي دهد و خواهان قرباني اسماعيل ميشود.
ابراهيم (ع) که در تمام دوره نبوت خويش از فرمان الهي سرپيچي نکرده است اين بار هم تسليم پيام حق ميشود و فرزند خود را قرباني ميکند.
امر قرباني اسماعيل به خواست خدا انجام نمي پذيرد اما ابراهيم خليل الله به خوبي از آزمايش الهي سربلند مي شود وعلاقه خود را به پروردگار اثبات ميکند. حجاج به پاس بزرگداشت اين روز در مني گرد هم مي آيند و آيين قرباني را انجام مي دهند.
آن طور که در قرآن ذکر شده است خداوند در سوره حج پيرامون اين موضوع مي فرمايد:والبدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فيها خيرا، فاذکرو ااسم الله عليها صراف فاذا وجبت جنوبها فکلوامنها واطعمو القانع والمعتر کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون
شتران تنومند را براي شما از شعائر الهي قرار داديم، در اين شتران براي شما خير است پس هنگامي که آنها براي نهر رديف شدند نام خدا را برآنها ذکر کنيد، پس چون پهلوي آنها فرو افتاد از آنها بخوريد و به درماندگان آبرومند و فقيراني که در معرض هستند بخورانيد ما اين شتران را براي شما رام و مسخر گردانديم تا شکر ايزد تعالي را به جا آوريد.
همان طور که از سخن پروردگار مشاهده ميگردد قرباني يکي از شعائر الهي است که اجراي آن تقوا ايجاد مي کند و در صورتي که با خلوص نيت و براي رضاي حق انجام پذيرد انسان را به قرب الهي نزديکتر مي کند.
در حقيقت مراد از قرباني کردن ياري رساندن به مستمندان و گرسنگان است. زيرا اگر خون حيوان بدون دليل و استفاده خاصي باشد در اسلام منع ميگردد تا آنجا که پيامبر اکرم (ص)فرمودند: به قتل مرسان گوسفند يا شتري را مگر براي خوردن.
عيد قربان در شريعت اسلام به قدري مورد تاکيد قرار گرفته است که اميرالمومنين علي (ع) در خصوص آن فرموده اند: “اگر مردم مي دانستند قرباني در روز عيد چه اجري دارد وام ميگرفتند و قرباني ميکردند چرا که با اولين خون آن صاحب قرباني آمرزيده مي گردد.