ما از ژن های خوب مگر چه خواسته ایم

سرویس سیاسی سادس: من یک سال در شرکت سوئدی آقای اوهلین Öhlin کار کردم. آقای اوهلین پیرمردی هفتاد و چند ساله است که از یک کارگاه خانگی در گاراژش کارش را شروع کرد و حالا امروز بعد از چهل سال کارخانه ای دارد که کمک فنرهای پیشرفته ماشین های فرمول یک و موتورها و دوچرخه های شرکت های خودروسازی جهانی را تولید می کند. یک شرکت پیش رو در تولید سیستم های تعلیق با بیش از سیصد نفر کارمند و کارگر و درآمد یکی دو چند ملیون یورویی در سال. آقای اوهلین پسری دارد که تا چند وقت پیش در شرکت خودش کار می کرد.

آقای اوهلین پدر را به سبب  تولید محصولی پیش رو و جهانی و نقش سازنده در اقتصاد سوئد لابد می توانیم یک انسان خوب و مفید بنامیم. پسرش اما در کارخانه پدر نه بر سمت ریاست تکیه زده بود نه در مقام و منصبی بالا گمارده شده بود. آچار به دست در کارخانه می چرخید و کارهای خرد کارگری می کرد و سال پیش هم تصمیم گرفت راهش را از پدرش جدا کند. رفت و برای خودش با ذخیره مالی خودش یک شرکت تاسیساتی لوله کشی راه انداخت. نه مرام پدر و نه مرام فرزند ایده #ژن_خوب را قبول نداشت.

در ایران اما فرزند فلان مسوول مملکتی که  در سمت استادی دانشگاه حکما خدماتی به کشور داشته، رو در روی دوربین، از ژن خوب پدر و مادرش می گوید و خود را به سبب این حس خود برتر بینانه شایسته  منصب های آن چنانی و نشستن بر جایگاه تصمیم سازی های اقتصادی چند صد ملیاردی برای کشور می داند.

ما مگر از ژن های خوب چه خواسته ایم؟ ما از آنها خواسته ایم که همانند مردم عادی، آنان که نه پدرشان وکیل و وزیر و نماینده مجلس است و نه سردار و امیر و سرلشکر، ما از آن ژن هایی که خود را برتر می پندارند  خواسته ایم، نه حتی مانند فرزند آقای اوهلین که نان بازویش را خورد و از نام و ننگ پدر بالا نرفت، بلکه به مانند یک انسان پر استعداد و تیزهوش چنانکه ادعا می کنند، در صف های طویل استخدامی با دیگر فرزندان کشور رقابت کنند. ما چه خواسته ایم جز اینکه نام آنان را در کنار خود ببنیم تا احساس سرشکستگی بر ما غالب نشود؟ ما هیچ نخواسته ایم جز پایان دادن بر این تفاخر ظالمانه و تف انداختن رو در رو بر چهره فرودستان جامعه…

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *