دوره نوجواني فرزندتان را سخت نکنيد

شما به‌عنوان والدين وظيفه ‌داريد در اين سن ارزش‌هاي خانوادگي و ديني خود را با کلمات و رفتار خود به نوجوان‌تان بگوييد، برايش محدوده و قوانين واضح تعيين کنيد و با ارتباط صميمانه طوري رفتار کنيد که با انتخاب آزادانه خواسته شما را هم برآورده کند.

حساسيت بيش‌ از حد

برخلاف برخي از والدين که نسبت به ورود فرزندشان به دوره حساس نوجواني واکنش خاصي ندارند، برخي ديگر از آن ور بوم مي‌افتند. اين والدين آن‌قدر نسبت به اين دوره حساسيت نشان مي‌دهند و آن را مرحله سختي مي‌بينند که ناخودآگاه نگراني و اضطراب را به نوجوان‌شان منتقل مي‌کنند. آن‌ها فکر مي‌کنند در اين دوران فرزندشان به فرد ديگري با ويژگي‌هاي عجيب و غيرقابل‌تحمل تبديل مي‌شود، از اين ‌رو گاهي شيوه‌هاي رفتاري و تربيتي متضادي را در پيش مي‌گيرند.

اين والدين خواسته و ناخواسته انتظار ديدن بدترين رفتارها و لغزش‌ها را از فرزندشان در ذهن مي‌پرورانند و به تمام رفتارهاي فرزندشان شک مي‌کنند، دائما آن‌ها را کنترل مي‌کنند که مبادا خطايي از او سر بزند، به بيراهه برود و گمراه شود؛ غافل از اينکه اين ترس و نگراني‌هاي افراطي خود مي‌تواند باعث ايجاد فاصله و افت پيوند عاطفي بين والدين و فرزند نوجوان‌شان شود. ازطرفي انتظارات منفي والدين مي‌تواند نوجوان را به همان رفتاري که از آن مي‌ترسند سوق دهد.

روان‌شناسان معتقدند نوجواناني که والدين‌شان از ارتکاب اعمال پرخطر مي‌ترسند، بيش از ديگران با اين کارها درگير مي‌شوند؛ پس به‌جاي اينکه مدام خودتان و فرزندتان را از احتمالات بترسانيد، سعي کنيد تا علايق و سرگرمي‌هايش را بشناسيد و شرايط لذت‌بردن از اين سرگرمي را براي‌شان فراهم کنيد، با او همراه شويد و فرصت يادگرفتن چيزهاي تازه را به او بدهيد.

سخت‌گيري‌هاي آزاردهنده

شايد بتوان بروز رفتارهاي سختگيرانه والدين را در امتداد حساسيت‌هاي بيش ‌از حد آن‌ها به دوران نوجواني و ويژگي‌هايش دانست؛ اما آنچه مسلم است والدين بايد در اين دوران کمي انعطاف از خود نشان بدهند.

وقتي شما به‌عنوان يک پدر و مادر مدام درپي واکنش نشان‌دادن به رفتارهاي کوچک و جزئي فرزندتان باشيد، ممکن است ناخواسته از مسائل مهم‌تر دور بمانيد. کمي اجازه دهيد تا فرزندتان متناسب با سن و سالش تصميم بگيرد.

تصور کنيد که برخي مدل موهاي پسرانه يا نوع خاصي از پوشش دخترانه را نمي‌پسنديد. حالا فرزند شما به مرحله نوجواني رسيده و درپي پاسخ به عطش استقلال‌طلبي‌اش مي‌خواهد سراغ همان مدل يا نوع پوشش برود؛ واکنش شما در اين مواقع نقش تعيين‌کننده دارد. اگر با فرزندتان سرسختانه مخالفت کرده و او را وادار به پذيرش خواسته خودتان کنيد، راه لجبازي را بازکرده‌ايد و اگر سکوت کنيد، ممکن است قاطعيت‌تان زير سؤال برود. در اين مواقع توصيه مي‌شود قبل از اينکه دخالت کنيد و حرفي بزنيد، به‌ کل قضيه بهتر نگاه کنيد.

شايد لازم باشد که شما از موضع‌تان کمي عقب‌نشيني کنيد؛ منطقي باشيد. اگر انتخاب فرزندتان او را درمعرض خطري قرار نمي‌دهد، سخت نگيريد و اجازه دهيد کمي احساس آزادي و استقلال کند. مطمئن باشيد که نوجوان‌ها نسبت به عواقب انتخاب‌هاي‌شان از شما حساس‌تر هستند.

يادگيري ارتباط اجتماعي

اگر او را مجبور کنيد تا مطابق ميل شما رفتار کند، بدون اينکه بخواهيد راه يادگيري و تجربه‌اندوزي او را مي‌بنديد. نوجوان شما نياز دارد با برخي مسائل هرچند ناخوشايند روبه‌رو شود تا مهارت‌هاي حل مسئله و ارتباط اجتماعي را ياد بگيرد. به‌جايش تصميم نگيريد، اما او را به‌حال خود رها نکنيد. شما به‌عنوان والدين وظيفه ‌داريد در اين سن ارزش‌هاي خانوادگي و ديني خود را با کلمات و رفتار خود به نوجوان‌تان بگوييد. برايش محدوده و قوانين واضح تعيين کنيد و با ارتباط صميمانه طوري رفتار کنيد که با انتخاب آزادانه خواسته شما را هم برآورده کند.

به دانسته‌هاي‌تان مطمئن نباشيد؛ برخي از والدين به‌منظور نشان‌دادن واکنش صحيح در مقابل رفتارهاي فرزند نوجوان‌شان به مطالعه کتاب‌هاي روان‌شناسي و مهارت‌هاي فرزندپروري روي مي‌آورند. اگرچه استفاده از اين نوع کتاب‌ها تا حدي مي‌تواند در شناخت مسئله و حل آن به والديني کمک کند، اما بايد دانست صرف وابسته شدن به اين کتاب‌ها و انجام رفتارهاي ديکته شده نمي‌تواند ارتباط خوب شما با فرزندتان را تضمين کند. اين کتاب‌ها غالبا مفيد هستند، اما اگر والدين بخواهند نوشته‌ها و توصيه کتاب‌ها را جايگزين مهارت‌هاي ذاتي خود کنند، با مشکل روبه‌رو مي‌شوند.

طبيعي است که برخي توصيه‌ها و روش‌ها با موقعيت فرزند آن‌ها جور نيست و وقتي واکنشي متضاد با انتظارشان را مي‌بينند، بيشتر از قبل مضطرب و درمانده شده و در ارتباط با فرزندشان، اعتمادبه‌نفس خود را از دست مي‌دهند. کتاب‌ها و مقاله‌ها براي اين هستند که به شما دورنمايي از آنچه هست و خواهد بود بدهند و به شما کمک کنند تا در رفتارهاي پيچيده بتوانيد صورت‌مسئله را براي خود و خانواده‌تان روشن کنيد و براي حل مشکلات تصميم بهتري بگيريد. قرار نيست راهکارهاي اين کتاب‌ها جايگزين عقل و منطق شما شود. پس خواندن کتاب‌ها نمي‌تواند به‌تنهايي راهگشا باشد، بايد بتوانيد با اعتمادبه‌نفس راه درست و برخورد مناسب را به‌کار بگيريد. قبول کنيد بعد از خواندن چند جلد کتاب تربيتي هرچه لازم بوده ياد گرفته‌ايد و حالا در امتحان عملي بايد بتوانيد درست عمل کنيد.

چشم‌تان را نبنديد

اگرچه توصيه مي‌کنيم والدين نسبت به هر چيز کوچکي واکنش نشان ندهند، اما به اين معنا نيست که چشم‌شان را هم ببندند و نوجوان را به‌حال خود رها کنند؛ به‌عنوان‌مثال اگر شک کرده‌ايد که فرزندتان مواد اعتيادآور مصرف کرده، هرچند کم و با تعداد دفعات محدود يا با افراد خلافکار و ناجور نشست‌وبرخاست دارد، به‌هيچ‌وجه نبايد چشم‌پوشي کنيد. درست در اين شرايط است که بايد قاطعانه واکنش نشان دهيد.

برخي تجربه‌هاي خطرناک خيلي راحت‌تر از حد تصور ما مي‌تواند فرزندمان را آلوده کند. اگر شما جعبه قرص خالي را در سطل آشغال اتاق فرزندتان پيدا کرديد يا اگر سيگار، کاغذ پيچيده شده و کبريت و قرص‌هاي بي‌نامي را در جيب و کشوي او ديديد، لازم است بيشتر مراقب او باشيد. آمار داروهاي توي قفسه را داشته باشيد و درصورت امکان با يک متخصص در اين زمينه مشورت کنيد. يادتان باشد اين‌ها علائمي جدي هستند و نبايد ساده از آن‌ها گذشت. شما هميشه بايد مراقب تغييرات رفتار، ظاهر، دوستان و عملکرد تحصيلي نوجوان‌تان باشيد، اما به‌گونه‌اي رفتار نکنيد که نوجوان‌تان احساس کند به او بي‌اعتماد هستيد يا کنترلش مي‌کنيد.

به کودکان‌مان دائما امر و نهي نکنيم

يک کارشناس ارشد مشاوره در اين باره مي گويد: پند و اندرزهاي ريزودرشت با استقلال کودکان مغايرت دارد. وقتي مدام به کودکان‌مان تذکر دهيم، با خود اين‌طور مي‌انديشند که فهم و شعور ندارند. به‌همين‌خاطر به‌مرور زمان وجودشان پر از خشم و دوگانگي مي‌شود و ممکن است در سال‌هاي بعد حتي در کوچک ترين تصميم‌گيري‌ها نيز از ترديد رنج ببرند.

“عاطفه رضايي” گفت: برخي از والدين نيز وقتي از کودک‌شان سؤال مي‌شود، بي‌درنگ به‌جاي او پاسخ مي‌دهند و اين رفتار خود را نوعي محبت قلمداد مي‌کنند؛ درحالي‌که کودکان اصلا چنين فضايي را نمي‌پسندند و حتي يکي از دلايل رشد ناقص اعتمادبه‌نفس نيز همين رفتار است؛ چراکه اين کودکان به‌مرور زمان عادت مي‌کنند که هميشه يک نفر حامي به‌جاي آن‌ها حرف بزند و پاسخ بدهد.

او مي گويد: متأسفانه هيچ‌کدام از ما نمي‌دانيم که فرزندمان تا زماني‌که به هفت‌سالگي نرسيده، هنوز کودک است و هيچ نيازي نيست که درست مانند بزرگسالان مبادي آداب باشد. نبايد سليقه خود را به کودکان‌مان ديکته کنيم. فرزندان ما لوح فشرده‌اي از آمال و خواسته‌هاي ما نيستند. آن‌ها مي‌توانند چاق يا لاغر، شلخته يا مرتب يا خوش‌سليقه و بدسليقه باشند. آنچه بيش از هر مسئله‌اي اهميت دارد، اين است که والدين مالک فرزندان‌شان نيستند و کودکان حق‌ دارند 24ساعت از شبانه‌روز موهاي‌شان را شانه نکنند يا هنگام مشق نوشتن، دفتر و کتاب‌هاي‌شان را پخش کنند.

اين روانشناس و کارشناس ارشد مشاوره مي گويد: ما فقط وظيفه‌ داريم که منظم باشيم و نظم را با رفتارمان به آن‌ها بياموزيم. وقتي کودک بفهمد که چه بايد بکند و چه مي‌خواهد بکند، احساس اطمينان در او رشد مي‌کند و مشتاق است تا مسئوليت تصميمات خود را برعهده بگيرد. پس بهتر است که به کودک‌مان فضا دهيم که حداقل در رابطه با جسم خود، مختار باشد. براي تربيت صحيح و اصولي کودکان از تذکر، اندرزهاي بي‌رويه و رفتارهاي ورود به حريم شخصي فرزندان پرهيز کنيد.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *