حـرمت سـالـمندان در ترازوي اخـلاق

محيط متخاصم امروزه که متأثر از ماهواره، اينترنت و به‌خصوص فضاي مجازي است، با هدف دربند کشيدن نوجوانان و جوانان الگوها، مدل‌ها و سبک زندگي خاصي را به اين گروه عرضه مي‌کنند که در نحوه پوشش و رفتارشان تأثير شگرفي دارد؛ اين درصورتي است که تلاش خانواده‌ها نيز نمي‌تواند تأثير آن‌ها را به‌طور کامل خنثي کند.

به گزارش سادس به نقل از هفته نامه امين جامعه، در جوامع شرقي و به‌خصوص در ميان ايرانيان، مفهوم احترام از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. درواقع بايد بگوييم که احترام به بزرگترها از ارزش‌هاي مهم هر جامعه‌اي به‌ويژه در ميان ما ايراني‌ها است، اما به‌نظر مي‌رسد اين ارزش در سال‌هاي اخير به‌دلايلي در ميان برخي از جوانان درحال کمرنگ شدن است.

اگر پاي صحبت‌ کساني‌که سن و سالي از آن‌ها گذشته بنشينيد، جملاتي نظير اينکه «قديم‌ترها جوان‌ها خيلي بهتر از الان بودند… زمانه عوض‌ شده است و جوان‌ها خيلي تغيير کرده‌اند، حالا اگر توي اتوبوس بي‌هوش هم بشوي ديگر جواني جايش را به تو نمي‌دهد…» را کم و بيش مي‌شنويد. گلايه‌هايي که نمي‌توان از کنار همه آن‌ها به‌سادگي گذشت؛ اما واقعا وقوع چنين برخوردهايي در خانواده‌ها و بين فرزندان و والدين که مغاير با فرهنگ خانواده‌هاي ايراني است، چه دليلي دارد و چه عواملي باعث شده است که برخي از جوان‌ها اين‌قدر به حرمت خانواده و بزرگتر بي‌توجه باشند؟

ناآگاهي از نحوه برخورد با نوجوان

دکتر “حسين اسدبيگي” روان‌شناس باليني و رئيس مرکز اورژانس اجتماعي بهزيستي کشور، در تعريف سنين نوجواني مي‌گويد: سنين نوجواني که در جوامع ديگر به «Teenagerتين‌ايجر» شهرت دارد، ازجمله دوراني است که در نوجوانان به‌دلايل مختلف مانند زيستي و فيزيولوژيک تغييراتي ايجاد مي‌شود که اين تغييرات در خلق‌وخو و رفتارهاي فرد تأثيرگذار خواهد بود. حتي در بعضي از شرايط اين تغييرات به حدي است که يک کودک آرام و مطيع تبديل به نوجواني گستاخ، ماجراجو و حرف‌نشنو مي‌شود.

اين روان‌شناس ادامه مي‌دهد: در چنين دوراني نقش والدين بسيار پررنگ مي‌شود، چراکه درصورت کوتاهي يا حتي ناآگاهي از نحوه برخورد با نوجوان اين تغييرات تبديل به بحران مي‌شود که عواقب جبران‌ناپذيري را درپي خواهد داشت.

وي در اين زمينه اضافه مي‌کند: درصورتي‌که تغييرات رفتاري نوجوانان در اين دوران که اغلب با معيارهاي رفتاري خانواده‌ها همگون نيست با خشونت و سرکوب مهار شود، ارتباط صميمانه والدين و نوجوانان تخريب ‌شده و به طغيان، لجبازي و انتقام‌گيري منجر خواهد شد.

اسدبيگي با تأکيد بر دشوار بودن مديريت کردن دوران پرچالش نوجواني مي‌گويد: در بسياري از موارد مشاهده مي‌شود که اين‌گونه برخوردها ازطرف خانواده‌ها به‌صورت عقده در نوجوانان باقي مي‌ماند و در سنين بالاتر يا حتي همان دوران تبديل به خشم مي‌شود و ما شاهد دست بلندکردن آن‌ها روي خانواده‌ها هستيم.

نقش جامعه کمتر از خانواده نيست

اسدبيگي به ريشه آسيب‌هاي اجتماعي و مشکلات نسل جوان اشاره مي‌کند و مي‌گويد: در جلوگيري از آسيب‌هاي اجتماعي نقش جامعه را نبايد ناديده گرفت؛ براي مثال نهادهايي در جامعه ممکن است با محدود کردن باعث سرکوب نوجوانان شوند و اين شيوه برخورد، بروز عقده در آن‌ها را سبب مي‌شود.

وي در اين زمينه به يک نظريه روان‌شناسي اشاره مي‌کند و ادامه مي‌دهد: نظريه‌هايي در روان‌شناسي وجود دارد که مي‌گويد ناکامي منجر به پرخاشگري مي‌شود. منظور اين است که اگر آن‌ها را در خيلي از موارد ناکام کنيم، پرخاشگري را در اين گروه پرورش داده‌ايم و اين پرخاشگري منجر به بروز خشم در گروه‌هاي همسال و حتي خانواده مي‌شود.

اسدبيگي مي‌گويد: محيط متخاصم امروزه که متأثر از ماهواره، اينترنت و به‌خصوص فضاي مجازي است، با هدف دربند کشيدن نوجوانان و جوانان الگوها، مدل‌ها و سبک زندگي خاصي را به اين گروه عرضه مي‌کنند که در نحوه پوشش و رفتارشان تأثير شگرفي دارد. اين درصورتي است که تلاش خانواده‌ها نيز نمي‌تواند تأثير آن‌ها را به‌طور کامل خنثي کند. در چنين شرايطي مسئولان بايد اعتماد جوان‌ها را جلب کنند و با ايجاد اميد و انگيزه، اعتماد به ‌نفس نوجوانان و جوانان را زياد کنند و بايد بدانند که جز در راست‌گويي اين مهم امکانپذير نخواهد بود، چراکه اگر احساس شود وعده‌ها و اميدها پوشالي است، ممکن است اين سرمايه اجتماعي از بين برود و اين‌ يکي از مسائلي است که بايد به آن توجه ويژه شود.

اين روان‌شناس در قياس نسل جديد و نسل قديم مي‌افزايد: نسل جديد يعني اواخر دهه60 به بعد نسبت به نسل‌هاي گذشته سطحي‌نگر هستند. نسل گذشته نسبت به مسائل و مشکلات، فکر عميقي داشتند. آن‌ها مشکلات را حلاجي و تحليل مي‌کردند و دورانديش بودند، اما نوجوانان و جوانان امروزي بيشتر به آينده نزديک و حال مي‌انديشند و به‌صورت لحظه‌اي و تکانشي زندگي مي‌کنند؛ درحالي‌که بايد انديشه و تفکر و تصميم‌گيري با عمق بيشتري در آن‌ها ايجاد کرد و اين نياز به کارهاي فرهنگي و اجتماعي دارد که دستگاه‌هاي متولي و رسانه‌هاي جمعي بايد نقش خود را در اين زمينه پررنگ‌تر کنند.

وي در ادامه اين قياس به جنگ تحميلي اشاره مي‌کند و ادامه مي‌دهد: جنگ براي متولدين دهه‌هاي 40 و 50 و حتي اوايل دهه60 دستاوردي داشت که از آن مي‌توان به تقويت تاب‌آوري در آن‌ها اشاره کرد. اين دستاورد سبب شد که با شجاعت و منطق بيشتري با مشکلات روبه‌رو شوند.

رئيس مرکز اورژانس اجتماعي بهزيستي کشور مي‌گويد: جوان‌ها در عصر حاضر به‌جاي مطالعه و بررسي عميق رويدادها، سرگرم تفريحات در فضاي مجازي شده‌اند که اين شرايط فرصت بررسي‌هاي دقيق و مطالعه موضوعات مختلف را از آن‌ها گرفته است. ازسويي ديگر جوي از نااميدي در بين جوانان و نوجوانان حاکم است که ارزشي براي تلاش مضاعف قائل نيستند. اين حالت که در اصطلاح روان‌شناسي به «درماندگي آموخته‌شده» معروف است، به اين معني است که فرد هرچه تلاشش را بيشتر کند، به نتيجه مطلوب و دلخواه خود نمي‌رسد. در چنين شرايطي است که جوان خود را به بي‌خيالي مي‌زند و تلاش نمي‌کند.

نقش و تأثير مدرنيته

اسدبيگي با تأکيد بر اهميت دوران نوجواني که با تحولات جسمي و عاطفي همراه است، مي‌گويد: خانواده‌ها شيوه رفتار با فرزندان‌شان را نمي‌دانند؛ ازطرفي جامعه و دستگاه‌هاي متولي نيز نتوانسته‌اند نقش و مسئوليت خود را با احترام و حفظ ‌شأن و شخصيت جوان‌ها به‌درستي ايفا کنند و اين کوتاهي سبب طغيان، سرکشي و لجبازي آن‌ها شده است.

او در ادامه به نقش و تأثير مدرنيته در بروز خشم در جوان‌ها و بي‌اهميتي پايگاه خانواده از نگاه آن‌ها اشاره مي‌کند و اضافه مي‌کند: مدرنيزاسيون و فناوري‌هاي جديد ارتباطي درعين‌حال که رفاه بيشتري براي انسان‌ها به ارمغان آورده است، يک نوع ازخودبيگانگي را نيز به‌همراه دارد. در اين زمينه جوان‌ها با ورود اين فناوري‌ها به زندگي‌شان بسياري از ارزش‌هاي اخلاقي ناديده مي‌گيرند و با ارزش‌هاي سنتي ازجمله احترام به والدين و بزرگترها در تضاد قرار مي‌گيرند، همان‌طور که امروزه بسيار اين جمله را از زبان جوان‌ها مي‌شنويم که «چون از من بزرگتر است، لزوما درست نمي‌گويد» يا « اگر بزرگتر از من است، دليل نمي‌شود که وقتي بي‌احترامي مي‌کند بي‌احترامي نبيند.» به گفته اسدبيگي، فناوري انسان‌ها را به خدمت گرفته است، درحالي‌که انسان بايد فناوري را به خدمت بگيرد و آثار اين خدمت وارونه را در جامعه شاهد هستيم.

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *