ايران در گذر تاريخ، گذرگاه اقوام و اديان خاص بوده و علاوه بر اسلام که مذهب اکثريت ايرانيان بوده است، پيروان بسياري از مذاهب جهان ازجمله يهوديان، زرتشتيان، مسيحيان، بودائيان، مدابيان و هندوان، صاحب معابدي در ايران بوده اند.
به گزارش سادس به نقل از هفته نامه امین جامعه، شوش، قلب تاريخي ايران است؛ پايتخت نخستين تمدن ايرانزمين در هفتهزار سال پيش که تا قرنها پس از آن هم جايگاه مهم خود را از دست نداد و هنوز هم مسکوني باقيمانده است؛ شهري که بيشک يکي از ديدنيترين و غنيترين ذخاير تاريخي اين سرزمين زيبا است. گرچه در سالهاي بسيار دور باستانشناسان فرانسوي، گنجينههاي باستاني شوش را با خود به موزه «لوور» بردند و براي هميشه حسرت به دل مردم ايران نشاندند؛ با اين حال هنوز هم ميتوان شکوه باستاني اين شهر را در جايجاي آن تماشا کرد؛ از تپه آکروپُل تا زيگورات چغازنبيل و از آرامگاه دانيال نبي(ع) تا کاخ آپاداناي داريوش. به گفته برخي پژوهشگران، شوش قديميترين شهر جهان است و همچنان تمدن عظيم ايرانيان را بر تن دارد.
پيشينه تاريخي
تحقيقات باستانشناسي نشان ميدهد که شکلگيري شوش بهعنوان يک شهر پيشرفته در جهان باستان، مربوط به حدود پنجهزار سال پيش است. اين شهر پايتخت يکي از بزرگترين تمدنهاي دوره باستان، يعني تمدن عيلامي بود که مهمترين يادگارشان، زيگورات سههزار و 300 ساله چغازنبيل است. در دوره هخامنشيان نيز شوش يکي از پايتختهاي سياسي و اداري اين سلسله بود و حتي در دوره اشکانيان و ساسانيان نيز همچنان از مهمترين شهرهاي ايران بهشمار ميرفت و در دوره اسلامي اهميت خود را در جنوبغرب ايران حفظ کرد؛ چنانکه هنوز هم رودخانه کرخه را محليها مانند پيشينيان خود پاس ميدارند.
کهنترين معبد ايران
ايران در گذر تاريخ، گذرگاه اقوام و اديان خاص بوده و علاوهبر اسلام که مذهب اکثريت ايرانيان بوده است، پيروان بسياري از مذاهب جهان ازجمله يهوديان، زرتشتيان، مسيحيان، بوداييان و… صاحب معابدي در ايران بودهاند. با اين حال اگر بخواهيم قديميترين معبد موجود در شهر زيباي شوش را ببينيم، بيشک بايد از زيگورات چغازنبيل ديدن کنيم.
اين اثر سترگ که در فهرست ميراث فرهنگي جهان به ثبت رسيده و بيرون از شهر شوش، جايي بين رودهاي دز و کرخه و در ميانه مزارع نيشکر هفتتپه جاي گرفته، بنايي است آجري که سههزار و 300سال پيش براي دو خداي بزرگ عيلام ساخته شد و در ساختش بيش از يکميليون آجر بهکار رفت. عيلاميان، زيگورات خود را که نمادي از عروج رو به آسمان بود، در 55طبقه و با بلنداي 52متر ساختهاند؛ اما طي صدها سال بعد، سهطبقه فوقاني آن فروريخت و دوطبقه ديگر زير خاک مدفون شد. به اين طريق يکي از بزرگترين معابد جهان باستان بهشکل سبد وارونهاي درآمد که در زبان لرهاي منطقه، چغازنبيل خوانده شد.
تا اوايل قرن بيستم کسي نميدانست که زير اين زنبيل وارونه، چه گنجينه بزرگي پنهان شده است؛ اما نهايتا با کنجکاوي يکي از کارمندان شرکت نفت ايران و انگليس که در آن حوالي کار ميکرد، پاي باستانشناسان به اين شهر گشوده شد و زيگورات چغازنبيل از سال1951 ميلادي، طي 11سال بهوسيله باستانشناسان فرانسوي از زير خاک بيرون آمد و اين سازه عظيم در سال1979 ميلادي در فهرست ميراث جهاني يونسکو جاي گرفت. اگر به ديدن زيگورات برويد، ميتوانيد همان نزديکيها، بقاياي شهر باستاني «دور- اونتاش»، خرابههاي چند معبد کوچک و مقبره خانوادگي شاهان عيلام را نيز ببينيد. فاصله اين اثر سترگ با شوش، 22کيلومتر است. در بخشي از اين مسير، از ميانه مزارع نيشکر و جنگلهايي عبور ميکنيد که مسکن گوزن زرد ايراني است و از ديدن مناظر اطراف آن نيز نهايت لذت را ميبريد.
قلعهاي بر فراز آکروپل
در شوش و اطراف آن، محوطههاي باستاني بسياري از هزارههاي پيش از ميلاد تا سدههاي مياني اسلامي وجود دارد. مهمترين آنها، تپه آکروپل است که مشرف به شهر و در فاصله نسبتا کمي از مقبره دانيال نبي(ع) قرار گرفته است. اين تپه، لايههاي تمدني بسياري از دورههاي عيلامي، هخامنشي، پارتي ساساني و اسلامي را در خود جاي داده است. بسياري از آثاري که در لايههاي مختلف اين تپه کشفشدهاند، اکنون در موزه لوور پاريس نگهداري ميشوند. فرانسوياني که اين آثار را کشف کردند، بالاي تپه، قلعه بزرگي را بنا کردند که از آنها در برابر قبايل مستقر در اطراف شوش حفاظت کند و درعينحال، بتوانند کاوشهاي خود را دور از چشم مردمان محلي، به انجام برسانند. آنها براي ساخت اين قلعه، از آجرهاي چندهزار ساله دوره عيلامي استفاده کردند و آسيب زيادي به آثار تاريخي آکروپل وارد ساختند؛ همين موضوع نشان ميدهد که هدف آنها از کاوش در شوش، نه اکتشافات علمي، بلکه دستيابي به آثار عتيقه براي پُرکردن خزانههاي موزه لوور بوده است. در نزديکي تپه آکروپل، بقاياي کاخ زمستاني داريوش اول هخامنشي، معروف به آپادانا قرار دارد که دوهزار و 500سال پيش به دستور او ساخته شده است. اين کاخ بيش از 10هزار مترمربع مساحت دارد و داراي بيش از 110فضاي معماري است. مهمترين اين آثار، يک سرستون سنگي بهشکل گاو و به وزن 12تُن است و ديگري، کاشيهاي خشتي نقش برجسته با تصوير سربازان گارد جاويدان هخامنشي است.
پَرسه در موزه شوش
در پايين تپه آکروپل و داخل يک باغ نسبتا کوچک، موزه باستانشناسي شوش قرار دارد. در اين موزه، برخي آثار تاريخي بهدستآمده از محوطههاي تاريخي شوش نگهداري ميشود؛ اما يکي از زيباترين اشياء موجود در موزه، کاشيهاي نقاشي شده لعابي با طرحهايي مثل شير بالدار و گل نيلوفر است که متعلق به ديوارهاي داخلي کاخ آپادانا بوده و عکاسي از داخل موزه ممنوع است.
بعد از بازديد از موزه، گشتي هم در محوطه آن بزنيد و از موزه سرباز ديدن کنيد؛ جاييکه مجسمههاي بسيار نفيسي در محفظههاي شيشهاي، جلوي ديد عموم قرار گرفته است؛ ازجمله تنديس ملکه «ناپيراسو» مربوط به سههزار و 400سال قبل و دَرِ يک تابوت که مربوط به دوره اشکاني است. به سالهاي بسيار دور، «رومن گيرشمن» باستانشناس ارزنده فرانسوي اوکراينيالاصل، به ايران دعوت شد تا ضمن کاوشهاي لازم، پرده از رازهاي ناگشوده تاريخ بردارد. بسياري از بناها و مجسمهها و ساير آثار کشفشده از دل خاک که در موزه شوش و موزه ايران باستان نگهداري ميشوند، حاصل زحمات 40ساله گيرشمن و همسرش در ايران بوده است.
خوزستان، مهد دليران ايران
شايد وقتي اسمي از استان خوزستان به زبان بيايد، تداعيکننده سرزميني گرم، داراي نخل و مردماني با چهرهاي آفتابسوخته باشد، اما دعوت به ديدن قله کوههاي بسيار زيبا، دامنههاي سرسبز و آثار بسيار تاريخي و زيبا، از ويژگيهاي منحصربهفرد طبيعت استان خوزستان بهشمار ميرود. وجود ارتفاعات بلند، جنگلهاي سرسبز بلوط، آبشارها و مناظر زيباي طبيعي، جاريبودن رودخانههاي کرخه، کارون، مارون، زهره، دز و دهها رود روان، چشماندازه خيرهکنندهاي به اين استان زرخير بخشيده است. علاوه بر اين، تمدن و آثار برجايمانده از حکومت عيلاميان در شوش، اشکانيان در مسجد سليمان، ساسانيان در شوشتر و دزفول و بهبهان و رامهرمز و تمدن دوره اسلامي در نقاط مختلف استان خوزستان، گوياي تاريخ ارزنده و پُربار اين سرزمين کهن است. تاريخچهاي که پس از هشتسال جنگ تحميلي، جلوهاي ديگر از ايثار و مقاومت اين مرزوبوم به يادگار گذاشت.