علامه های خود خوانده

 سرویس سیاسی “سادس” اعلام کاندیداتوری حجت الاسلام  حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال 1394 نقطه عطفی در تاریخ انقلاب بود چرا که به ظاهر از خاندان بنیانگذار انقلاب اسلامی شخصیتی در رده فقیه در تلاش بود پا به عرصه سیاسی در ایران بگذارد تا سیاست ورزی نه آقازادگی؛ در خاندان حضرت امام خمینی (ره) ادامه یابد.

 زمانی که حسن خمینی دوران طلبگی خود را در قم آغاز کرد از همان ابتدا اساتید  او در دروس مقدماتی بزرگان و گاها مراجع حاضر در شهر قم بودند و به دلیل این که وی بعدها مسئولیت دیگری به غیر از تولیت مرقد امام راحل به عهده نداشت توانست در کمترین زمان ممکن سطوح علمی حوزه را پشت سر بگذارد و به سرعت درس خارج از فقه و اصول خود را آغاز کند.

نوه بنیانگذار حضرت امام بودن موجب شد تا همه شرایط برای درس خواندن مطلوب و در ادامه کرسی درس به استادی وی محقق شود تا جایی که تعریف و تمجید اطرافیان در مورد جامعه الصافت بودن وی، حجت الاسلام حسن خمینی را بر آن داشت که به فقهات عملی رسیده است و هم اکنون زمان حضور در مجلس خبرگان رهبری به عنوان یک فقیه جوان است.

طبق آئین نامه مصوب اولین دوره مجلس خبرگان احراز صلاحیت و نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری به شورای نگهبان قانون اساسی واگذار شده است این شورا به استناد امتحان فقهی که تحت نظر یکی از فقهای شورای نگبان از کاندیداهای مجلس خبرگان گرفته می شود کاندیدای داوطلب را احراز یا عدم احراز صلاحیت می کند. این قائده برای اکثر کاندید های جوان به غیر از شخصیت های برتر حوزوی و فقهی صدق می کند.

اما حجت الاسلام حسن خمینی در انتخابات قبلی و در اولین آزمون سیاسی مستقل خود تن به این امتحان نداد و شورای نگهبان با استناد به عدم شرکت در آزمون، صلاحیت وی را برای کاندیداتوری احراز نکرد.

وی میتوانست با کیاست و اتخاذ رفتار مستقل در آزمون مجلس خبرگان، شورای نگهبان شرکت کند و هرگونه شبهه را از خود بزداید اما حرکت در این مسیر اشتباه با همگامی نزدیکان حسن خمینی انجام و ادامه پیدا کرد. برای نمونه پدر همسر حسن خمینی که به غیر از ظاهر علمایی سابق چندانی در حوزه ندارد با خطاب قراردادن حسن خمینی به عنوان آیت الله وی را دستمایه رسیدن به اهداف شخصی و جناحی خود کرده است.


محمد موسوی بجنوردی، پدر همسر حسن خمینی و عضو مجمع اصلاح‌طلب روحانیون مبارز که چندی پیش در توهینی زشت به ساحت مقدس امام خمینی(ره)، کارهای اول انقلاب امام راحل را غیرعقلانی خوانده بود(!)، این بار گفته است: «آيت‌الله سيدحسن خميني براي مجلس خبرگان کانديدا شدند، با اين وجود شوراي نگهبان صلاحيت ايشان را تاييد نکرد. بنده يقين دارم آقاي سيدحسن خميني از اغلب افرادي که تاييد صلاحيت شده بودند باسوادتر هستند».

ظاهرا هنوز کینه این فرد از شورای نگهبان به دلیل عدم تائید صلاحیت دامادش که حاضر به حضور در آزمون خبرگان نشده بود، باقی است. اما موضوع عمیق تر آن است که در آستانه انتخابات اصلاح طلبان هرکدام از سویی به شورای نگهبان حمله ور شده اند.


وی همچنین با بیان این موضوع که ” قانون اساسی نياز به تغيير دارد” گفته است زماني که ما قانون اساسي را تدوين مي‌کرديم به امروز فکر کرده بوديم و به‌دنبال نگارش قانوني بوديم که براي نسل‌هاي آينده نيز قابليت اجرايي داشته باشد. امروز نيز قانون اساسي نياز به تغيير دارد.

  

پرواضح است هدف از بیان این افراد در مورد تغییرات در قانون اساسی حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و محدود کردن وظایف ولی فقیه در جامعه است تا بتوانند نظام قبیله گرایی و علامه های  خود خوانده خود را به اریکه قدرت برسانند.

 

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *