امنیت ؛ حق یا تکلیف؟

امنیت را می توان مولفه ای دو وجهی دانست که از جهتی حق مردم و از جهت دیگر تکلیف آنها به حساب می آید.

سرویس انتظامی سادس: مقوله ی امنیت از مسائلی است که دارای ابعاد مختلفی است و ارگانهای متعددی را درگیر می کند اما در حیطه ی عملکرد نیروی انتظامی نیز دارای جهات گوناگونی است از امنیت فردی و اجتماعی گرفته تا امنیت روانی و فیزیکی و امنیت شهری و جاده ای و مرزی همه و همه از ابعاد آن به حساب می آیند که در جامعه ی مطلوب باید به بهترین شکل برقرار باشند . اما سوال اینجاست که ابعاد مختلف امنیت برای مردم یک حق است یا یک تکلیف ؟ یعنی ایشان باید از ارگانهای مسئول به عنوان یک حق ، امنیت را مطالبه کنند یا اینکه خود از مسئولین در این قضیه هستند و به عنوان تکلیفی اجتماعی باید پاسخگو باشند و قواعدی را رعایت کنند ؟

آنچه که مسلم است و از اهداف تشکیل حکومت به حساب می آید ، انتظاری است که از ارگانهای مسئول میرود تا امنیت را در ابعاد مختلفش در جامعه ایجاد نمایند و مردم نیز به عنوان یک حق می توانند آنرا از حکومت مطالبه داشته باشند اما از جهت دیگر می توان به آن به چشم یک تکلیف اجتماعی نگریست و این تکلیف را می توان از جهاتی مدنظر قرار داد و برای اثبات آن دلائلی ذکر نمود :

۱ ) جهت اولی که آن را در لباس یک تکلیف ارائه می دهد ، مساله ی مشارکت و همکاری مردم در امور کشور است . در نظام اسلامی مردم در محور فعالیت های اجتماعی و حکومتی قرار می گیرند و همانطور که در اموری مانند انتخابات و راهپیمایی ها حضور گسترده شان لازم و ضروری است ، در دیگر مسائل نیز می بایست شاهد حضور و نقش آفرینی مردم باشیم زیرا ایجاد و ثبات امنیت در جامعه بدون کمک و همکاری مردم دشوار می شود اما حد و حدود آن متناسب با نوع خطر و وظیفه ی هر کس در قبال آن ، متفاوت است که بحث مفصلی را می طلبد .

۲ ) دلیل دیگری که می توان بر این مطلب اقامه کرد ، مسئولیت و وظیفه ی آحاد مردم نسبت به یکدیگر است . وظیفه ای که انتظار می رود تا هرکسی نسبت به همنوعش انجام دهد و آن هم خودداری از قانون شکنی است زیرا تخلف از قوانین اجتماعی امنیت زداست و همانطور که شخصی با سرعت غیر مجاز در جاده جان خود را به خطر می اندازد ، جان و مال مردم دیگری که در این مسیر در حرکتند را نیز به خطر می اندازد .

باید توجه داشت زمانی که از تکلیف سخن می گوییم آن هم تکلیفی که برگرفته از قوانین است ، یعنی وظیفه ای که هر شخصی در قبال دیگران دارد و حتی بدون حضور مجریان قانون نیز از لحاظ عرفی ، شرعی و عقلی باید رعایت کند .

۳ ) دلیل دیگر دلیلی اعتقادی است و برگرفته از اعتقادات دینی زیرا جامعه ی ما یک جامعه ی اسلامی است و مردمش مفتخر به ایمان به خداوند هستند . با دقت در کلمه ی مؤمن و ماده ی ایمان در می یابیم که اصل و ریشه ی این کلمه برگرفته از امن و امنیت است یعنی مومن به کسی گفته می شود که امنیت را گسترش می دهد و مردم دیگر از دست و زبان و … او در امنیت و آرامش به سر می برند پس وظیفه ی ایمانی و اسلامیمان ما را مکلف به برقراری امنیت می کند .

در نتیجه امنیت را می توان مولفه ای دو وجهی دانست که از جهتی حق مردم و از جهت دیگر تکلیف آنها به حساب می آید .

محمد سعید ایزدپناه

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *