ناشناخته ترین فرمانده سپاه به روایت دیگران

سرتیپ پاسدار «مرتضی رضایی» چند سال است هیچ مسئولیتی در سپاه ندارد و روزهای بازنشستگی خود را سپری می کند، البته رسانه های ضدانقلاب، کماکان مسئولیت ها و ماموریت های تخیلی و هالیوودی برای ایشان تراشیده و منتشر می کنند که …

بعد از حدود ۳۵ سال از تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکنون ۷ شخصیت فرماندهی این تشکیلات را به عهده داشته اند که عمدتا چهار چهره اولیه و کسانی که قبل از محسن رضایی فرماندهی را به عهده داشته اند از افراد ناشناش و غیر مطرح در سطح جامعه تلقی می شوند یکی از این افراد که چهارمین فرمانده سپاه پاسداران محسوب می شود، مرتضی رضایی است.

پس از استعفای ابوشریف، ابوالحسن بنی صدر (رییس جمهور و فرمانده وقت کل قوا) در تاریخ ۲۲ تیر ۵۹ مرتضی رضایی را به عنوان چهارمین فرمانده سپاه انتخاب کرد.

در متن حکم بنی صدر برای وی آمده است:

آقای مرتضی رضایی

بموجب این حکم، بفرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب می‌شوید.

انتظار دارد دستورالعمل‌های مندرج در پیام امام در روز پاسدار و فرصت‌های دیگر را بدقت باجرا درآورده و چنان کنید که بینش توحیدی، اساس روشها بشود و بی‌نظمی‌ها به نظم تبدیل شوند.

بدیهی است گزارشهای مربوط به گردش کار و اطلاعات را به من می‌دهید و از طریق ناظر امام بعرض معظم له میرسانید.

از خداوند برای شما در این مسئولیت سنگین توفیق طلب می‌کنم.

رییس جمهوری و فرمانده کل نیروهای مسلح

ابوالحسن بنی صدر

اما رضایی حکم فرماندهی بدون امضاء امام(ره) را فاقد اعتبار دانست و آن را قبول نکرد تا اینکه این حکم در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۹ به تایید حضرت امام(ره) رسید و ایشان در این تاییدیه نوشتند:

بسمه تعالی

فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شما مورد تایید است و لازم است با جدیت مواظبت کنید که احکام اسلام در سپاه پاسداران به مورد اجرا گذاشته شود.

روح الله الموسوی الخمینی

با این تایید حضرت امام(ره)، دوره یکساله فرماندهی مرتضی رضایی در سپاه پاسداران آغاز شد.

او که یکی از ناشناخته‌ترین فرماندهان سپاه در افکار عمومی و رسانه‌ها است که بعدها با حکم مقام معظم رهبری (مد ظله‌العالی) به سمت فرماندهی حفاظت اطلاعات و نیز قائم مقامی سپاه منصوب شد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از زمان تاسیس در سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۰ که محسن رضایی به فرماندهی آن رسید، چندین سرپرست و فرمانده را تجربه کرد.حتی آیت الله خامنه ای نیز برای مدتی سرپرستی سپاه را بر عهده داشت. بر طبق اسناد و اقوال معتبر، «مرتضی رضایی»، دومین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شمار می رود. البته این فرماندهی زیاد طولانی نشد و نام «مرتضی رضایی» به طرز کم نظیری در تاریخ دفاع مقدس ، گم شد و قدیمی ترین بچه های سپاه و جنگ هم به سختی ردی از او داشتند تا این که به سال ۱۳۷۲، در اخبار سراسری، حکمی از سوی مقام معظم رهبری، خطاب به مرتضی رضایی منتشر شد. این خبر که بدون پخش تصویری از «مرتضی رضایی»، و با پوششی ضعیف پخش می شد، ناظر بود به انتصاب این سردار کهنه کار به مقام «حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران» . از آن پس باز هم «مرتضی رضایی» در پس پرده ای از رمز و راز پنهان شد تا یک دهه ی بعد، که حکم کم سر و صدای دیگری، خبر از تغییر مسئولیت او داد. آخرین باری که نام «مرتضی رضایی» در رسانه ی ملی و خبرگزاری ها شنیده شد، به سال ۱۳۸۵ و در جریان حکم زیر بود:
«بسم الله الرحمن الرحيم
سردار سرتيپ پاسدار مرتضي رضايي
بنا به پيشنهاد فرمانده كل سپاه و نظر به حسن سوابق خدمتي و تجارب ارزنده در تصدي مسووليتهاي فرماندهي و اطلاعاتي، شما را به سمت جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي منصوب ميكنم.
انتظار ميرود در ايفاي اين مسووليت مهم با همدلي و همفكري فرماندهان و مسوولين سپاه همه همت و تلاش خود را در جهت تحقق اهداف و ماموريتهاي محوله و انسجام بخشيدن به امور در كمك به فرمانده سپاه بكار بگيريد.
از زحمات و تلاشهاي دلسوزانه سردار سرتيپ ذوالقدر در اين سمت قدرداني و تشكر ميكنم.
توفيق همگان را از خداوند متعال خواستارم.
سيد علي خامنه اي»
طبق آخرین اخبار، سرتيپ پاسدار «مرتضي رضايي» چندین سال است هیچ مسئولیتی در سپاه ندارد و روزهای بازنشستگی خود را طی می کند، البته رسانه های غربی و ضدانقلاب، کماکان مسئولیت ها و ماموریت های تخیلی و هالیوودی برای ایشان تراشیده و منتشر می کنند که حتی محض خنده هم ، نشانه هایی از حقیقت در آفرینش آن ها تعبیه نشده است.
در طول سال هایی که نام «مرتضی رضایی» گاه و گداری در رسانه برده می شد، رسانه های خارجی و ضد انقلاب، او را با القاب و عناوین عجیب و غریبی معرفی کرده و کارهای محیرالعقولی را به ایشان نسبت می دادند اما این سردار، کم ترین تمایلی برای ابهام زدایی از شخصیت خویش، نشان نداد و امروزه، با وجود پهنه ی وسیعی از اطلاعات ریز و درشت و راست و غلط که از رجال سیاسی و نظامی در فضای مجازی و دیگر رسانه ها وجود دارد، یک قطعه عکس واضح و از همه مهم تر «تایید شده» از «مرتضی رضایی» وجود ندارد یا یهتر است گفته شود در دسترس رسانه ها نیست. شاید عده ای از همرزمان قدیمی او که تصاویری در کنار وی در آلبوم های شخصی خود دارند، بر ما ایراد بگیرند که «مرتضی رضایی» را «سردار بی تصویر سپاه» یا لا اقل «کم تصویر ترین سردار سپاه» بنامیم اما این حقیقت غیر قابل انکار است که وی، پر رمز و راز ترین مرد سپاه پاسداران است و این گرچه به اقتضای تخصص او (یعنی عملیات اطلاعاتی) باز می گردد، اما روحیه ی «رسانه گریز» ایشان، از همان سال ۱۳۵۸، هم مشهود بوده و عکس های تاریخی و قدیمی نیز از او به سختی یافت می شود.

نگارنده ی این سطور شخصا با افرادی گفتگو کرده است که ادعا نموده اند شخصیتی به نام «مرتضی رضایی» وجود ندارد و این یک نام مستعار است که به مسئولین حفاظت اطلاعات سپاه داد می شود. هر دلیل طرح چنین ادعای جالبی، بیش تر ضعف اطلاعات تاریخیِ صاحبان آن است اما نشان دهنده ی موفقیت «مرتضی رضایی» در استراتژی جهادی و انقلابی خویش است. قطعا دوری از های و هوی تبلیغاتی و تظاهرات رسانه ای، قدرت مانور بسیاری را برای مرتضی رضایی ایجاد کرده است. این همان استراتژی دشوار اما کارآمدی است که شخصی چون عماد مغنیه نیز توانست با به کارگیری اش، ضربات هولناکی بر دشمنان وارد سازد.

به گواهی آنان که سردار رضایی را به خوبی می شناسند، مجاهدات او برای صیانت از انقلاب اسلامی و نهضتِ روح الله، منحصربفرد و بسیار درخشان است اما شخصیت و روحیه ی خاص ایشان، باعث شده است ، در پسِ پرده ی گمنامی باقی بماند. امید که مدال«عاقبت به خیری» بر سینه ی این سربازِکارآزموده ی انقلاب اسلامی تصب شود و خداوند اجری درخور به مجاهدات خاموش اما دشمن شکن او عطا فرماید.
آن چه خواهید خواند، تنها مصاحبه ی سردار «مرتضی رضایی» در مقام فرماندهی سپاه است که در تابستان سال ۱۳۵۹، انجام گرفته و البته عکسی هم ضمیمه ی آن نیست:

س: برادر رضايي مختصري درباره‌ي زندگي خود، مخصوصاً بعد از ورود به سپاه را برايمان توضيح دهيد.
ج: بسم الله الرحمن الرحيم – من از آن خصوصيات انقلابي و زندان و امثال اينها ندارم، جزو همين مردم عادي بودم كه توي انقلاب و مقداري هم قبل از آن رشد كرده بودم، در ابتداي ورودم به سپاه در پادگان ولي‌عصر انجام وظيفه نموده و بعد از جنگ پاوه به كردستان رفتم و مسئول عمليات غرب كشور شدم، پس از بازگشت از كردستان قائم‌مقامي سپاه تهران را به عهده گرفتم و هم اكنون نيز مسئوليت فرماندهي سپاه را به عهده‌ي من گذاشتند.

س: مشكلات و نواقص سپاه را چگونه بررسي مي‌كنيد؟
ج: مشكلات و نواقص سپاه به صورت مجرد قابل بررسي نيست، مشكلاتي وجود دارد كه نتيجه‌ي انقلاب است. انشاء الله به مرور زمان و در ”جريان انقلاب” اين مشكلات رفع خواهد شد.

س: براي گسترش ”كمي” و ”كيفي” سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چه اقداماتي لازم است انجام بگيرد؟
ج: به نظر ما بيشتر گسترش ”كيفي” بايد انجام بگيرد فكر مي‌كنم سپاه يك پشتوانه‌ي فكري و يك پشتوانه‌ي ”ايدئولوژيك” پيدا كند و كم‌تر در مسائل داخلي و مسائل جزئي شركت بكند تا انشاءالله، سپاه پس از اين كه به خودسازي رسيد بتواند در سطح جهاني مطرح شود.

س: آيا سپاه مي‌تواند كاملاً مستقل و به دور از دخالت ديگران در خارج از سپاه حركت و عمل كند؟ و آيا تا به حال اين كار انجام گرفته است؟
ج: سپاه تا به حال كم‌تر توانسته مستقل عمل كند. ولي نظر ما اينست كه سپاه مي‌بايستي كاملاً مستقل و به دور از دخالت ديگران انجام وظيفه نمايد و ما مي‌خواهيم اين كار را انجام بدهيم.

س: تقويت ايدئولوژيكي و فكري سپاه را داراي چه درجه‌اي از اهميت مي‌دانيد و تا به حال در اين مورد چه اقداماتي انجام شده و برنامه‌ي آينده سپاه در اين مورد چيست؟
ج: مسئله ”ايدئولوژي” در درجه اول است. زيرا كه سپاه پاسداران براي حفظ ايدئولوژي اسلامي و گسترش آن تشكيل شده و حفاظت از اين مكتب را به عهده دارد. به نظر من اقدامات انجام شده در اين مورد ضعيف بوده و مي‌توانم بگويم به علت درگيري‌هايي كه وجود داشته اقداماتي انجام شده است، ولي ما مي‌خواهيم اين مسئله را در درجه اول قرار بدهيم و روي ”ارتش اسلامي” و چگونگي ارتش اسلامي و ساخت و بافت يك ارتش اسلامي كار بكنيم و بيش از اين كه به مسائل ديگر بپردازيم روي اين مسئله فكر كنيم.

س: در مورد رسيدگي به خانواده‌ي شهدا، و مجروحين سپاه چه اقداماتي انجام گرفته و چه برنامه‌اي در آينده پياده خواهيد كرد؟
ج: تا به حال در اين مورد اقداماتي انجام گرفته و برادرها تا آنجايي كه از دستشان مي‌آمده كار كردند. ولي نظر من اينست كه شهداي ما كه از همه چيزشان گذشتند و باعث شدند انقلاب اسلامي روي پايش بايستد انقلاب اسلامي هم براي ”بودن خودش” لازم است كه رسيدگي به امور اين شهدا را در درجه‌ي اول قرار بدهد. و طوري نشود كه خداي نكرده عده‌اي زده بشوند و خانواده‌هايشان به انحراف كشيده شوند و به اميد خدا در صدد هستيم تا امكانات مالي و رفاهي را در اختيارشان قرار دهيم و احتياجات آنان را از همه لحاظ تأمين كنيم و همانطوري كه برادرهايمان زنده هستند و مبارزه مي‌كنند وقتي هم كه شهيد مي‌شوند چون باز به نظر ما زنده‌اند بتوانيم همان امكانات را در اختيار خانواده‌هايشان قرار بدهيم.

س: از لحاظ ”اقدامات رفاهي” براي اعضاي سپاه چه تداركي خواهيد ديد؟
ج: افرادي كه به سپاه آمده‌اند به خاطر رفاه نبوده است. سپاه امكانات رفاهي به آن معني ندارد، آن‌ها كه در سپاه فعاليت مي‌كنند آن چه كه در توانشان است در اختيار مكتب خودشان مي‌گذارند و رفاه تا آن حدي در سپاه است كه پاسدار را به طرف خودش نكشد. پاسدار معلول رفاه نشود و به خاطر رفاه نيايد بلكه به اصطلاح رفع احتياج پاسدار باشد تا آن حدي كه الان هم در امكانات سپاه است.

س: نظر شما در مورد شيوه‌ي عضوگيري در سپاه چيست؟
ج: سپاه قصد ندارد يك نيروئي درست بكند كه فقط با ”كميت” گسترش نمايد، زيرا شيوه‌ي ما به صورت عضوگيري نيست ”عضويابي” هست. يعني كساني كه واقعاً از همه چيزشان در راه اين ”مكتب” مي‌گذارند. بيايند و در سپاه فعاليت بكنند. البته اين تا به حال كمتر انجام شده سعي ما بر اين است كه بتوانيم اين روش را ادامه بدهيم و پياده بكنيم.

س: آيا اداره‌ي قسمت‌هاي مختلف سپاه بايد به صورت فردي باشد يا شورائي؟
ج: چون سپاه يك ارگان نظامي هست به طور كلي بايستي وحدت فرماندهي داشته باشد. ولي نمي‌شود مشورت را از آن دور كرد چون مشورت در اسلام قابل توجه است و ما هم سعي مي‌كنيم كه با برادرهاي ديگر در قسمت‌هاي مختلف در كارها مشورت بكنيم، ولي آن چه كه مسلم است وحدت فرماندهي در يك ارگان نظامي از موارد لازمه است.

س: نظر به اين كه مسافرتي به مناطق مرز و غرب كشور انجام داديد، در اين بازديد كمبودها و مشكلات برادران پاسدار را چگونه ارزيابي كرديد؟
ج: در غرب كشور كمبود زياد است و تا به حال به آن منطقه كم‌تر رسيدگي شده و ما سعي خواهيم كرد كه بعد از اين بيش‌تر به اين مسئله توجه شود.

س: روحيه برادرهاي پاسدار در آن منطقه جنگ‌زده چگونه بود؟
ج: روحيه برادران پاسدار مثل هميشه در سطح بالا بوده و من هم روحيه آن‌ها را در سطح خوبي ديدم.

س: در رابطه با رهنمودهاي امام، همكاري سپاه و ارتش، سپاه و ژاندارمري و كلاً نيروهاي انتظامي چه اقداماتي انجام خواهيد داد. ثانياً به منظور تبليغات در غرب كشور چه طرح‌هايي (براي اجرا) در نظر داريد؟
ج: ما با ارتش هماهنگي ايجاد خواهيم كرد و انشاء الله همان طور كه امام هم فرمودند بايد اين هماهنگي را به سطحي ببريم كه به يك ”وحدت خاص” برسيم. ما در غرب كشور ستاد عمليات غرب را تشكيل داديم تا برادران تبليغات ما و روابط عمومي ما بتواند آن كارهايي كه برادران‌مان در آن منطقه با مشقات زياد انجام مي‌دهند به مردم برسانند. و مردم ببينند كه فرزندان‌شان چطور با چنگ و دندان از اين انقلاب حفاظت مي‌كنند كساني هستند كه براي كوبيدن سپاه و از صحنه خارج كردن آن تبليغاتي مي‌كنند. اگر سپاه از صحنه خارج بشود، به نظر من مملكت از صحنه خارج مي‌شود و اسلام از صحنه خارج مي‌شود و اين است كه من معتقدم برادران تبليغات ما و روابط عمومي ما اگر خوب كار كنند نشان خواهند داد كه انسان به طور كلي در راه آن ”عقيده‌”اي كه دارد چطور زندگي مي‌كند كه نشان خواهند داد كه برادران ما چگونه در سنگرها با كمبود مواد غذايي، با كمبود اسلحه و مهمات هر چه كه ”توان‌شان” هست، انجام مي‌دهند. وقتي مي‌گوييم با چنگ و دندان، واقعاً با چنگ و دندان مرزهاي اين كشور را حفظ مي‌كنند و با نبود امكانات، از آن چه كه دارند يعني از ”جان” خودشان مي‌گذرند. من از برادران تبليغات‌مان، از برادران روابط عمومي سپاه مي‌خواهم به اين مسائل بيش‌تر برسند و كم‌تر در داخل اين شهر فعاليت كنند، بيش‌تر سعي كنند اين شهداي زنده‌ي ما را در سراسر كشور در سنگرها، در مناطق جنگي، در كوه، و دشت به خاطر حفظ اسلام مبارزه مي‌كنند و هيچ انتظار مادي از سپاه، دولت و ملت ندارند، فقط در رابطه با ”الله” و ”معنويت” خودشان هست كه دنباله اين مبارزه را گرفته‌اند و با اين روحيه‌ي قوي اين راه را دارند ادامه مي‌دهند دريابند. و اميدواريم كه ”شما” (خبرنگاران) اين روحيه را بين مردم منعكس كنيد تا مردم هم فرزنداني كه البته به آن‌ها اعتقاد دارند بهتر بشناسند و بدانند كه ”اسلام”، انسان را چگونه تربيت مي‌كند يعني براي اين كه بدانند اسلام براي انسان چه ”معنايي” دارد خوب است كه از اين برادران ما به عنوان ”شاهد” يك ”انسان” شناخت پيدا كنند.

س: براي دوره‌هاي تخصص برادران سپاهي از قبيل خلباني، تكاوري و غيره چه اقداماتي لازم است صورت بگيرد؟
ج: سپاه به خاطر اين كه بتواند آن رسالت عظيمي كه بر دوشش هست انجام بدهد مسلماً بايد اين دوره‌ها را ببيند. انشاءالله، هم دولت و هم ارتش و هم ارگان‌هاي ديگر به ما كمك خواهند كرد كه اين دوره‌ها را بگذرانيم.

س: چه پيامي به عنوان مسئول سپاه پاسداران انقلاب اسلامي براي برادران و خواهران سپاهي داريد؟
ج: پيام من به برادران پاسدار اينست كه خودشان را كمتر درگير مسائل جزئي بكنند و بيشتر به مسائل تشكيلاتي سپاه برسند. تا ما بتوانيم سپاهي داشته باشيم كه آلت دست هيچ قدرتي نشود و چون معتقديم كه سپاه بايد در ابعاد جهاني كار بكند لازمه‌اش اينست كه يك بنيان خيلي محكم و يك تشكيلات خيلي قوي داشته باشد. به اين خاطر از پاسداران مي‌خواهم، خودشان را آلوده به كارهاي جزئي نكنند و به آموزش سپاهي‌گري كه بيشتر در مسائل ايدئولوژي هست،‌توجه بكنند و بيشتر به اين مسائل برسند و نظم را رعايت بكنند. البته اين نظم كه مي‌گويم دستاويز يك عده‌اي نشود كه سپاه نامنظم است، بلكه فقط به اين صورت مطرح مي‌كنم كه نظم سازماني خودشان را حفظ بكنند، كاري انجام ندهند كه سپاه نقطه ضعف از خودش نشان بدهد و اين نقطه ضعف يك ”فرد” پاسدار عاملي بشود كه ديگران كل سپاه را بكوبند.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *