چرا از ایران گریزان بود؟

سرویس فرهنگی سادس: مریم میرزا خانی را در آمریکا به خاک می سپارند. این خبری است که دقایقی قبل روی خبرگزاری ها آمده است. یعنی حتی بدن بی جان و سرد او هم قرار نیست به ایران بیاید و  همان جا در آمریکا می ماند.

پدر و مادر و بستگان مریم با هیچ خبرگزاری ایرانی مصاحبه نکرده اند. آنها گفته اند مریم نمی خواسته است کسی از زندگی خصوصی اش چیزی بداند. حالا مگر خبرگزاری ها می خواسته اند درباره زندگی خصوصی اش از پدر و مادرش سوال کنند؟ مصاحبه پس از مرگ  یک نابغه ریاضی ایرانی با خبرگزاری های ایرانی آیا  مصاحبه درباره زندگی خصوصی وی است؟ چیزی غیر معمول و عجیب؟ به فرض هم که سوالاتی مطرح می شد درباره زندگی وی، درباره راه رشد و پیشرفت وی  یا حتی مرگ دلخراشش. به راستی کجای زندگی خصوصی اش مورد کنکاش قرار می گرفت؟

من در تمام این سالها مصاحبه ای سخنی کلامی از آن مرحوم جایی نشنیدم و یا نخواندم که افتخاری به ملیتش کرده باشد یا خود را حداقل منتسب به ایران کرده باشد. خبرگزاری های خارجی در هر گزارشی که از او نوشته اند در تیتر خود زده اند ریاضی دانی که در ایران متولد شده است ( Iran-born mathemtician) . تو گویی ایران تنها زادگاه وی است نه جایی که تمام دوران تحصیلات مقدماتی و دانشگاهی وی در آنجا بوده است. جای رشد، تعالی و به ثمر رسیدنش.

او و خانواده اش چرا نمی خواستند و نمی خواهند اثری از او و نامی از او در رابطه با ایران باشد؟ دختری که در ایران درس خواند، در ایران به نبوغش پی برد، در دانشگاهی معتبر به رایگان به تحصیل پرداخت و مورد احترام مسوولین حکومتی چه در زمان حیاتش در ایران و چه در زمان شکوفایی و کسب افتخاراتش در آمریکا بود، چرا باید از نام ایران گریزان باشد؟ چیزی در این میان است که ما نمی دانیم؟ خانواده مریم میرزاخانی لااقل برای ما از گفتنی های غیر خصوصی اش بگویند..
هاتف خالدی

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *