شادی ورزشی مردم به چه قیمت؟

سرویس ورزشی سادس: شادی صعود مقتدرانه ایران به جام جهانی نباید چشم ما را به روی یک سوال اساسی ببندد و آن این است که قیمت این شادی چقدر است؟ این شادی با چه هزینه ای فراهم شده و آیا این شادی به این هزینه می صرفد؟

لازم به یادآوری است که دستمزد مربی پرتغالی تیم ملی ایران جزو ده قرارداد گران جهان است. اگرچه رقم دقیق قرارداد وی برای نگارنده معلوم نیست ولی سایتها و رسانه ها ارقامی حدود 2 میلیون یورو در سال را مطرح می کنند. با توجه به حضور وی از سال 1390 تا احتمالا 1400 حدود 20 میلیون یورو تنها به شخص ایشان پرداخت خواهد شد. همه می دانیم که هزینه های تیم ملی منحصر به دستمزد مربی آن نیست بلکه هر سفر تیم ملی بسیار پرهزینه است و جوایز و امتیازاتی که به بازیکنان تیم ملی اختصاص می یابد تعجب آور است. بماند که قاعدتا بابت حضور در اردوی تیم ملی نیز دستمزد بالایی پرداخت می شود. همه اینها موید آنست که ورزش قهرمانی اصولا کسب و کار پرهزینه ای است و ثمره آن برای جامعه تنها شادیهای موقتی است که به همراه دارد.

پیش از هر چیز به یادآوریم که سالهای سال توفیقات ورزش ایران در فوتبال نه تنها در عرصه جهانی بلکه در عرصه آسیایی و حتی باشگاه های آسیا رو به تنزل بوده است و این یعنی آن که هزینه های صورت گرفته حتی نتوانسته به اهداف از پیش تعیین شده خود برسد.

هم اکنون که از شادی صعود به جام جهانی سرمست هستیم شاید حاضر نباشیم به مسئله ورزش به شکل انتقادی نگاه کنیم ولی بلافاصله بعد از شکست هایی که در جام جهانی خواهیم داشت عقلانیت بر خواهد گشت و خواهیم دید که یک تناسبی میان میزان توسعه اقتصادی کشورها و رتبه ورزشی آنها برقرار است.

اخیرا محققانی در پی آن رفته اند که رتبه کشورها در المپیک را از نظر میزان کسب مدال پیش بینی کنند.

اولین متغیر موثر در میزان مدال آوری البته جمعیت کشورهاست. هرچه کشوری جمعیت بیشتری داشته باشد احتمال وجود استعدادهای ورزشی در آن بیشتر خواهد بود.

متغیر دوم درآمد سرانه است یعنی هرچه رفاه کشورها بیشتر باشد مردم بیشتر می توانند به ورزش بپردازند و منابع بیشتری برای تخصیص به ورزش قهرمانی وجود خواهد داشت و در نتیجه مدالهای بیشتری کسب خواهند کرد.

معمولا متغیر سوم تاثیرگذار میزبانی است و   متغیر چهارم کمونیستی بودن یا کمونیستی نبودن کشور است. شواهد آماری نشان می دهد که در گذشته که دو بلوک شرق و غرب وجود داشت کشورهای کمونیستی بیش از کشور دمکراتیک می توانستند مدالهای المپیک را بدست آورند. دلیل این امر تلاش دولتهای کمونیست برای ایجاد غرور در درون کشور خود و پرستیژ در سطح جهانی بود.

نکته کلیدی هم این است. اگر تخصیص بودجه در ورزش سازگار با سطح توسعه اقتصادی کشور نباشد یک وضعیت کمیک را ایجاد خواهد کرد. شاید یکی از فقیرترین کشورهای جهان امروزه کره شمالی باشد ولی کره شمالی سالها در عرصه ورزش جزو مدعیان بود! با ورزش و افتخارات ورزشی نمی توان کشور را به توسعه رساند ولی می توان ادای توسعه یافتگی را درآورد. روشن است که این اداها دوامی ندارد.

واقعیت توسعه نیافتگی فقر مردم، سوء تغذیه کودکان، کودکان غایب از مدرسه، کودکان کار، بازار فحشا و فقر و مشکلات ناشی از هزینه های درمان است. برای نگارنده قابل درک نیست که کودکی با مادرش از شهرستان دومرتبه به مجلس کشور در تهران بیاید و گرفتار حادثه تروریستی شود تا نماینده یک شهر تدبیری برای هزینه آزمایش او پیدا کند ولی در سمت دیگر دستمزدی به مربی فوتبال داده شود که گویی ایران سطح رفاهی همسو با فرانسه دارد! اینها با هم همخوان نیست.
دکتر علی سرزعیم

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *