فواد کاسب: به خاطر نامهربانی‌ها ایران را ترک کردم


فواد کاسب

سرمربی سابق تیم ملی تنیس روی میز گفت: وقتی تشخیص دادم که دیگر در تیم ملی نمی‌توانم اهدافم را ادامه دهم استعفا دادم و به خاطر نامهربانی‌ها و قدر نشناسی‌ها و به باد دادن زحمات ١٠ سال مربیگری و از بین بردن پست بین‌المللی‌ام، به آمریکا رفتم.

 به گزارش سادس، از هرکس و هرجای این آب و خاک پهناور سخنی در باب ورزش در خصوص تنیس روی میز به زبان آوری کسی نیست که نام کردستان را به عنوان قطب اصلی این رشته نشناسد.

شاید تنیس روی میز کردستان سال ها یدک کش قهرمانی‌های دنیای ورزش این استان بود و هرجا نام تیم ملی ایران مطرح می شد همگان از بچه های کردستان سخن به زبان می آوردند. به واسطه زحمات بزرگ مردان این رشته اقبال لطف اله نسبی، امیر عمیدی، جمیل لطف اله نسبی و فواد کاسب بود که ورزش این حوزه می‌درخشید.

حال امروز اسطوره تنیس روی میز کردستان و بازیکن و سرمربی اسبق تیم ملی در خارج از کشور حضور دارد و علم و آموخته های خود را در اختیار جوانان آن دیار می گذارد. این مرد کسی نیست به جز “فواد کاسب” که چندی پیش باز به زادگاهش برگشت تا حال و هوای ورزش خود را کمی برای خود رقم بزند.

مصاحبه با این پیشکسوت تنیس رویی میز ایران را می‌خوانید:

در این مدت که به کردستان بازگشتید، سطح پینگ پنگ استان را چگونه ارزیابی کردید و اگر دید مثبتی دارید برایمان تشریح کنید؟

تنیس روی میز کردستان همیشه دارای ساختار قوی بوده و از گذشته به یادگار مانده و همیشه بازیکنانی با استعداد با استیل های زیبا را مشاهده می کنید که به دلیل محبوبیت این رشته خانواده ها مشوق اصلی آنها هستند .

نگاه من مثبت بوده و همیشه گفته ام که تنیس روی میز کردستان می تواند حرف اول را در تمامی رده ها در ایران بزند و اگر نسبت به گذشته از لحاظ کیفیتی کمی پایین تر و در آن حد نبوده یک سری اشکالات وجود دارد که نیاز به ارزیابی و سازماندهی در بعد فنی و پشتیبانی دارد ولی فعلا از لحاظ کمی و مشتاقان عالی است .

بعضی از خانواده این رشته، پینگ پنگ را دچار چند دسته گی می دانستند آیا نظر شما هم همین است؟

در این سال ها که من اطلاع پیدا کرده ام در تنیس روی میز کردستان اختلاف نظرها و تفکرها متفاوت بیشتر شده و این یک امر طبیعی است و به همین دلیل می توان گفت که به چند گروه با اندیشه های متفاوت تقسیم شده و در تمامی جوامع و در بخش های دیگر اجتماعی هم وجود دارد و اگر رقابتی سالم پیدا کند برای پیشرفت هم مناسب است ولی اگر أصل را که خدمت به جوانان با استعداد و رساندن آنها به اوج آن رشته باشد فراموش کنیم و برای خودخواهی و کینه ورزی باشد صد در صد این جوان ها هستند که متضرر می شوند و خواهیم باخت پس نیاز است که با احترام متقابل به تجارب گذشته و زحمت قدیمی ها در کنار استفاده از اندیشه های نوین علمی تر و انسان هایی که واقعا در این مقطع از خود هم مایه می گذارند دست در دست هم برای رشد این رشته و تحمل انتقادها و حل مشکات کوشا باشیم ولی در مجموع خانواده تنیس روی میز کردستان همیشه دارای متانت و اخلاق خوبی بوده و همیشه حتی در صورت دو دسته گی احترام ها حفظ شده .

چه تفاوت بزرگ کلی بین تنیس روی میز کردستان و با مابقی استان ها می بینید؟

در حال حاضر آمار خوبی نسبت به جایگاه این رشته در کردستان نسبت به ایران نمی بینم البته نگاه من یک نگاه ملی و ب ه عنوان کسی که تمامی مدارج را در بعد فنی طَی کرده ام عرض می کنم، کردستان دارای بازیکنان و جوانان خوبی إز جمله متین لطف الله نسبی، متین حیدری، آریا امیری و چند نوجوان و نونهال دیگر خود می باشد ولی این کافی نیست و باید بازیکنان فیکس بیشتری در تیم های ملی داشته باشد و مقام های حال حاضر در رده بندی های کشور قابل تامل است.

البته این دلیلی بر کم کاری مربیان یا دستاندرکاران هیئت شهرستان ها و استان نیست ولی نیاز به برنامه ریزی سالیانه قویتری است که تخقق این مهم پشتیبانی سازمان ها و ارگان های دولتی و خصوصی استان و نیز همچون استان های دیگر حمایت کشور را می طلبد، تا لااقل هزینه های این زحمتکشان به خصوص مربیان و بازیکنان مقام آور را در حد و اندازه آنان رفع کنند تا با رغبت و انگیزه بالاتری به کارشان برسند و نباید فقط انتظار داشت آنها از خودشان مایه بگذارند.

در مقایسه با سایر استان ها، کردستان از لحاظ اسپانسری و کمک ها در رده های آخر است و به همین دلیل مربیان و بازیکنان ما را در استان های دیگر به خدمت می گیرند .

شنیده ها حاکی از آن داشت که فواد کاسب با توجه به ناملایمتی هایی که برای او پیش آمد ایران را ترک کرد، آیا این مهم صحت دارد؟

واقعیتش را بخواهید من دنبال ادامه تحصیل در مقطع دکترا در خارج إز کشور بودم و کارهایم را زمانی دنبال کرده که در دانشگاه مشغول به کار بودم و قصد ماندن دائم در خارج را نداشتم و وقتی تشخیص دادم که دیگر در تیم ملی نمی توانم اهدافم را ادامه دهم استعفا دادم و به خاطر نامهربانی ها، قدر نشناسی ها، به باد دادن زحمات ١٠ سال مربیگری و از بین بردن پست بین المللیم به آمریکا رفتم و در سال اول هم در کالج شروع به ادامه تحصیل دادم و بعد از گرفتن مدرک ملی مربیگری در کشور آمریکا در دو باشگاه خصوصی شروع به کار کردم و به کار و معلمیم در آنجا ادامه دادم و واقعا خانواده بازیکنانم بسیار محبت می کنند و محیط خوبی را برای رشد و علاقه ام فراهم کرده اند .

من می توانستم به کارم در همان زمان که سر مربی ایران بودم با پذیرفتن پیشنهاد دبیر فدراسیونی کارم ادامه دهم، ولی با توجه به اعتقادات دوران بازیکنی و مربیگریم که هرگز حاضر نبودم برای چند صباحی ماندن، دوستانم و تنیس روی میزی را که با هم این خانواده را ساخته بودیم از بین ببرم، چطور می توانم بِعد از ٤٠ سال خون جگر خوردن با نا اهلان آن را تقسیم کنم و شاهد رکودش باشم و به همین دلیل إز ان جدا شدم.

دوست دارید دوباره به ایران برگردید و تجربیات و علم خود را در اختیار جوانان شهرتان بگذارید؟

به راستی می توانم بگویم که با خلوص نیت و دلسوزی چه در دوران قهرمانی و مربیگری و چه در تدریس در دانشگاه کردستان و تهران به مدت ٤٠ سال از هیچ چیزی دریغ نورزیدم و خدا را شکر می کنم که از لحاظ فنی و اخلاقی سعی کردم نماینده خوبی برای مردم با شرف کردستان و ایران عزیزم باشم و هر چند از تمامی دانش و حقانیت ما در به ثمر نشستن اهدافم تا آخر استفاده نشد ولی خوشحالم که دینم را در حد و اندازه های خودم به کشورم ادا کردم و اگر فرصتی پیش آید که برگردم همین راه را به خصوص در زادگاهم ادامه خواهم داد و من هیچوقت متعلق به خودم نبوده و نیستم،

سال ها در کنار خانواده ام به دلیل مسابقات و اردوهای متعدد نبودم و اکنون فرصتی را پیدا کرده ام که به آنها هم برسم و اگر بتوانم به خانواده ام کمک کنم که به جایگاه اجتماعی خوبی برسند و دینم را هم به آنان نیز ادا کنم .

چه سخنی برای متولیان ورزش در استان دارید؟

همیشه خیلی از انسان ها شانس خدمت به عنوان مدیر یا رییس یک ارگان یا سازمان برای خدمت به مردم را ندارند پس اگر واقعا به آن رسیدند خود از جنس ورزش هستند بر همین اساس باید تمامی کمبودها و ناملایمتی ها در دوران ورزشی خود را به یاد بیاورند و در راستای رفع آن کوشا باشند و فراموش نکنند که اول خدمت است بعد حفظ مقام و به خاطر چند صباحی بیشتر ماندن بچه های آن دیار را فدا نکنند.

بنا بر این در وهله اول تشویق و فراهم کردن بستری مناسب برای سلامتی و تشویق تمامی جامعه برای روی آوردن به ورزش و در وهله دوم فراهم کردن راهی مناسب برای قهرمانی و اگر هم غیر ورزشی بر مسند ریاست نشست بهتر است از دانش و تجربیات کسانی که سال ها خاک ورزش را خورده اند و مقبولیت خوبی در جامعه ورزشی دارند استفاده کرده و مدیریت خود را در کنار آنان به جامعه نشان دهند و فقط به بله قربان گوها اکتفا نکنند و اعتقاد داشته باشیم که انتقادها خوب و دلسوزانه و مودبانه میتواند حلال خیلی از مشگلها باشد .

چه سخنی برای کسانی که می خواهند پای در جای بزرگان همچون شما بگذارند، دارید؟

من هیچوقت خود را بزرگ ندیده ام چون اعتقاد دارم هیچکس به سزاواری خود شایسته بزرگی نیست و چیزهای زیادی دست به دست هم می دهد که لیاقت بزرگی و در کنار بزرگان را پیدا کند و از نشانه های بزرگی انسان ها این است که هرگز یادشان نمی رود از کجا رشد و چه انسان هایی به آنان کمک کرده اند و چه کاری را به ثمر رسانده اند و خوشا به حال انسانی که در قلب مردمش رسوخ کند و جایگاه کوچکی از آن را مال خود کند که امیدوارم من توانسته باشم آن را انجام داده باشم .

ولی از بابت فاکتورهای شخصی هر انسان، بزرگترین آنها ایمان قلبی و عشق و تلاش برای رسیدن به هدف و نبرد با ترس است که اهمیت فراوانی در ورزش دارد .

انتهای پیام

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *