سرویس فرهنگی سادس – حجت الاسلام سعید صلح میرزایی: دوست و دشمن به نقش بسیار مهم و بی بدیل رهبر معظم انقلاب (مدظله) در هدایت و انسجام بخشی ملت قهرمان ایران و دیگر ملتهای آزاده در برابر مطامع مستکبران اقرار دارند. از این رو نباید تعجب کرد که شخص و شخصیت نفیس ایشان آماج حملات و شایعه های مختلف قرار گیرد. یکی از این حرکات مذبوحانه انتشار شایعه نسبت به سلامت وجود مبارک ایشان است.
از تاکتیکهای دشمن در باورپذیر کردن یک شایعه، تکرار آن به شکل انبوه و از زبان افراد مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت است.
با کمال تأسّف باید گفت که این تکرارها در دل برخی از نیروهای انقلابی اثر کرده است. این بود که نگارنده را مجبور کرد تا مزاحم برخی از نزدیکان معظّمله، اعمّ از خویشان، اعضای دفتر و پزشکان ایشان شود تا این عزیزان در این زمینه اقدام مقتضی را مبذول دارند که بالاتفاق این جواب شنیده شد که ناظر دقیق و منصف با دیدن برنامههای کاری و جلسات معظّمله، تردیدی نخواهد کرد که ایشان در بهترین وضعیّت جسمی و روحی قرار دارند.
ایشان در دیدار برخی از جوانان فرمودهاند:
««همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش میکنید، من یکجور تلاش میکنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاشتان هم آسانتر و هم موفق تر است. ما دیگر سنین پیری و در واقع بهطور متعارف سنین بازنشستگیمان است. منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را میکنیم.
من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع میکنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح میروم مشغول کار میشوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب. الان هم که نزدیک ساعت ده است.بنده ساعت ده و ربع، ده و نیم معمولا دلم میخواهد بخوابم اگر بشود.»[1]
این روزها نیز این برنامه به قوّت ادامه دارد. درس و بحث تخصّصی در حضور چند صد طلبه، مطالعات فقهی، علمی، سیاسی، ادبی و داستانی؛ جلسات عمومی، نیمهخصوصی و خصوصی با مسئولان و اقشار مختلف، حضور در جلسات کارشناسی، تفقّد از خانوادهی معظّم شهدا، برنامههای ورزشی و دیگر برنامهها.
رهبر انقلاب اسلامی از ابتدای شناخت راه پربهجتِ جهاد برای خدا، با آگاهی کامل از خطرات و مشکلات این راه، آن را آگاهانه انتخاب نمودند و از این رو است که خلاف آنچه بسیاری از جوانان مؤمنان انقلابی میپندارند، با وجود بسیاری از مشکلات و نافرمانیهای مسئولان، دل ایشان بسیار آرام و مطمئن به تأیید الهی است. وقتی آقای علی خوشلفظ -از جانبازان سرافراز- به ایشان عرض کرد: «آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم.» رهبر معظّم انقلاب در جواب ایشان فرمودند: «آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلاً نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید… ما کسی و چیزی نیستیم. امّا میخواهم بگویم اینکه شما میگویید «آرامش، آرامش»، من آرامش دارم. من هیچ ناراحت [نیستم]. بعضیها میآیند میگویند «ما دلمان به حالتان خون است»؛ میگویم بیخود! من راحتم، من دارم حرکت میکنم، من دارم حرکت را میبینم، برای من روشن است که دارد چه اتّفاقی در کشور میافتد؛ بله البتّه، دشمنی هست، مخالفت هست، اگر نبود باید تعجّب میکردیم… هیچ نگران نباشید!»[2]
حال آقا جسماً و روحاً بسیار خوب است.
بسیاری از افراد همچون نگارنده هرگاه از دیدن سختیها خسته میشوند با نظاره به چهرهی نورانی ایشان یا شنیدن صدای دلنشینشان، آرام میگیرند. از این جا است که یکی از ترفندهای دشمن، انتشار شایعههای مختلف دربارهی ایشان است. حال چه از لحاظ سلامتی جسمی و یا از لحاظهای دیگر.
این ترفند از گذشتههای دور از سوی مخالفان، دربارهی رهبران الهی به کار گرفته شده است. از تهمتهایی که فرعون و نمرود و مشرکان بر ضدّ انبیای الهی زدند تا افتراهایی که به پیامبر اکرم (ص) زده شد.
شایعهی شهادت پیامبر اکرم (ص) در جنگ اُحد نیز از این سنخ توطئهها بود که در از هم پاچیدن سپاه اسلام مؤثّر افتاد. همانطور که شایعهی سازش امام حسن (ع) با معاویه به از بین رفتن انسجام لشگر ایشان انجامید.
پس از انقلاب نیز این جریان شیطانی ادامه داشت. هر زمان که بین سخنرانیهای حضرت امام (ره) فاصله میافتاد، شایعههای دشمنان شروع میشد. پس از ارتحال حضرت امام (ره) نیز این ترفند نخنما پیگیری شده است و معمولاً در ایّام خاص، مثل ایّام فتنه یا انتخابات شدّت گرفته است. در این زمینه نکات زیر باید مورد نظر باشد:
1- سبک زندگی حضرت آقا بر اساس دستورات اسلام و رعایت اصول بهداشتی تنظیم شده است. و این امر یکی از اسباب سلامت ایشان است.
2- با توجّه به سابقهی مجروحیّت ایشان، از سال 60 تاکنون، تحت مراقبت نوبهای پزشکان مؤمن و انقلابی هستند و همیشه، سلامت وجود نازنین ایشان، پایش میشود.
3- مؤمن انقلابی که با نقشههای دشمن آشنا است به رهبرش یقین دارد. او میداند که اگر العیاذ بالله مشکلی برای ایشان پیش آید، صریحاً به ملّتش اعلام میکنند. همانطور که تا کنون دو بار مورد عمل جرّاحی قرار گرفتهاند و به صراحت، خبر آن را به مردم اعلام کردهاند.
از این رو مؤمن انقلابی نه باور میکند شایعه را و نه منتشر میکند.
4- مؤمن انقلابی به قرآن اعتقاد دارد که فرموده است: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلي أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلي عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاکِرينَ: و محمد ( صلّی اللَّه علیه و آله ) فرستاده ای بیش نیست که پیش از او فرستادگانی گذشته اند ، پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود شما به پشت سر خود برمی گردید ( دست از عقایدتان برمی دارید ) ؟! و هر کس به پشت سر خود بازگردد هیچ زیانی به خدا نمی رساند ، و خداوند به زودی سپاسگزاران را پاداش می دهد.»[3]
و همچنین وصیّت امام راحل عظیمالشأن را در خاطر دارد که فرمودند: «[ملّت] بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملّت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، و «الله» نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.»[4]
حضرت آقا نیز بارها تأکید فرمودهاند که ساخت نظام و وجود گفتمان انقلاب اسلامی در آحاد ملّت انقلابی ایران بهگونهای است که تضمینکنندهی ماندگاری انقلاب است. ایشان فرمودهاند:
«ملت ایران شجاع است. ملت ایران ایستاده است. خیال نکنند این حرف، حرف یک نفر، یا حرف جمعی در ایران است. بیعقلها میگویند ما میخواهیم تبلیغات کنیم، فلان کنیم، چه کنیم؛ برای اینکه میخواهیم با فلانی – با علی خامنهای – مبارزه کنیم! این هم یک خطای دیگر، این هم یک اشتباه دیگر در تحلیل! خیال میکنند که این حرفها، حرفهای یک نفر است؛ نه آقا! امروز در ایران، همه همین را میگویند… استکبار در این مبارزه، طَرْفی نخواهد بست.»[5]
اگرچه همه میدانند که نقش رهبر معظّم انقلاب (حفظهالله) در هدایت کشتی انقلاب و عبور دادن آن از گردابها و طوفانها بیبدیل است.
امید که خداوند ظهور ولیّش را نزدیک گرداند و حضرت آقا پرچم انقلاب را به دستان پربرکت مولایش حضرت صاحب العصر و الزمان (عجّلاللهتعالیفرجه) تقدیم دارند. انشاءالله
[1] 20/2/1395
[2] 16/10/1395.
[3] سورهی آلعمران، آیهی 144.
[4] صحیفهی امام (ره)، ج 21، صص 450 و 451.
[5] در خطبههای نمازجمعه 18/2/1377.